به گزارش روابط عمومی و مرکز رسانه‌ای نهضت استادی بسیج (ناب)، معاونت بررسی و گفتمان سازی سازمان بسیج اساتید در مقاله‌ای که به قلم مجیدقربانی استاد دانشگاه وپژوهشگر، نگاشته شده به موضوع رابطه تحلیل وضعیت موجود در آمریکا با تحلیل انتخابات این کشور، پرداخته است.

در متن این مقاله تحلیلی آمده است:

بدون تردید، یکی از مهیج ترین رویدادهای خبری سیاسی جهان، انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.رویدادی که بسیاری از تحلیل گران و کنشگران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سراسر جهان به آن می پردازند.

اما به واقع، این رویداد سیاسی تا چه حد برگرفته از عمق کنش ها و واکنش های اجتماعی در ایالات متحده است. به عبارت دیگر، آیا گزاره«تحلیل وضعیت موجود آمریکا با تحلیل انتخابات آمریکا رابطه مستقیم دارد»، یک گزاره منطقی است؟

در پاسخ به این سوال، باید چند عامل را به تفکیک بررسی کنیم.

۱-شیوه برگزاری انتخابات

به عقیده اکثریت کارشناسان سیاسی، مدل انتخابات آمریکا یک مدل منطبق بر دموکراسی غربی با معنای تخصصی آن، نیست. چراکه آرای الکترال در تعبیر این مفهوم، خلل ایجاد می کند.اینکه کاندیدایی که در ایالتی، باکسب آرای نصف بعلاوه، سایر آرا را در سبدخود بریزد، معقولانه نیست. ضمن اینکه وزن الکترال در ایالت ها، توجه به ایالت ها با الکترال پایین را کاهش می دهد. اوج بی عدالتی و تبعیض در این مدل کاملا محسوس است.

۲-لابی قدرت‌های اقتصادی

یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر انتخابات آمریکا، لابی گری توسط سرمایه داران است. این موضوع آن قدر تاثیرگذار است که حتی بزرگ ترین شرط بندی‌ها در انتخابات ریاست جمهوری باحضور عده کثیری از صاحبان پول وقدرت در سایت ها وکلوپ‌های شرط بندی انجام می شود. همچنین، حمایت لابی های چندلایه مانند صهیونیست ها از کاندیدای مورد نظر وهمسو با برنامه های خود یک اصل پذیرفته شده در دکترین سیاسی ایالات متحده است.

۳- مطالبه گری اجتماعی افکارعمومی

بدون تردید جنبش اخیر اجتماعی ضد تبعیض وبی عدالتی، نمونه بارز همسویی لایه های اجتماعی با کنشگران اجتماعی در مبارزه با فساد و تبعیض در آمریکا است. کشوری که خود را مدافع حقوق بشر می داند، اما در آیینه تمام نمای اجتماعی، نماد حمایت از خشونت علیه بشر معرفی می شود، تاجایی که متحدان خود در مجامع بین المللی را از دست می دهد و دچار «ریزش همسو» در سطحی بالا می شود

با ذکر موارد بالا وده ها موارد مشابه، این جمله از ترامپ که«من به پسری به نام ترامپ رای می دهم» با جواب «ما به پسر بدی به نام ترامپ رای نمی دهیم»  مواجه شده است. از سویی، نامزد دموکرات ها هم دست کمی از رقیب خود ندارد. بایدن هم پسر بدی است که در دوئل با پسری بد به نام ترامپ، چیزی را عوض نخواهد کرد.

به نظر می آید که ترامپ وبایدن، چینش ناخواسته ای از سوی لابی هایی چندلایه هستندکه حتی از سوی شاکله احزاب جمهوری خواه ودموکرات، مورد تایید نیستند و شاید بتوان گفت: انتخابات آمریکا با این پسران بد، یک انتخابات دوسویه بدون درنظر گرفتن آرا ونظرات واقعی مردم است.

بدون تردید،حضور هرکدام از این پسرها،تفاوت معناداری در سیاست دولت آمریکا در قبال مردم ایران نخواهد داشت و تنها،شیوه های مواجهه تغییرات ظاهری ونه ساختاری خواهد داشت.