فرقه بهار در آستانه خزان

asatid
معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور مطرح کرد:

فرقه بهار در آستانه خزان

احمدی نژاد نیز مانند همه انسان‌ها تحت تاثیر اطرافیانش قرار دارد. اگر چه وی این تاثیرپذیری را  انکار می‌کند اما واقعیت این است که او در حلقه‌ای از مشاورینش قرار دارد که هر کدام با انگیزه و هدفی خاص به تشویق وی پرداخته و نظراتش را تایید کرده و گاهاً او را تحریک هم می کنند. در حامیان وی دو طیف تندرو و  میانه رو وجود دارند. 

به گزارش مرکز رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج (ناب)، در خصوص ورود احمدی نژاد به انتخابات 1400 دو نگاه متفاوت وجود دارد. یک عده معتقدند وی به دلیل روحیه خود برتربینی و بی قراری سیاسی در هر صورت به نقش آفرینی خواهد پرداخت و بی تفاوت از کنار آن نخواهد گذشت و عده ای دیگر حضور وی را به دلیل غیرممکن بودن احراز صلاحیتش بی فایده و کم تاثیر ارزیابی می کنند. این در حالیست که رفتارشناسی نشان می دهد هر چه از فاصله با ایام انتخابات کاسته شود بر تحرکات سیاسی و انتخاباتی وی افزوده شده و او تلاش خواهد کرد با اقدامات قانون گریز و اعلام مواضع نامتعارف و هنجارشکنانه بر فضای رسانه ای و روانی جامعه تاثیر گذار باشد.

از این رو، نمی توان احمدی نژاد و به عبارت بهتر «فرقه بهاریه» را به عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر انتخابات آینده نادیده انگاشت. بویژه آنکه برخلاف نظر کسانی که فکر می کنند وی به دلیل عدم تایید صلاحیت نمی تواند تاثیر زیادی بر انتخابات داشته باشد، وی و حامیانش را باید جدی تر از آنکه پنداشته می شود، جدی گرفت. این ادعا زمانی اثبات می شود که به اهداف و انگیزه های بیشتر پی برده و نیات فراانتخاباتی وی روشن تر شود.

بر این اساس در نوشتار حاضر تلاش شده است تا به نحوه تاثیرگذاری وی بر انتخابات، اهداف و پیامدهای نقش آفرینی وی بر مسائل سیاسی کشور و انتخابات آینده اشاره شود:

مستندات میدانی در اثبات ورود احمدی نژاد:

پیشینه سیاسی و عملکردی احمدی نژادی و رفتارشناسی وی در روزهای اخیر بیانگر تصمیم جدی وی برای حضور و یا نقش آفرینی در عرصه سیاسی کشور بویژه تاثیرگذاری بر انتخابات 1400 با روش ها و مقاصد گوناگون می باشد. جهت اثبات این ادعا می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. ادامه سفرهای استانی و دیدار با اقشار مختلف مردم بویژه اقشار آسیب پذیر جامعه که با سفر به استان ها صورت می پذیرد.

2. برنامه ریزی جهت راه اندازی تجمع های غیرقانونی که ظرف روزهای گذشته در میدان 71 ، میدان انقلاب(پاساژ کتاب) و تهران پارس و.... شاهد آن بودیم و وی تلاش می کند به رغم هشدار نیروی انتظامی به برگزاری این گونه تجمعات می نماید.

3. تلاش برای دیدار با شخصیت های موجه و مقامات کشوری و لشکری جهت القای برخورداری از جایگاه و ارتباط مناسب با نظام که نمونه اخیر آن می توان به دیدار وی با یکی از مقامات کشور در حاشیه یکی از جلسات رسمی نظام اشاره کرد.

4. ایراد سخنان هنجارشکنانه و مواضع اپوزیسیونی در جمع مردم و حمله به مقامات نظام و وارد کردن اتهامات شدید به مخالفان سیاسی خود جهت قطبی سازی جامعه

5. برقراری ارتباط با افکار عمومی و ارائه تصویری متفاوت از خویش به عنوان تنها ناجی کشور

6. حضور هوشمندانه و فعال در فضای مجازی جهت زنده نگهداشتن رسانه ای خویش

7. راه اندازی دفتر و ساماندهی افراد و حامیان خود با برگزاری جلسات مستمر

8. نامه نگاری های نامعقول و مکاتبه با شخصیت های متخاصم و دشمن ملت ایران

9. جلب توجه افکار عمومی جهان و منطقه به خویش با اتخاذ مواضع عجیب و مغایر با مصالح نظام

10. ارائه تصویر متفاوت از خویش در مصاحبه و گفت و گوها با رسانه های بیگانه جهت ارسال پیام به غرب و جلب نظر اپوزیسیون و اقشار خاکستری 

سناریوهای احمدی نژاد برای تاثیرگذاری بر انتخابات

احمدی نژادی ها و فرقه بهاریه در حال برنامه ریزی و تلاش پیگیر جهت ورود به انتخابات در قالب یکی از سناریو های زیر می باشند:

الف) سناریوی بعید: تحرک سیاسی و جنبش و جوش اجتماعی بدون ورود مستقیم به انتخابات

ب)سناریوی ضعیف: ورود نیابتی با وارد کردن یکی از نزدیکان خود برای ثبت نام به عنوان نامزد انتخاباتی

ج) سناریوی محتمل: ورود همزمان شخص خویش و یکی از نزدیکانش تا در صورت رد صلاحیت شاید بتواند تایید صلاحیت وی را گرفته و حداقل بخشی از رای خود را به او منتقل کند.

د) سناریوی قوی: ورود مستقیم به انتخابات و ثبت نام رسمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری

اهداف احمدی نژاد

در خصوص اهداف احمدی نژاد به طور کلی دو دیدگاه متفاوت وجود دارد:

دیدگاه اول: بازگشت به قدرت به منظور حل مشکلات مردم

صاحبان این دیدگاه معتقدند مشکلات روزافزون مردم که با ضعف دولت فعلی افزایش پیدا کرده است سبب شده تا وی برای نجات مردم و کشور وارد میدان رقابت شده و با قرار گرفتن در جایگاه ریاست جمهوری، با نشان دادن کارآمدی خود، بی تدبیری دولتمردان جناح های مختلف چپ، راست، اعتدال و اصلاحات را به نمایش بگذارد. آنچه در این دیدگاه خوش بینانه به عنوان مستند مورد اشاره قرار می گیرد، یکی پی بردن احمدی نژاد به نقش خود در روی کارآمدن دولت فعلی می باشد که به دلیل رفتارهای خودسرانه و ناسپاسی از موقعیت خود این زمینه را بوجود آورده است. دوم اینکه وی با تحلیل های کاملا موهوم و شخصی نمی خواهد از صحنه سیاسی کشور حذف شده و شاهد افزایش قدرت مخالفان خویش که روزی برای بدنام کردن آنها همه تلاش های خود را کرده است. وی با این نگاه تصور می کند مثلا فلانی اگر به قدرت برسد، خواهد توانست زمینه قدرت یابی خانواده خود را در جایگاه بالاتر نیز فراهم سازد.

 دیدگاه دوم: اهداف فرا انتخاباتی

در مقابل دیدگاه اول عده زیادی بر این باورند که احمدی نژاد به دنبال بازگشت به کرسی ریاست جمهوری نبوده و اهدافی فراتر از انتخابات را دنبال می­کند. صاحبان این دیدگاه برای اثبات مدعای سوالاتی را مطرح می کنند که اگر احمدی نژاد هدفش بازگشت به انتخابات بود، چرا در سال سال 96 به رغم نهی مقام معظم رهبری، اقدام به ثبت نام کرد؟ چراکه این اقدام فی نفسه دلیلی بر عدم التزام عملی وی بود. در حال حاضر نیز وی می داند که احتمال احراز صلاحیتش بسیار پایین است و به گفته سخنگوی شورا، معمولا کسانی که یکبار رد صلاحیت شده اند بعید است، تایید صلاحیت شوند. بویژه آنکه وی به جای ابراز ندامت از گذشته و اصلاح رفتارهای غلط خود به هنجارشکنی های بیشتر روی آورده و مواضع تندتری ضد نظام می گیرد. با عنایت به علم وی به رد صلاحیتش چرا اصرار بر ورود دارد؟ ضمن آنکه وی می داند شورای نگهبان تحت تاثیر فشارهای بیرونی هم از ملاک های خود دست بر نخواهد داشت. البته پرسش های دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که از سوی این دسته افراد اقامه می شود که اشاره به همه آنها در این مجال ممکن نیست. اما اینکه احمدی نژاد چه اهداف فراانتخاباتی دنبال می کند به موارد زیر اشاره می شود:

اهداف فراانتخاباتی احمدی نژاد:

1. جلوگیری از حذف تدریجی؛ احمدی نژاد برخلاف تصورش یکی از شخصیت های سیاسی کشورمان می باشد که به دلیل فقدان گفتمان و جریان خاص خویش، بسرعت قابل حذف بوده و اگر سکوت کند ظرف مدتی بسیار کوتاهی به دست فراموشی سپرده می شود. موضوعی که برای وی کابوس است و شخصیت های مانند احمدی نژاد که دچار خودبزرگ بینی هستند، بشدت از این ندیده شدن و پاک شدن از سپهر سیاسی کشور در هراسند.

2. جلوگیری از تنگ تر شدن حلقه رسیدگی به تخلفات

احمدی نژاد بدلیل هوش سرشاری که دارد می داند پس از محاکمه دو تن از نزدیک ترین افرادش، نوبت خود اوست که پای میز محاکمه کشیده شود. میزی که برخلاف ادعاهایش در خصوص پاکدستی خود و اطرافانیش، بعید است بدون محکومیت از پای آن بلند شود. محکومیت مالی برای احمدی نژاد کابوسی بشدت وحشتناک تر از فراموش شدن می باشد.

3. انتقام از رقبا و شکست در دوقطبی های ساختگی

احمدی نژاد بر این گمان بود که حداقل برای 20 سال در قدرت خواهد بود و تنها به خاطر مشکل قانونی مجبور بود تا مدل پوتین مدودوف را اجرا کند اما ناگهان متوجه شد این تنها یک رویا بوده و تعبیر آن ممکن نیست. وی عامل ناکامی هایش را همه مخالفانی که معمولا با دوقطبی سازی بر آنها غلبه می کرد و دوستان سابقش می داند. لذا شاید بتوان گفت یکی از دلایل اصرار احمدی نژاد برای بازگشت به قدرت، دستیابی به فرصتی برای انتقام است. چیزی که وی از آن به عنوان تغییر روندها و رویه ها سخن می گوید.

4. نقش آفرینی در خلاء قدرت

یکی دیگر از اهداف احمدی نژاد به تلاش وی جهت نقش آفرینی در خلاء قدرت باز می گردد. وی از ابتدای دور دوم ریاست جمهوری خویش که بر معاون اولی مشایی اصرار داشت و جهت اجرای مدل پوتین مدودوف برنامه ریزی می کرد اما در جریان عزل وزیر اطلاعات با مخالفت مقام معظم رهبری روبرو شد، بارها بر کوتاه بودن شرایط فعلی تاکید کرده و درصدد زمینه سازی و حمایت از افراد خاصی برای آن جایگاه برآمد که به رغم   ناکامی در این مسیر، همچنان نگران روی کار آمدن شخصیتی از مخالفان می باشد.

5. نشان دادن خویش به عنوان آلترناتیو نظم موجود به بیگانگان

از دیگر اهداف احمدی نژاد می توان به ارسال پالس هایی به بیرون جهت ایفای نقش در جایگاه اپوزیسیون نظام اشاره کرد. طرح ادعاهای موهومی در ارتباط با مهدویت، انسانی خواندن بیداری اسلامی در منطقه، قراردادن  مکتب ایرانی در برابر مکتب اسلام، احیای باستانگرایی، طرح انتقاداتی که کمتر از سوی افراد داخل نظام شنیده می شود، و... مواردی از این دست سبب شده تا وی بتواند نظر برخی سرویس های اطلاعاتی بیگانه بویژه کشورهایی که با برنامه ریزهای دراز مدت در اندیشه فرقه سازی در کشور می باشند، را جلب نماید. موضوعی که سبب شد تا مرحوم آیت الله مصباح یزدی برخلاف همه حمایت هایی که از وی داشت، به طرح خطر بروز باب دیگری از این جریان پرداخت.

از منظر گروههای ضد انقلاب یکی از علل ناکامی آنها در برابر نظام جمهوری اسلامی ناتوانی در معرفی آلترناتیوی مناسب می باشد که هم توان ایجاد چالش جدی برای نظام را داشته باشد و هم دارای پایگاه اجتماعی وسیعی باشد تا بتواند به عنوان مهره انتقالی مورد استفاده غرب قرار گیرد. از منظر غرب بهترین گزینه کسی است که هم ظاهر اسلامی و دینی داشته باشد و هم مواضعی ساختارشکنانه را مطرح نماید. مختصاتی که منافقین، سلطنت طلبان و سایر گروههای اپوزیسیونی نداشته و فرقه بهاریه تا حدود زیادی دارد. شاید یکی از دلایل جمع آوری 20 هزار امضاء هم در همین راستا باشد.

6. جلوگیری از روی کارآمدن دولت کارآمد انقلابی

شاید بتوان گفت بزرگترین دغدغه احمدی نژاد در انتخابات آینده را روی کارآمدن یک دولت کارآمد و تحقق نظر رهبری معظم انقلاب در تشکیل دولت جوان انقلابی و حزب اللهی شکل می دهد. چراکه او بشدت خود را مدیون ضعف دولت فعلی می داند و انتظار داشت همانطور که وی با ندانم کاری هایش علت اصلی پیروزی دولت فعلی را رقم زده او هم با ناکارآمدی و بی تدبیری هایش بستر بازگشت وی را فراهم سازد. اما اگر این اتفاق منجر به روی کارآمدن دولتی کارآمد از سوی نیروهای انقلابی گردد، وی دیگر نمی تواند خود را تنها منجی کشور معرفی کرده و رویای بازگشت وی قدرت برای همیشه بر باد خواهد رفت.

7. قراردادن مردم در برابر نظام

احمدی نژاد اهداف ضمنی دیگری را نیز دنبال می کند که از جمله آنها بزرگ نشان دادن وزن سیاسی و اجتماعی خویش می باشد. از این رو، وی با بهانه حضور در رقابت ها هم به ساماندهی حامیانش می پردازد و هم مانع نومیدی هوادارانش می شود. ضمن آنکه فرصتی برای طرح نظرات نامتعارف و انتقادات تندش پیدا کرده و با ردصلاحیتش دلیل اعتراضاتش را توجیه کرده و تاییدی بر این نظر خود پیدا کند که نظام اساسا به فکر حل مشکلات مردم نیست. چراکه اگر بود بایستی وی را که توانایی حل مشکلات را دارد، تایید صلاحیت می کرد. وی از این طریق می تواند میان نظام و مردم فاصله ایجاد کند.

8. کاهش رونق انتخابات از طریق دلسردسازی مردم

احمدی نژاد با مطرح سازی خود به عنوان کاندیدای انتخابات و تبلیغات و سفرهای استانی در واقع انگیزه خود را برای ورود و خواستار حل مشکلات مردم نشان می دهد تا وقتی با ردصلاحیت مواجه شد، تعدادی را از حضور در پای صندوق های رای سرد می کند و از این طریق وزن منفی خود را بالا می برد. از این رو، محتمل است در صورت کاهش مشارکت، وی خود را در این رابطه موثر معرفی کرده و چه بسا به فکر مصادره آراء کسانی که رای ندهند هم باشد.

واکای انگیزه‌های احمدی نژاد

بدین ترتیب یک سوال بسیار مهم دیگری مطرح می شود که به چرایی رسیدن احمدی نژاد به این وضعیت باز می گردد؟ به عبارت روشن تر چرا کار احمدی نژاد به اینجا کشیده شده است؟

یکی از راه‌های انگیزش شناسی و ریشه یابی رفتارهای فردی قرار دادن خویش در جای وی می باشد که به روش تفهمی( ماکس وبر) معروف است. با استفاده از این روش می توان علل بروز رفتارهای عجیب احمدی نژاد را در موارد زیر جستجو کرد:

اولا احمدی نژاد خود را فردی معتقد و باورمند می داند که مورد عنایت خاص هم قرار دارد. از نگاه چنین شخصی که گاهی از عصر ظهور صغری سخن می گوید، انتظارش این است که همه مردم و مسئولان، جریان ها و شخصیت های سیاسی به کمک وی بشتابند.

ثانیا احمدی نژاد به دلیل خصائل شخصی هیچ عیب و نقصی برای خود قائل نیست ولی همه را به نوعی مقصر می داند. لذا یکی از علل اصلی وضعیت امروزش را اشتباهات دیگران می داند و معتقد است که آنها هستند که باید خود را اصلاح نمایند.

پرسش بسیار دشواری دیگری که وجود دارد این است که آیا این قاعده مشمول مقام ولایت امر نیز می شود که باید گفت حتی اگر چنین نباشد اما شاید از نظر او، چرایی عدم حمایت رهبری از وی مصلحت اندیشی می باشد. به عبارت دیگر احمدی نژاد بر این گمان است که مقام معظم رهبری می داند که حق با اوست اما به خاطر یکسری مصلحت امکان بیان کردن آنرا ندارند.

ثالثا احمدی نژاد با نگاهی کاملا سیاسی و جناحی؛ خود را قربانی برخی رقابت ها و دوقطبی هایی می پندارد که در برخی از آنها موفق بوده اما در برخی دیگر شکست خورده است و اینک تلاش می کند همچنان تلاش کند تا شکست هایش را جبران کند. 

رابعا احمدی نژاد نیز مانند همه انسان ها تحت تاثیر اطرافیانش قرار دارد. اگر چه وی این تاثیر پذیری را  انکار می کند اما واقعیت این است که او در حلقه ای از مشاورینش قرار دارد که هر کدام با انگیزه و هدفی خاص به تشویق وی پرداخته و نظراتش را تایید کرده و گاهاً او را تحریک هم می کنند. خاصه آنکه در حامیان وی دو طیف تندرو و  میانه رو وجود دارند.  تندروهایی شامل آسیب دیدگان از نظام که به دلیل تخلف و فساد مالی محکوم شده اند، فعالان سیاسی و بخش هایی از جنبش دانشجویی عدالتخواه که وی را در دوره مسئولیت تحریک به خانه نشینی کرده و از سال 96 به بعد در نامه نگاری های هتاکانه اش به مقام معظم رهبری تشویق کردند و او را به فاز تقابل با نظام کشاندند.

البته رفتارها و مواضع نابهنجار احمدی نژاد دلایل  دیگری هم دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:

1. باور به اصل «بدنامي بهتر از گمنامي است.»    

2. احساس تحقيرشدگي به دليل عدم قدرت چانه‌زني در درون نظام براي کمک به اصلی ترین دولتمردانش و نجات آنها از محاکمه

3. عصبانیت از اثبات جرائم مالی نزدیک ترین افرادش برخلاف اصرار وی بر پاک دستی آنها

4. تلاش براي تأثيرگذاري بر فضاي جديد در صورت خلاء قدرت

5. احساس حذف شدن در سایه سکوت

6. نگرانی از ثبت نام در ردیف یکی از بدنام ترین روسای جمهور پس از انقلاب اسلامی

7. احساس شکست در دوقطبی سازی با خانواده لاریجانی ها

8. تلاش جهت تطهير گذشته خود براي فضاي آينده

9. باور غلط به توانایی خویش در وادار کردن نظام به عقب نشینی در برابر وی و ناگزیر شدن به به ناچار شدن نظام در مقابل وی به خاطر مشکلات موجود

چرايي پايگاه نسبي در ميان مردم:

یکی دیگر از مسائل مهم در رابطه با احمدی نژاد این است که چرا وی توانسته همچنان پایگاه خویش در طبقات محروم جامعه را همچنان حفظ کند؟ در پاسخ به این سوال می توان به موارد زير اشاره كرد:

1. رفتار بشدت اپورتونیستی و عوام زدگی افراطی

2. ساده‌زيستي و نفي تشريفات معمول مسئولان

3. پرکاری و خستگی ناپذیری در ارائه خدمات به مردم در چهار سال اول

4. نمایندگی اقشار کمتر دیده شده و طرح مشکلات آنها

5. توانایی بالا در ایجاد دو قطبی های مورد پسند جامعه

6. تمرکز زدایی از تهران با سفرهای استانی

7.  قدرت جلب افکار عمومی از طريق بيان و محاوره

8. تعلق خاطر برخي از جوانانی که شناخت آنها از انقلاب و نظام بواسطه وی صورت گرفته است.

9. مهارت در برقراری ارتباط با افکار عمومی و استفاده از رسانه

10. طرح مطالب عوام پسندی که کمتر شنیده می شود.

11. گرفتن پرچم مبارزه با مفاسد اقتصادی از دیگران

12. قرار دادن شعار محرومیت زدایی در سرلوحه شعارهای خود

13. ریسک پذیری در انجام برخی کارهای مهم

14. مظلوم نمایی با انجام برخی رفتارهای عوام پسند

پيامدهاي اقدامات احمدی نژاد:

1. تفرقه و سردرگمي بين نيروهاي انقلابي در تشخیص سره ازناسره

2. ایجاد تردید در میان نیروهای ارزشی نسبت به حقانیت نظام و دفاع از انقلاب اسلامی

3. یارگیری از نیروهای انقلاب افزایش مطالبات مردم بویژه اقشار ضعیف جامعه با دميدن در مطالبات اجتماعي و اقتصادي مردم 

4. تبدیل شدن به نماد معترضين به وضع موجود در کشور و پیدا کردن ظرفیت شورش و اغتشاش

5. افزایش حس بی اعتمادی به نظام با متهم سازی همه مسئولان کشور به فساد

6. توليد حقانيت براي سران فتنه و معترضين 1388

7. مستند سازی مدعای مخالفان نظام علیه نظام و هجمه به ولایت فقیه

8. تشجیع منتقدان و مخالفان ملت ایران در تضعیف نظام و ارکان آن

9. طرح برخی مسائل و مطالبی که دیگر شخصیت ها و جریان های مخالف نظام جرات پرداختن به آنها را ندارند.

10.   تحریک افکار عمومی به شورش و اغتشاش با اثبات مدعای خویش در فقدان اراده لازم برای حل مشکلات مردم

11. دلسرد کردن مردم در حضور پای صندوق های رای با متهم سازی نظام به مهندسی انتخابات

12.  ايجاد توقع تغيير ساختار نظام و بالا بردن مطالبات ساختارشکنانه

ملاحظاتی چند در نحوه مواجهه با احمدي‌نژاد:

1. عدم برجسته‌کردن ايشان در مقابل رهبري و پرهيز از کشاندن سطح دوقطبي به ايشان و رهبري

2. استفاده از ظرفیت دوستان، نزديکان و همکاران وی براي کنترل و ابراز ندامت

3. تلاش برای ناکام سازی وی در سوء استفاده

4. استفاده از ظرفیت چهره های محبوب و نیروهای حزب‌اللهي

5. روشنگري و اقناع سينه به سينه نیروهای انقلابی حامی

6. خلوت‌سازي پيرامون ايشان با روش‌هاي اقناعي توسط اساتید انقلابی

7. استفاده از ظرفیت های نخبگی جهت قانع سازی وی به پیامدهای منفی رفتارهایش علیه نظام 

8. استفاده از فضای مجازی جهت کاهش تاثیر برنامه و اهداف وی در ایجاد چالش ذهنی برای مردم

9. تبیین ناخرسندی و عدم مقبولیت وی در خانواده های شهدا و اقشار متدین جامعه

10. برجسته کردن تخلفات مالي اطرافيان وی و اطلاع رسانی در باره ترس وی از تخلفات مالی خودش

11.  بازخواني تناقضات و مقايسه رفتارها و سخنان ديروز و امروز وي در فضاي مجازي و رسانه و جلسات توجيهي

 

انتهای پیام/

برگرفته از نشریه تحلیلی بصائر55

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.