شیوه‌ها و راهکارهای مشارکت‌آفرینی آگاهانه

asatid
معاونت بررسی و گفتمان‌سازی سازمان بسیج اساتید کشور مطرح کرد:

شیوه‌ها و راهکارهای مشارکت‌آفرینی آگاهانه

افزایش اعتبار بین‌المللی نظام و خنثی‌‌سازی تبلیغات ایران‌هراسانه و اسلام‌هراسانه، را می‌توان از آثار و برکاتی دانست که در پرتو حضور پر شور، مشارکت حداکثری و انتخاب آگاهانه مردم در انتخابات حاصل می‌شود.

به گزارش مرکز رسانه و ارتباطات نهضت استادی بسیج (ناب)، معاونت بررسی و گفتمان‌سازی بسیج اساتید کشور در یادداشتی  شیوه‌ها و راهکارهای مشارکت آفرینی آگاهانه را بر شمرده است. در این یادداشت امده است:

مردم به صحنه انتخابات و شرکت در آن، از دومنظر نگاه می‌کنند:  1 )نگاه تکلیفی و اعتقادی  2) نگاه محاسبه‌گرایانه از جهت منافع. هادیان سیاسی و سخنران باید برای ترغیب مردم به شرکت در انتخابات با توجه به نگاه مخاطب، بیانات خود را تنظیم نمایند. برخی از راه‌کارها و شیوه‌ها برای مشارکت آفرینی آگاهانه عبارت است از:

1- انگیزه‌بخشی به مردم برای مشارکت با هدف تغییر وضع موجود و جلوگیری از امتداد یافتن شرایط سخت کنونی.

2- یادآوری حق و تکلیف در انتخابات برای قشر متدین جامعه.

3- راه‌اندازی نهضت روشنگری مردم‌سالارانه به صورت گفتگوی چهره به چهره با مردم با بهره‌گیری از ظرفیت افراد معتمد و انقلابی

4- استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی مانند هشتک‌گذاری، تهیه فیلم کوتاه، عکس‌نوشته و... .

5 - رسانه‌ای کردن اقدامات مطلوبی مانند افزایش حقوق سربازان از سوی مجلس انقلابی فعلی که با هدف بهبود وضعیت زندگی سربازان انجام شد.

6- تولید پیام‌های مثبت و امیدبخش از اقدامات جریان انقلابی مانند: تولید واکسن کرونا توسط بنیاد برکت که توسط پزشکان خبره ایرانی هم تأیید شد و هم مورد استفاده قرار گرفت تا نقش آنها در مقابله با سیل، زلزله، کمک‌های مؤمنانه، ایجاد اقتدار دفاعی و علمی برای کشور و... روشن شود.

7- مراقبت نسبت به عدم‌ارسال پیام‌های منفی به مردم تحت عنوان روشنگری و بصیرت‌افزایی.

8- تبیین خسارت‌های امتداد وضع موجود با استمرار تفکر دولت کنونی و حاکمیت نگاه و جریان غرب‌گرا در کشور

9- تمرکز بر مطالبات واقعی مردم و بیان آنها مانند: افزایش هزینه‌های زندگی، بیکاری، افزایش سن ازدواج، طلاق، تورم و تاکید بر این که با یک دولت انقلابی با رویکرد جهادی، بسیاری از این مشکلات را می‌توان کاهش داد و حل نمود.

10- تبیین راه‌حل درست مشکلات کشور که از طریق اتکا به ظرفیت‌های داخل کشور میسر است. بسیاری از مشکلات را نمی‌توان با نگاه به خارج حل کرد.

11- پرهیز از دامن‌زدن و تحریک کردن شکاف‌ها و گسل‌های قومی- مذهبی- زبانی در کشور.

12- اطمینان‌بخشی به مردم بابت سلامت آنها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در شرایط کرونایی.

13- پرهیز از گرفتاری در دام دوقطبی‌سازی‌های مخرب و به طور کلی، عملیات روانی دشمنان.

14- تأکید بر دوگانه‌های مثبت و ایجابی مانند کارآمدی – ناکارآمدی، فساد – فسادستیزی، شفافیت – عدم‌شفافیت و... .

15- دعوت عامه مردم با هر سلیقه و ذائقه‌ای برای مشارکت در انتخابات برای شرکت در تعیین سرنوشت.

16- ترغیب گفتگوی تلفنی با مردم و به‌ویژه معتمدین از سوی مسئولان و شخصیت‌های شناخته شده ملی، استانی و محلی، یا حضور در منزل آنها برای توصیه به شرکت در انتخابات و رأی دادن به کاندیداهای اصلح جهت بهبود شرایط کشور و حل مشکلات.

17- تمرکز جدی بر قشر متدین و جریان انقلابی به منظور مشارکت صددرصدی آنان در انتخابات.

18- امیدآفرینی درجامعه با تبیین، برجسته‌سازی و تاکید بر امکانات، منابع، زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های مادی و انسانی کشور « ایران قوی» (با تاکید بر پیام نوروزی رهبر معظم انقلاب) با استفاده از ظرفیت مراجع، نخبگان و گروه‌های مرجع.

19- تاکید و برجسته سازی تفکر و عملکرد جریان انقلابی در 42 سال گذشه به عنوان زمینه‌سازان پیشرفت، امنیت، عزت، سازندگی، محرومیت‌زدایی با ذکر مصادیق.

20- تبیین نقش برجسته و تاثیر فراوان حضور و مشارکت مردم در مناسبات ملی هم‌چون انتخابات در جهت دورکردن جنگ و ناامنی و 

تثبیت امنیت ملی در کشور.

21- بازخوانی حضور مردم در انتخابات چهل سال گذشته و آثار آن در شکسته شدن نقشه‌‌های دشمن برای ناامن سازی حوزه سیاسی– امنیتی و ... .

22- تبیین و برجسته سازی پیشرفت و دستاوردهای انقلاب اسلامی در چهل‌ودو سال گذشته و مقایسه با روندهای گذشته و دیگر کشورها.

23- مراقبت از انتقال و یا القاء یاس و دلسردی به مردم و پرهیز از سیاه‌نمایی از وضعیت کشور.

24- پرهیز از بیان و طرح برنامه‌های نامعتبر و غیر واقعی که تولید توقع و انتظار در جامعه می‌کند.

25- توجیه مردم نسبت به وعده‌های زودگذر پوپولیستی که بعضاً در فضای تبلیغات انتخاباتی مطرح می‌شود ولی قابلیت اجراء با توجه به امکانات کشور ندارد.

26- پرهیز از پرداختن به مطالبی که تبعات جنگ- خشونت- احساس ناامنی- تحریم- افراطی‌گری را به اذهان منتقل می‌کند.

27- پاسخگویی اقناعی و روشنگری نسبت به تبلیغات جریانات غرب‌گرا که در ادامه به چگونگی این موضوع با تفصیل بیشتری پرداخته می‌شود.

چگونگی مواجهه با ترفندهای غرب‌گرایان در انتخابات با دوقطبی‌سازی دروغین «تعامل یا تقابل»

جریان غیرانقلابی غرب‌گرا در سال‌های اخیر، همواره خود را اهل تعامل با دنیا معرفی کرده و در نقطه مقابل جریان انقلابی را به تقابل با دنیا متهم می‌سازد. لذا قابل‌ پیش‌بینی است که همانند سال‌های 1392 و 1396، بحث چگونگی تعامل با دنیا و مذاکره به کانون منازعات انتخاباتی تبدیل شود. در این راستا طبیعی است که جریان‌های متمایل به مذاکره، ضمن تشدید گره زدن حل مشکلات اقتصادی به مسائل سیاست خارجی، به بزرگنمایی تأثیر مذاکره با دولت جدید آمریکا خواهند ‌پرداخت و در نقطه‌ی مقابل، هرگونه عدم‌پذیرش احتمالی شرایط آمریکایی‌ها برای رفع تحریم‌ها را، مخالفت نظام و نهادهای انقلابی با تأمین منافع و بهبود معیشت مردم جلوه خواهند داد. همانگونه که در بالا اشاره شد، این شیوه‌ی مواجهه با مسأله‌ی مذاکره، خواه یا ناخواه، مکمل تلاش طرف آمریکایی برای مدیریت ادراکات عمومی در ایران است که می‌تواند انتخاب اصلح در انتخابات را هم تحت‌تأثیر سوء قرار دهد. بنابراین، برای مواجهه با این وضعیت باید به چند نکته مهم توجه شود:

1- تبیین منطق و نگاه جمهوری اسلامی به مذاکره و تعامل: تاریخ مسائل ایران و آمریکا در برهه‌ی بعد از انقلاب نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی در عین آنکه استکبارستیز، آرمان‌گرا و ضدسلطه است، اما همواره در چارچوبی عقلانی و با ملاحظات دقیق، منطقی و بدون هیچگونه تخطی از موازین حقوق بین‌الملل حاضر به تعامل بوده است. درواقع، جمهوری اسلامی ثابت کرده که حاضر به مذاکره و حل مسأله خود با آمریکا می‌باشد، اما هرگاه که در این زمینه قدمی به جلو گذاشته، با عهدشکنی طرف مقابل مواجه شده است. بنابراین، برعکس آنچه تصور می‌شود، این جمهوری اسلامی نیست که خواهان تعامل و حل مسأله نیست، اتفاقاً این آمریکا است که نمی‌خواهد حقوق ملت ایران را بپذیرد و از طریق مذاکره فقط به دنبال اعمال سلطه است. به عنوان نمونه می‌توان به چند مورد اشاره کرد:

الف- بدعهدی در مقابل حسن‌نیت ایران:

اولین مورد، همانا بدعهدی آمریکا در جریان آزادسازی گروگان‌های غربی از لبنان در سال 1983 است که با وساطت ایران انجام شد و آمریکا قول داده بود که اگر ایران در آزادسازی گروگان‌های غربی در لبنان، حسن‌نیت خود را ثابت کند، حسن‌نیت ایران با حسن‌نیت متقابل آمریکا مواجه خواهد شد. حسن‌نیت آمریکایی‌ها در آن برهه این بود که در مقابل اقدام جمهوری اسلامی، بخشی از دارایی‌های بلوکه شده ایران را آزاد می‌کنند. با اینکه ایران در این زمینه به آمریکا کمک کرد، اما همانگونه که مرحوم هاشمی رفسنجانی در مصاحبه‌ای  

اعلام کرد، حسن نیت ایران با حسن‌نیت متقابل آمریکا مواجه نشد و به تعبیر مرحوم هاشمی، «آمریکایی‌ها طلب‌کارتر هم شدند.»

ب- عهدشکنی در موضوع افغانستان:

واقعه‌ی بعدی به زمانی مربوط می‌شود که آمریکا به افغانستان حمله کرد. جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران افغانستان ابتدا کوشید با حمایت از نقش محوری سازمان ملل در مدیریت بحران،‌ از تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان جلوگیری کند. دیپلماسی جمهوری اسلامی حول سه محور مخالفت با یکجانبه‌گرایی آمریکا، محوریت سازمان ملل و مشارکت فعال در مذاکرات دیپلماتیک در کنفرانس 2+6(مرکب از شش کشور همسایه افغانستان، آمریکا و روسیه) شکل گرفت، اما با تهاجم آمریکا به افغانستان، جمهوری اسلامی ایران ضمن مخالفت با اقدام نظامی آمریکا، کوشید از طریق مشارکت فعال در شکل‌دهی به آینده‌ی افغانستان، نقشی مؤثر و فعال در بحران و جنگ ایفا کند.

اوج دیپلماسی و همکاری ایران در بحران افغانستان در «کنفرانس بن» تجلی یافت که از درون آن ساختار سیاسی افغانستان پایه‌ریزی شد. در این کنفرانس، از میان گزینه‌های مطرح و متصور در خصوص آینده‌ی افغانستان، تشکیل دولتی برای جمهوری اسلامی ایران مطلوب بود که واجد این ویژگی‌ها می‌بود: دولت فراگیر متشکل از همه‌ی گروه‌های قومی، نژادی، مذهبی و جهادی افغان؛ برخوردار از ثبات نسبی؛ مسئولیت‌پذیر؛ قابل‌اعتماد و پیش‌بینی‌پذیر. دولتی که از کنفرانس بن سربرآورد حاصل اجماع در سطوح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی بود و به‌رغم آنکه تأمین‌کننده اهداف و منافع حداکثری ایران نبود، ولی بدترین گزینه نیز نبود. پس از تشکیل دولت انتقالی افغانستان به ریاست حامد کرزای که از حمایت کامل آمریکا برخوردار بود، جمهوری اسلامی ایران نقش‌آفرینی خود را در این کشور ادامه داد. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر پایه‌ی مشارکت فعال در بازسازی سیاسی، اقتصادی، علمی و آموزشی افغانستان استوار بود. حتی ایران در فرایند بازسازی افغانستان فعالانه شرکت کرد و متعهد شد 560 میلیون دلار کمک بلاعوض جهت اجرای برنامه‌های بازسازی به دولت افغانستان اعطاء کند. اما با وجود همکاری غیرمستقیم جمهوری اسلامی با آمریکا در جریان بحران افغانستان،‌ بویژه در کنفرانس بن، آمریکا حاضر به انجام اقدامات متقابل در قبال ایران نشد و حتی پس از پایان جنگ در افغانستان، جرج بوش دربهمن ماه 1381، ایران را در کنار کره شمالی و عراق محور شرارت خواند.

ج- عهدشکنی در موضوع برجام:

علاوه بر آنچه گفته شد،‌ بایستی اعتماد به غربی‌ها در تعلیق داوطلبانه فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان در زمان دولت اصلاحات نیز اشاره کرد که این نیز حاصلی برای کشورمان در پی نداشت و تنها بر حجم گستاخی‌ها و زیاده روی‌های طرف مقابل افزود. در اخیرترین مورد باید به برجام اشاره کرد که درست در وقتی که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، به عنوان نهاد ناظر بر اجرای برجام، بیش از ده بار پایبندی ایران به اجرای تعهداتش در برجام را تأیید کرده بود، اما دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا از این توافق بین‌المللی خارج شد و به طور مجدد، تحریم‌های فلج‌کننده را علیه ایران اعمال کرد.

باتوجه به آنچه گفته شد، تاریخ روابط ایران و آمریکا در برهه‌ی بعد از انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی همواره خواهان حل مسأله با آمریکا بوده است و اتفاقاً در این زمینه، انعطاف‌های لازم را هم انجام داده، اما این طرف مقابل؛ یعنی آمریکا است که همواره به جای زبان تکریم، با زبان تهدید و فشار با ملت و دولت ایران مواجه می‌شود. بنابراین، برخلاف ظاهر که آمریکایی‌ها از مذاکره با ایران دم می‌زنند، اما آنها هیچ‌گاه خواهان مذاکره منطقی و قاعده‌مند با ایران 

نبوده‌اند. دلیل این رفتار آمریکایی‌ها، خلق‌وخوی استکباری دولت آمریکاست. این خلق‌وخو با ماهیت انقلاب اسلامی و سیاست‌های جمهوری اسلامی هم‌خوانی ندارد. بنابراین سیاست آمریکایی‌ها، همواره براندازی جمهوری اسلامی بوده است و اکنون این سیاست را از طریق مذاکره می‌خواهند دنبال کنند.

2- بازخوانی تطبیقی اهداف دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در قبال ایران. رویکرد دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در قبال جمهوری اسلامی تفاوت چندانی با هم ندارد؛ تفاوت میان آنها به تفاوت در شیوه‌ی اجرا و نوع مواجهه برمی‌گردد نه تفاوت در هدف و راهبرد. در توضیح باید گفت که هر دو حزب در آمریکا در قبال ایران، تخلیه و تهی‌سازی ابزارهای قدرت و مقاومت ایران در حوزه‌های هسته‌ای، منطقه‌ای و موشکی را دنبال می‌کنند؛ دموکرات‌ها با سیاستی تدریجی و مرحله‌ای، اما جمهوری‌خواهان با سیاستی یکپارچه، حداکثرگرا و تعجیلی. از این‌رو، جمهوری‌خواهان معتقد به سیاست فشار حداکثری برای فشار بر ایران هستند، اما دموکرات‌ها همین کار را از طریق چندجانبه‌گرایی، اجماع‌سازی بین‌المللی و نهادگرایی دنبال می‌کنند و البته مسلم است که در این زمینه، هیچ ابایی هم از تحریم و فشار علیه ایران ندارند، اما تحریم و فشار گزینه‌ی اول آنها نیست. بنابراین، گذار از جمهوری‌خواهان به دموکرات‌ها در آمریکا، گذار از یک راهبرد بد(سخت) به یک راهبرد بهتر نیست، بلکه راهبرد همان راهبرد است؛ فقط شیوه‌ی اجرای آن فرق می‌کند.

در عین حال باید به این واقعیت خیلی مهم هم توجه داشت که برخلاف تصور رایج در کشور که دموکرات‌ها را برای ایران بهتر می‌دانند و تصور می‌شود که با آمدن بایدن، گشایشی در وضعیت تحریم‌های ضدایرانی پدید می‌آید، نباید فراموش کرد که دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در اعمال تحریم علیه ایران متحدالقول و متحدالعمل هستند. اساساً همین تحریم‌های فلج‌کننده در زمان اوبامای دموکراتی علیه کشورمان اعمال شد که جو بایدن نیز معاون وی بود. جالب آنکه تا تابستان سال 1395، 29 قانون و مقررات تحریمی از سوی آمریکا علیه جمهوری اسلامی اعمال شده که 22 مورد آن از سوی دموکرات‌ها(فقط 13 مورد آن در دولت اوباما بوده است) و 7 مورد از سوی جمهوری‌خواهان بوده است. باتوجه به این واقعیات مهم، عقل سلیم حکم می‌کند که دل بستن به حزبی که بیشترین جنایت‌ها علیه ملت ایران را در کارنامه‌ی خود دارد، منطقی نیست و نتیجه‌ای جز افسوس و پشیمانی در پی نخواهد داشت.

ذکر این نکته هم ضروری است که تمایل آمریکایی‌ها برای رفع تحریم‌ها در این برهه به معنای آن نیست که آنها بخواهند تحریم‌ها را برای همیشه لغو کنند، بلکه آنها اولاً از این طریق درصدد تأثیرگذاری بر انتخابات ایران هستند و ثانیاً درصدد عقیم کردن سیاست نگاه به شرق ایران و اقتصاد مقاومتی هستند. ضمن اینکه باید یادآور شد که بازگشت آنها به برجام هم همانند ورود آنها به برجام است؛ یعنی در قبال برجام تغییر نگاه نداده‌اند، بلکه همچنان برجام را عاملی برای تحت فشار قرار دادن ایران می‌دانند و تداوم اجرای آن را منوط به تغییر رفتار ایران در حوزه‌های دفاعی و منطقه‌ای می‌دانند. بنابراین، محتمل است که اگر هم تحریمی را امروز آمریکایی‌ها بردارند، باز در بازه‌ای نه چندان دور آن را مجدد برگردانند.

3- امیدبخشی به جامعه برای حل مشکلات با نگاه به درون: واقعیت آن است که همانگونه که در بحث‌های اقتصادسیاسی توسعه گفته می‌شود، عمده‌ی راه‌حل‌های مشکلات اقتصادی در داخل کشورها وجود دارد و حتی کشورهایی توانسته‌اند از رابطه با خارج بخوبی استفاده کنند که اولاً اتکای آنها به ظرفیت‌های داخلی خود بوده و ثانیاً از ظرفیت‌های خارجی نه به عنوان جایگزین، بلکه 

به عنوان مکمل ظرفیت‌های داخلی خود استفاده کرده‌اند. براساس همین گزاره، باید پذیرفت که خواه ناخواه، راه‌حل اصلی مشکلات کشور در داخل وجود دارد. با این حال، این گزاره نیاز به تبلیغ و ترویج و در نهایت، معتبرسازی دارد. به عبارت دیگر، گزاره‌ی مذکور ابتدا باید بیش از پیش طرح شود و در مواضع مختلف موردتوجه قرار گیرد تا بر مبنای آن امید(امیدها) برای حل مشکلات در داخل کشور ایجاد شود و در گام بعدی، این امیدآفرینی باید مبتنی و متکی به واقعیت‌های موجود، مستندسازی و معتبرسازی شود. رویکرد به خارج برای حل مشکلات در هشت‌سال گذشته نشان داد، از این طریق نه‌تنها مشکلات حل نمی‌شود بلکه به دلیل از دست دادن فرصت‌ها از یک سو و افزایش فشارهای خارجی از سوی دیگر، حجم مشکلات افزایش می‌یابد.

آثار و برکات مشارکت حداکثری

 رهبر معظم انقلاب اصل مشارکت مردم و همچنین میزان حضور مردم در انتخابات را از عوامل اصلی تاثیرگذار در اقتدار ملی برشمرده و تاکید کردند:« همه، حتی کسانی که ممکن است رهبری را نیز قبول نداشته باشند، ایران قوی را به عنوان راه مقابله با دشمنی‌ها قبول دارندکه یکی از راه‌های مهم قوی شدن ایران، مشارکت در انتخابات است. از این رو، مشارکت حداکثری دارای آثار و برکات فراوانی است که با استناد و استفاده از بیانات رهبر معظم انقلاب به مهمترین آنها به شرح زیر اشاره می‌شود:

ارتقای درجه مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی؛ نظام جمهوری اسلامی ایران از آنجایی که مردم پایه است، مشارکت حداکثری مردم بار دیگر به دشمنان نشان می‌دهد که مردم با وجود مشکلات عدیده و گله‌هایی که از وضعیت نامناسب اقتصادی و معیشتی خود دارند، اما به دلیل بصیرت و بینش الهی و سیاسی‌شان پای نظام اسلامی ایستاده‌اند و حساب کارآمدی نظام دینی را از ناکارآمدی برخی از مسئولان اجرایی و دولتی جدا می‌کنند.
تقویت پایه‌های مردم‌سالاری دینی؛ مردم‌سالاری دینی از اصول اساسی نظام اسلامی است که محوریت آن بیشتر در انتخابات و حضور مردم در پای صندوق‌های رای متجلی می‌شود. رای مردم تعیین‌کننده مسئولیت‌ها و مناصب کلیدی در نظام مردم‌سالار دینی است و اوج دموکراسی با ارج نهادن به رای مردم و امانت‌داری در بازخوانی آن متبلور می‌شود که نگاهی به انتخابات سال‌های 88 و92 این محوریت رای مردم و امانتداری نظام نسبت به آنچه مردم انتخاب می‌کنند را نشان می‌دهد. از این منظر، هر چه انتخابات پیش‌رو با شکوه‌تر و پرشورتر باشد، پیام مناسبی از حیث باور و اعتماد مردم به نظام مردم‌سالار دینی ارسال می‌شود.
خنثی‌‌کننده دوقطبی‌سازی‌های مخرب؛ انتخاب مردم و حضور گسترده آنها در انتخابات می‌تواند خط بطلانی باشد بر دوگانه‌سازی‌های تصنعی چون دو قسم کردن نظام یکپارچه جمهوری اسلامی به بخش انتخابی – انتصابی، مخالفان مذاکره- موافقان مذاکره و ... . مشارکت حداکثری با حضور همه سلیقه‌ها و نظرها در انتخابات، خنثی‌کننده بافته‌های دشمنان برای ترویج و جا انداختن این قبیل دوقطبی‌های اختلاف‌ساز در جامعه خواهد بود.
کمک به تأمین و تضمین امنیت پایدار؛ همان طور که رهبر عزیزمان در دیدار سال گذشته با مردم تبریز تاکید کردند؛ مشارکت حداکثری مردم در انتخابات خنثی‌کننده طمع‌ورزی‌های دشمنان و تضمین‌کننده امنیت کشور خواهد بود؛ چرا که این پیام را به دشمنان می‌دهد که این کشور و نظام دارای خاستگاه و پشتوانه مردمی است و این مردم هستند که با تمام وجود در مقابل دشمنان ایستاده‌اند و این مسیر را با اعتقاد به نصرت الهی و مدیریت‌های داهیانه رهبری بی‌وقفه در این 42 سال طی کرده‌اند و در این مسیر پایدار هستند.
کمک به ارتقای میزان توسعه سیاسی در کشور؛ توسعه و پیشرفت هر کشور و نظامی در گروِ حضور و پشتیبانی مردم از سیاست‌ها و برنامه‌ها و راهبردهای آن دارد. بی‌شک، نخبگان و جوانان پیشران این توسعه هستند و مسئولان کلیدداران اصلی توسعه کشورند منوط به این که محصول انتخابی خوب و درست باشند و وضعیت زمانه و دردهای جامعه خود را بشناسند و با برنامه‌های مناسب و تیم مجرب و کارآمد، چرخ‌های توسعه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی و تکنولوژیکی کشور را به حرکت درآورند. با همه اهمیتی که این موضوع دارد، انتخاب چنین مسئولانی در دست مردم است و این رای مردم است که دولت‌ساز و مجلس‌ساز می‌باشد و مسلما، این انتخاب در صحنه‌ای با مشارکت حداکثری رقم بخورد، به مراتب تاثیرگذارتر خواهد بود.
کمک به حل مشکلات مردم؛ مشارکت حداکثری در کنار انتخاب آگاهانه فرد اصلح، با میدان دادن به تفکرات و سلیقه‌های مدیریتی مختلف می‌تواند زمینه‌های حل مشکلات جامعه را فراهم نماید. اساسا، انتخاب درست افراد کارآمد و کاربلد است که می‌تواند امیدواری به اصلاح سیستم و کارآمدسازی مسئولان را به دنبال داشته باشد.
همچنین افزایش اعتبار بین‌المللی نظام و خنثی‌‌سازی تبلیغات ایران‌هراسانه و اسلام‌هراسانه، را می‌توان از دیگر آثار و برکاتی دانست که در پرتو حضور پر شور، مشارکت حداکثری و انتخاب آگاهانه مردم در انتخابات حاصل می‌شود. امید است خداوند دل‌ها و قلوب همه ما را به انتخابی که در آن خیر دنیا و آخرت مردم ما و نظام و انقلاب اسلامی از آن طریق به دست می‌آید، هدایت نماید و در این راه پرمسئولیت به همه ما بصیرت عنایت فرماید.

انتهای پیام/

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.