افغانستان فرصتی برای تقویت پارادایم مقاومت در منطقه

asatid
یادداشت روز؛

افغانستان فرصتی برای تقویت پارادایم مقاومت در منطقه

ایران نظاره‌گر تحولات سیاسی و میدانی عرصه افغانستان پس از تسلط طالبان در این کشور بوده و منصفانه تمامی رفتارها را مورد واکاوی قرار می دهد.قطعاً جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات بین الافغانی و تشکیل دولتی مقتدر قوی و فراگیر با حضور تمام اقوام در افغانستان حمایت می کند.

به گزارش مرکز رسانه و ارتباطات اجتماعی نهضت استادی بسیج (ناب)، ابوالحسن سلطانی زاده تحلیل‌گر مسائل سیاسی در یادداشتی در موضوع افغانستان آورده است:

طالبان انتخاب جمهوری اسلامی ایران در افغانستان نیست اما یک واقعیت غیرقابل انکار در صحنه میدانی افغانستان است و لذا مواجهه با آن می بایستی مواجهه‌ی فکورانه هوشمندانه و منطقی باشد طالبان قریب به ۴۰ درصد از قوم پشتون را نمایندگی می کند و در مجموع یک جریان ضد آمریکایی در معادلات این کشور تلقی می شود که اجازه حضور داعش در افغانستان را پس از شکست در عراق و سوریه نداده است طالبان البته نماینده کل مردم افغانستان نیست و محصول یک دموکراسی برآمده از رای اکثریت جامعه نمی باشد اگرچه در تصرف ولایات و استان‌ها توسط طالبان تقریباً هیچ مقاومت مردمی دولتی و نظامی جدی شکل نگرفت حتی جریان مقاومت فاطمیون نیز ترجیح داد در دو قطبی بین دولت آمریکایی اشرف غنی و طالبان وارد نشود زیرا نه دولت اشرف غنی را شایسته حمایت و ماندگاری می‌دید و نه جنگ داخلی را به نفع صلح و ثبات در افغانستان.

 دولت اشرف غنی دولتی بسیار ضعیف و ناتوان و به شدت وابسته بود و حتی هر از چند گاهی نیز اظهارات سخیفی علیه ایران بر زبان جاری می ساخت در دوره او آمریکا موفق شد ساخت پایگاه‌های نظامی در خاک این کشور را گسترده تر کند و این بر خلاف سیاست قطعی پارادایم مقاومت یعنی اخراج اشغالگران آمریکایی از منطقه بود بنابراین تداوم حضور اشرف غنی یعنی تداوم حضور و تقویت نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان و تبدیل افغانستان به بار اندازی برای تقویت و تثبیت گروه‌های تروریستی در منطقه. به اعتقاد کارشناسان بخش زیادی از اراده آمریکا برای خروج از افغانستان معطوف به نقش آفرینی طالبان در این موضوع بوده است تقریباً در حال حاضر تمام  قوام مطرح در افغانستان چه پشتون تاجیک هزاره و چه ترکمن طالبان را به عنوان یک نیروی ضد آمریکایی و ضد اشغالگری می شناسند اگرچه این شناخت به معنای پذیرش سراسری مقبولیت طالبان نمی باشد اما به هر حال از میان  دولت ضعیف و ناکارآمد و وابسته اشرف غنی و جریان ریشه‌دار و ضد آمریکایی طالبان در مجموع این جریان را ترجیح می دهند.

 از نظر جمهوری اسلامی ایران در صحنه فعلی افغانستان نقد جدی بر عملکرد دو دهه حضور اشغالگران آمریکا در این کشور وجود دارد ۲۰ سال حضور غاصبانه آمریکا نتوانست به ایجاد ثبات و آرامش و امنیت منجر شود نتوانست به نوسازی و بازسازی و تقویت زیرساخت های این کشور محروم و ستمدیده منجر شود نتوانست ارتشی قوی و بومی و بازدارنده در برابر تهدیدات امنیت ملی و منافع ملی ایجاد کند و در یک کلام حضور آمریکا هیچ آورده‌ای به جز جنگ، ناامنی و بی ثباتی و کشتار نداشت و لذا  فرار آمریکا از افغانستان فرار از باتلاق خود ساخته ای بود که ایجاد کرده بود و تداعی گر شکست مفتضحانه و خروج ذلت بار آمریکا در جنگ با ویتنام شد.

از نظر کارشناسان سرنوشت دولت وابسته اشرف غنی باید آیینه تمام عیار دولت های وابسته به آمریکا و غرب در منطقه باشد و از سرنوشت شوربختانه اشرف غنی که حتی پس از فرار از افغانستان اجازه حضور به وی در خاک آمریکاداده نشد باشد دولت اشرف غنی را باید در امتداد و ادامه سرنوشت دولت‌هایی مانند صدام، قذافی و حسنی مبارک و بن علی در تونس دانست که سالهای متمادی همچون گاو شیرده به آمریکا و غرب خدمت کردند و در پایان خودشان قربانی این وابستگی شدند در افغانستان نیز دولت  دست نشانده اشرف غنی عملاً این کشور را به بزرگراهی برای رفت و آمد و تقویت مطامع و منافع آمریکا تبدیل کرده بود او تا بن دندان وابسته به بیگانگان بود و این وابستگی جز حقارت و خفت و خواری برای ملت افغانستان دستاوردی نداشت.

اما مواجهه ما با طالبان باید چگونه باشد؟ قطعاً مواجهه ما با طالبان باید مواجهه ای عقلانی، منطقی و به دور از احساسات و هیجانات باشد و به عنوان بخشی از واقعیت صحنه امروز افغانستان به آن نگاه کرد کسی نمی‌تواند منکر گذشته طالبان باشد گذشته‌ای که هم پیمانی با القاعده، هم پیمانی با مدارس وهابی پاکستان، اعمال محدودیت های افراطی و سختگیرانه علیه زنان و نگاه متحجرانه به مقوله علم و فناوری در آن مشاهده می‌شود اما و در عین حال امروز پس از ۲۰ سال به لحاظ نگرش سیاسی تفاوتی محسوس با دو دهه گذشته خویش پیدا کرده است در طی ۲۰ سال گذشته اقتضائات جدیدی در رفتار طالبان مشاهده شده است دشمنی با اشغالگران آمریکایی، دشمنی با داعش، مبارزه با دولت غرب زده اشرف غنی، تمایل به مذاکره و اهل تعامل بودن، استفاده از برخی شئون فناوری جدید ،عدم رفتار ناخوشایند با سایر اقوام و همینطور صدور فرمان عفو عمومی پس از تسلط بر کابل و اعلام پذیرش حاکمیتی فراگیر متشکل از سایر اقوام و گفت‌وگو و مذاکره در همین راستا ،گزاره هایی از تفاوت رویکردی طالبان با رفتار پیشینی این جریان می باشد اما به هرحال چه رفتار دو دهه پیش و چه رفتار امروز طالبان به دقت  توسط جمهوری اسلامی ایران رصد می‌شود ایران نظاره‌گر تحولات سیاسی و میدانی عرصه افغانستان پس از تسلط طالبان در این کشور بوده و منصفانه تمامی رفتارها را مورد واکاوی قرار می دهد در واقع نحوه تعامل جمهوری اسلامی ایران به نحوه سیاست‌ها و رفتار طالبان در دوره تلاش برای تثبیت و حکمرانی گره خورده است سخن آخر اینکه یک بار دیگر سخن آغازین را واگویه می کنیم که طالبان انتخاب ایران در افغانستان نیست اما این واقعیت صحنه میدانی را نمی‌توان نادیده گرفت طالبان شریک راهبردی و متحد استراتژیک جمهوری اسلامی ایران نیست اما تهدید آنی و دشمن جمهوری اسلامی ایران هم نیست و باید از فرصت ایجاد شده برای خروج اشغالگران آمریکایی از افغانستان و پاکسازی منطقه از لوث وجود عناصر خبیث داعش و تکفیری ها و تقویت پارادایم مقاومت در منطقه استفاده کرد و نهایت بهره برداری را برای ایجاد منطقه ای عاری از وابستگی و خالی از اشغالگری و ایجاد ثبات و امنیت در منطقه را به عمل آورد و این در گرو رصد دقیق و بصیرت لازم برای مقابله عقلانی و منطقی با صحنه امروز افغانستان می باشد و قطعاً جمهوری اسلامی ایران از مذاکرات بین الافغانی و تشکیل دولتی مقتدر قوی و فراگیر با حضور تمام اقوام در افغانستان حمایت می کند.

انتهای پیام/

 

افزودن دیدگاه جدید

About text formats

Restricted HTML

  • تگ‌های HTML مجاز: <a href hreflang> <em> <strong> <cite> <blockquote cite> <code> <ul type> <ol start type> <li> <dl> <dt> <dd> <h2 id> <h3 id> <h4 id> <h5 id> <h6 id>
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.