شماره ۲۰۳نشریه تحلیلی بصائر؛

س, 12/01/1402 - 14:59

شماره ۲۰۳نشریه تحلیلی بصائر؛

بسم الله الرحمن الرحیم

متغیّرهای تأثیرگذار بر اهمّیّت انتخابات

 

چکیده

جمهوری اسلامی ایران که بر پایه دین و اتکای به مردم به عنوان "مردم سالاری دینی" در دنیای مادی گری معرفی شده، تبلور دموکراسی دینی و حضور مردم درعرصه های گوناگون می باشد. حضور فعّال و مستمر مردم در قالب انتخابات برای شکل دهی شوراها، مجلس شورای اسلامی، قوه مجریه و مجلس خبرگان تجلّی ایفای نقش مردم در تحکیم حاکمیت دینی است.

دشمنان انقلاب و اسلام که همواره از هر دسیسه و شیوه ای برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران و فروپاشی آن استفاده نموده اند، بیشترین تلاش آن ها تأثیرگذاری بر انتخابات و کاهش مشارکت مردم، ایجاد نا امنی و فتنه انگیزی بوده که با تدابیر هوشمندانه رهبری معظّم و هوشیاری مردم، دشمن از دستیابی به اهداف خود محروم مانده است.

 انتخابات در ایران همیشه مهم و از حساسیت برخوردار بوده امّا این مقطع از انتخابات بویژه توأمان انتخابات مجلس شورای اسلامی با انتخابات مجلس خبرگان رهبری با توجه به وضعیت و شاخص های مثبت داخلی و اوضاع منطقه و حوادث بین المللی از اهمّیّت ویژه و بسیار بالایی برخوردار است که توجه ویژه همه دلسوزان انقلاب را طلب می کند.

از جمله عوامل حساسیت برانگیز، ورود رهبر معظّم انقلاب(مدّظلّه العالی) ماه ها پیش و تأکید روی چهار موضوع مهم: امنیت، مشارکت، رقابت و سلامت انتخابات می باشد.

دشمن تلاش می کند مشارکت مردم در عرصه انتخابات پایین باشد تا بتواند زمینه تضعیف نظام را فراهم نماید امّا مردم هوشمند ایران در این مرحله با حضور پرشور خود و با رأی هدفمند نقشه های بیگانگان را نقش بر آب خواهند نمود.

نوشتار فرارو واکاوی عوامل و متغیّرهای تأثیرگذار بر اهمّیّت انتخابات می باشد و انتظار می رود که گویندگان و هدایت گران افکار عمومی با تأکید روی این متغیّرها زمینه حضور فراگیر مردم را فراهم نمایند.

اشاره

سرعت سیرحوادث، تحولات و فراز و فرودها در دو سطح منطقه و جهان بویژه پس ازحادثه مهم طوفان الاقصی بیانگر تغییرات عمیق در معادلات قدرت می باشد که ایران نسبت به این تحولات و تغییر معادلات نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد و قطعاً نقش تعیین کننده ای در تغییر تک قطبی به چند قطبی داشته و دارد. رسالت و ایفای نقش درست ملت ایران در این شرایط و موقعیت حساس تاریخی حائز اهمّیّت است. از سوی دیگر با شکل گیری دولت سیزدهم، شاهد تحولات مثبتی هستیم. واکاوی متغیّرها در عرصه‌های گوناگون می‌تواند افق دید مخاطبان را افزایش و انگیزه را در حمایت از نظام و مشارکت فعّال، ارتقاء بخشد:

الف- متغیّرهای داخلی

یکم- روند مثبت عملکرد دولت سیزدهم 

با رأی آوری جناب آقای دکتر رئیسی و پدیداری دولت سیزدهم با توجه به نگرش، منش، رویکرد و رفتار رئیس دولت، تغییرات اساسی در روند حرکت دولت نسبت به دوره های گذشته شامل موارد زیر بوجود آمد:

1-تلاش در جهت کاهش تورم

پرهیز استقراض از بانک مرکزی و تلاش در جهت کاهش نقدینگی زمینه تدریجی برای کنترل تورم بوجود آمد که تا حدودی موفقیت آمیز بوده است.

2-کنترل قیمت ارز

دشمنان منطقه ای و زرسالاران داخلی که خواب دلار بالای شصت هزار تومانی را دیده بودند، با مدیریت دولت قیمت ارز کنترل شد و در حال حاضر با نوسانات محدودی مواجه است. اخیراً بانک جهانی اعلام کرد تورم و نرخ ارز در ایران کنترل شده است.

3-روند تکمیل پروژه های نیمه تمام 

حرکت عمرانی دولت سیزدهم و اولویت به پروژه های نیمه تمام، نشان از تخصیص بهینه اعتبارات و بودجه ها وتوجه به نیازهای ضروری مردم می باشد.

4-تحرک در مسأله مسکن

دولت سیزدهم حرکت خوبی را در موضوع مسکن ایجاد نموده که در گام اوّل، جلو افزایش قیمت مسکن را گرفته و چنانچه توفیقات بیشتری داشته باشد زمینه کاهش قیمت را به دنبال خواهد داشت.

5-دیپلماسی فعال

دولت سیزدهم در عرصه منطقه ای و بین المللی، دیپلماسی فعال را به عنوان راهبرد مهمّ در دستور کار خود قرار داده و از ارتباط با شرق تا آفریقا و آمریکای لاتین این دیپلماسی امتداد دارد.

 

6-کنترل فساد 

از دیگر رویکردهای مثبت دولت سیزدهم ضد فساد بودن و تلاش برای کنترل فساد و به تدریج بستن گلوگاه های آن است که از جمله آن ها مکانیزه نمودن گردش امور می باشد.

دوّم- تثبیت ایران در سازمان شانگهای:

رویکرد دولت سیزدهم به شرق و در سایه دیپلماسی فعّال سرانجام، ایران به عضویت سازمان شانگهای درآمد و در طول یکی دو سال گذشته با طی مراحل قانونی و امضاء معاهدات، عضویت ایران در سازمان مذکور ثبت شد وایران در این عرصه باید از مزایای عضویت حداکثر بهره را ببرد.

سوّم- ضرورت توسعه روابط ایران با روسیه و چین:

روابط ایران با دوقدرت چین و روسیه با دیپلماسی فعّال دولت، وارد مرحله جدیدی شد امّا باید ایران با پیگیری و عملیاتی سازی توافقات به منافع لازم از این روابط دست یابد.

دو کشور مذکور در شرایط فعلی جهانی و نیاز به ایران می توانند در حل برخی نارسائی های کشور، ایفای نقش نمایند.

چهارم- عضویت ایران در بریکس:

از دیگر آثار رویکردهای مثبت دولت سیزدهم عضویت ایران در سازمان و گروه بریکس است که از اهمّیّت بسیار بالایی برخوردار می باشد. ظرفیت های اعضاء بریکس بسیار بالاست و ایران با تعیین اولویت ها و راهبردها می تواند از این ظرفیت حداکثر استفاده را در سرمایه گذاری ها، فروش انرژی و تأمین نیازها بعمل آورد.

پنجم- ضرورت تحکیم روابط با دیگر کشورها:         

باتوجه به رویکرد دولت و ظرفیت های فراوان جمهوری اسلامی ایران بسیاری از کشورها و دولت ها تمایل دارند دامنه روابط و تعامل با ایران را در زمینه های مختلف گسترش دهند که منافع اقتصادی و امنیتی ایران ایجاب می کند این تعاملات گسترش یابد.

ششم- لزوم تداوم همبستگی بین دیپلماسی و میدان: 

با شکل گیری دولت سیزدهم دوگانگی بین دیپلماسی و میدان تبدیل به تعامل مثبت و همبستگی بین آنان گردید که مصالح عالیه نظام و ضرورت تقویت و حفظ قدرت مقاومت، لزوم تداوم این تعامل و همبستگی را بیشتر می کند.

هفتم- ضرورت کنترل قیمت ها و حل مشکل معیشت مردم:

مهمترین مشکل و چالش دولت، اقتصاد و معیشت مردم بوده که ناشی از تأثیر تحریم ها و عوامل دیگر در افزایش بی رویه قیمت کالاها می باشد، تداوم پشتوانه مردمی و افزایش منزلت اجتماعی نظام و مصالح عالیه جمهوری اسلامی ایجاب می کند، مهمترین اولویت دولت توجه به معیشت و عوامل تأثیرگذار در آن همچون: مسکن، ازدواج و امثال این ها باشد.

مجموعه عوامل فوق و ده ها عامل دیگر مستلزم وجود مجلس قوی، کارآمد و هماهنگ با دیگر قوا با پشتوانه مردمی است که همراهی و هوشمندی مردم را بیش از پیش طلب می کند.

ب- متغیّرهای منطقه ای

محیط منطقه ای و جغرافیای غرب آسیا، شاهد تحولات بسیار مهمّی است که در ارتباط مستقیم با مقاومت می باشد. در حال حاضر جبهه کفر و استکبار به سرکردگی آمریکا روی این نقطه متمرکز شده است.

جمهوری اسلامی ایران نمی تواند در قبال این تحولات بی تفاوت باشد و از سوی دیگر انتخابات، ایجابی یا سلبی تأثیر زیادی در نحوه هدایت و مدیریت تحولات دارد:

یکم- سیر سرعت رویکرد به اسلام و ضرورت هدایت این حرکت 

با پدیداری انقلاب اسلامی و ارائه الگوی موفق در برابر دو مدل لیبرالیسم و سوسیالیسم، جهان شاهد موج گرایش به اسلام در شرق و غرب گردید و در کنار آن جنبش ها با ماهیت دینی در مصر، تونس، ترکیه، الجزایر و بحرین (که متأسفانه مورد سرکوب قرار گرفت) نوید سیر صعودی حرکت گرایش به اسلام بود که این گرایش پس از طوفان الاقصی و جنایات بی شمار رژیم صهیونیستی و مقاومت مردم غزه افزایش چشمگیری را پیدا نموده که در این میان هم ترکیه مدعی رهبری جهان اسلام و هم عربستان مدعی رهبری جهان عرب بوده و درصدد مصادره این حرکت هستند. هدایت صحیح این رویکرد اقتضاء دارد ایران به صورت فراگیر ورود پیدا نموده و با هدایت راهبردی خود از انحراف این جریان جلوگیری نماید.

دوّم- جنگ غزه و پیامدهای آن 

مردم مظلوم غزه پس از 75 سال مقاومت که به تعبیر یکی از سران حماس در طول این هفت دهه، یکصد و بیست هزار شهید برای آزادی فلسطین تقدیم کرده سرانجام با یک طرح پیچیده و هوشمندانه توسط حماس چهار رکن اقتدار رژیم صهیونیستی یعنی ارتش مجهز به همه سلاح ها، سیستم های اطلاعاتی و جاسوسی، ظرفیت هراس افکنی و ایجاد رعب و پشتیبانی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی را، شکست داد و اقتدار و هیمنه رژیم صهیونیستی فرو پاشید و پندار شکست ناپذیری رژیم اشغالگر را باطل نمود و مردم صبور غزه با صبر و مقاومت و حماس و رزمندگان فلسطین با مهارت و ابتکار خود، دشمن را از دستیازی به خواسته هایش ناکام گذاشتند. نقش ایران در حمایت معنوی در   فعالیت های رسانه ای در حین جنگ و بعد از آن بسیار تعیین کننده است.

در حال حاضر دشمن صهیونیستی و آمریکا، قطب هدایت کننده جهاد مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی را ایران می دانند و روشن است که رهبری انقلاب وملت ایران نمی توانند نسبت به آنچه که در فلسطین می گذرد بی تفاوت باشند. انسجام داخلی و برخورداری از یک مجلس با پشتوانه قوی در این حرکت بزرگ تأثیرگذار می‌باشد.

سوّم- وضعیت آینده یمن، انصارالله و حزب الله

یمن، انصارالله و حزب الله مستقیماً وارد حمایت از حماس و مردم غزه شدند و در این زمینه هزینه های قابل توجهی پرداخت نمودند. قهراً دشمنان بشریت یعنی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی بی تفاوت نخواهند بود و برای مقابله با انصارالله و حزب الله توطئه می کنند. گرچه آمریکا و رژیم صهیونیستی از قدرت حزب الله نگران هستند و ظرفیت مقاومت انصارالله در برابر رژیم سعودی را احساس نموده اند امّا به هر حال اظهار وجود و بازدارندگی آنها ممکن است دست به اقداماتی بزنند که ایران نمی تواند نسبت به حوادث احتمالی بی تفاوت باشد و باید برای هر فرضی آمادگی لازم را داشته باشد.

 

چهارم- تداوم جریان مقاومت 

کشورهای عضو محور مقاومت همچون لبنان، سوریه، عراق، یمن و ایران جوهره وجودی خود را در حمایت از حماس و مردم غزه در برابر ائتلاف شیاطین همچون آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی دول اروپایی به اثبات رساندند. قهراً جبهه کفر و استکبار تلاش خود را برای ضربه به جبهه مقاومت مضاعفمی کنند، تداوم قدرت مقاومت بستگی به انسجام، همکاری و تعامل بیشتر بین کشورهای مذکور می باشد. ایران درکنار کشورهای مؤثر در حرکت مقاومت از تلاش و حمایت همه جانبه کوتاهی نکرده و در آینده نقش ایران بیشتر و فراتر خواهد بود. انسجام قوه مقننه و پشتوانه قوی مجلس شورای اسلامی و خبرگان در کنار رهبری معظّم(مدّظلّه العالی) بسیار تعیین کننده خواهد بود.

 

پنجم- تحکیم روابط با عربستان

بعد از یک دوره نسبتاً طولانی روابط ایران با عربستان شکل گرفت و این رابطه باید تحکیم یافته و دو کشور از منافع یکدیگر بهره مند شوند و با دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هم باید روابط برقرار و زمینه تعامل و همکاری فراهم گردد. از سوی دیگر روابط با کشور عربستان و شورای همکاری خلیج فارس بدون حاشیه نبوده و در هرنشستی موضوع جزایر ایرانی را مورد توجه قرار داده و ادعای غیرقانونی خود را مطرح می کنند و حتی زمینه شکراب شدن روابط ایران با دیگرکشورها همچون چین و روسیه را فراهم می کنند که مستلزم هوشمندی و مراقبت ایران می باشد که بتواند ضمن تحکیم روابط با این کشورها، حواشی را کاهش دهد.

ششم-ضرورت ایجاد رابطه با مصر 

موقعیت راهبردی کشور مصر در منطقه و تأثیر آن در جهان عرب و کنفرانس اسلامی قابل توجه بوده و ضرورت دارد ایران به عنوان یک قدرت در منطقه غرب آسیا برای ایجاد رابطه فعّال و تعامل مشترک وارد مذاکره با مصر شده و روابط سیاسی و تجاری برقرار نماید. از سوی دیگر مناسب است ایران با کشورهای آفریقایی هم تعامل بیشتری داشته و از تحکیم و گسترش روابط بهره لازم را ببرد.

به هرحال متغیّرهای منطقه ای بسیار فراوان و حائز اهمّیّت بوده این متغیّرها هم بر ایران تأثیر دارد و هم ایران بر این متغیّرها تأثیرگذار است. قهراً جایگاه مجلس شورای اسلامی در عرصه تعامل بین المللی تأثیرگذاربوده و مجلس هماهنگ با دیگر قوا با پشتوانه قوی می تواند نقش مثبت ایران را دوچندان نماید.

ج- متغیّرهای بین المللی

در عرصه بین المللی متغیّرهای زیادی به وجود آمده و در حال شکل گیری است که جمهوری اسلامی ایران نمی تواند نسبت به این متغیّرها بی تفاوت باشد زیرا اگر در این معادلات ورود پیدا نکند نمی تواند نقش خود را در همه عرصه های گوناگون به منصّه ظهور برساند. ایران به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در بسیاری از تحولات ایفای نقش نموده و در آینده این نقش باید با سرعت بیشتری ادامه یابد. توجه به این متغیّرها و جایگاه ایران و نقش مجلس در ارتقاء، سرعت و کیفیت تأثیرگذاری حائز اهمّیّت است.

یکم- پیچ حسّاس جابجایی قدرت در عرصه بین الملل

یکی از مهم ترین تحولات و متغیّرها در عرصه بین الملل جابجایی قدرت می باشد. بشریت در چند قرن اخیر دو بار شاهد جابجایی قدرت بوده است، نخست قرن 15 به بعد که اروپا مرکز قدرت گردید و کشورهایی همچون هند و الجزایر را مستعمره خود کرد و تلاش نمود سلطه استعماری مستقیم یا غیرمستقیم خود را بر منطقه غرب آسیا هم تسرّی بخشد. خیانت ها و جنایت های اروپائیان در اروپا و  شبه قاره هند و منطقه غرب آسیا به ویژه قتل و عام و کشتن انسان ها درکشورهایی که در مسیر خروج از زیرسلطه اروپا بوده و مبارزه برای کسب استقلال می کردند، بیان کننده تاریخ سیاه عملکرد اروپائیان به ویژه انگلیس و فرانسه می باشد.

اقتدار و قدرت نمایی اروپا تا جنگ جهانی اوّل ادامه یافت با بروز جنگ جهانی اوّل و بعد ازچند سال جنگ جهانی دوّم که در هر دو جنگ دول اروپا در برابر هم صف آرایی داشتند اقتدار اروپا شکسته شد و آمریکا با حمایت از انگلیس، فرانسه و روسیه بدون پرداخت هزینه پیروز میدان در آمد و وارث قدرت اروپا گردید و عملاً قدرت از اروپا به آمریکا منتقل گردید و مستعمرات اروپا یکی پس از دیگری به آمریکا انتقال یافت و خود اروپا هم زیر نفوذ آمریکا قرار گرفت.

اقتدار و قدرت نمایی آمریکا تا پایان قرن بیستم ادامه یافت و بشریت در این دوره شاهد جنایت های بی شمار این رژیم جنایتکار بود که تنها در نیمه دوم قرن بیستم آمریکا به بیست و دو کشور همچون کره، ویتنام، گرانادا، عراق، افغانستان و ... حمله و در هفده کشور دخالت کرد که کودتای 28 مرداد در ایران یکی از آن 17 کشور می باشد.

پدیده رژیم منحوس صهیونیستی یکی از محصولات آمریکا در این دوره است که با همکاری انگلیس و فرانسه در قلب منطقه غرب آسیا به عنوان یک غده سرطانی شکل گرفت و اهدافی همچون سازماندهی امپراطوری صهیونیستی از نیل تا فرات، کنترل جریان انرژی، پیشگیری از وحدت جهان اسلام و جلوگیری از نفوذ چین و روسیه در منطقه را در دستور کار داشتند یکه تازی آمریکا و تک قطبی کردن جهان که پس از سقوط امپراطوری شوروی به اوج خود رسیده بود، تا پایان قرن بیستم ادامه یافت امّا از سال 2000 به بعد امپراطوری ایالات متحده آمریکا تدریجاً رو به افول گذاشت و روند کاهش هیمنه و اقتدار آمریکا آغاز گردید و جهت گیری حرکت پدیده قدرت از تک قطبی به چندقطبی تغییر مسیر داد.

قطعاً عوامل زیادی در تغییر معادله قدرت همچون سیر سرعت رشد اقتصادی چین و پیشتازی در عرصه فن آوری و بازسازی قدرت نظامی در روسیه و خیز هند به سمت صنعتی شدن در این تغییر مؤثر بود امّا می توان گفت انقلاب اسلامی ایران و آثار و پیامدهای آن در سراسر جهان به ویژه منطقه غرب آسیا و شکل گیری جبهه مقاومت در این تغییر معادله قدرت، نقش بسیار مهمی را ایفاء نمود.

خنثی شدن طرح خاورمیانه بزرگ در راهبرد بوش با شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه و شکست فاحش آمریکا در لشکرکشی به عراق و افغانستان و خروج خفت بار آمریکا از افغانستان، شکست طرح امپراطوری صهیونیستی از نیل تا فرات و ده ها مورد دیگر از پیامدهای انقلاب اسلامی ایران بود که در زمینه سازی حرکت افول آمریکا تأثیرگذار بود.

مطمئناً ایران همانطور که درآغاز حرکت سیر نزولی آمریکا تأثیرگذار بوده در ادامه هم مؤثر خواهد بود امّا آنچه برای ملت ایران حائز اهمّیّت و قابل توجه است نقش حیاتی ایران در قطب بندی جدید و جایگاه ایران در معادلات آینده قدرت می باشد که به عوامل گوناگونی همچون انسجام مردم بر محور رهبری انقلاب و ولی فقیه و صبر و مقاومت و هوشمندی و هوشیاری در برابرتوطئه ها و نقشه دشمنان می باشد. از جمله عوامل مؤثر در تعیین جایگاه ایران در معادله قدرت در عرصه منطقه و بین الملل انسجام در قوای سه گانه تحت فرمان رهبری به ویژه مجلس با اعتبار علمی و پشتوانه مردمی می باشد.

دوّم: حرکت و جهش تمدنی ایران در عرصه بین المللی

حرکت و جهش تمدنی ایران در عرصه بین الملل و نقش رهبری انقلاب و ملت ایران در این عرصه، شایان توجه می باشد که کوچکترین غفلت نسبت به این حرکت تعالی بخش، جهت گیری راهبردی لطمه خواهد دید.

آرمان و ایده رهبری معظّم انقلاب(مدّظلّه العالی) بازسازی و دستیابی به عصر طلائی پیشرفت و تمدن اسلامی و ارائه الگوی مطلوب از تمدن اسلامی برای بشریت قرار گرفته در چنبره مادی گری می باشد.

بشریت در ادوار پیشین تا عصر انقلاب اسلامی ایران شاهد سه نوع الگوی تمدن بوده است:

دوره اوّل- عصر یونان که شهر آتن پایگاه دانشمندانی همچون سقراط، بقراط، افلاطون، ارسطو و فیثاغورس و امثال این فلاسفه بود که تمدنی را پایه گذاری کردند که برخی از پیشرفت های بشر میراث آن تمدن یونانی است.

دوره دوّم: عصر پیدایش اسلام و گستره جغرافیایی آن از شرق تا بلخ و بخارا و از غرب تا اسپانیا و ارائه الگوئی از تمدن اسلامی که با مراجعه به آثار گوستاولوبون فرانسوی و جرجی زیدان می توان به عظمت تمدن اسلامی و انتقال آن به شرق و غرب پی برد.

دوره سوّم: تمدن غرب که از رنسانس آغاز و دوره طلائی خود را پشت سر گذاشته و در حال حاضر در دوره پیری و پست مدرنیسم قرار دارد که با چالش ها و بحران هایی همچون بحران هویت، بحران معنویت، بحران مقبولیت و بحران مشروعیت دست و پنجه نرم می کند.

موقعیت چهارم، عصر تمدن اسلامی که با انقلاب اسلامی در ایران آغاز و توفنده به حرکت خود ادامه می‌دهد و با برداشتن گام های بلند در عرصه های گوناگون دفاعی، صنعتی، هسته ای و موفقیت ها در دیگر بخش های مختلف می رود تا سیادت گذشته را بازیابد و ترویج الگوی بازگشت به اسلام زمینه آشنایی ملت های تشنه حقیقت را فراهم و بسترها را برای ظهور و جهانی امن در زیر سایه آخرین ذخیره الهی حضرت ولی عصر(عج) آماده نماید.

ملتی می تواند از این میدان موفق به در آید و جام پیروزی را روی دست بلند کند که چشم خود را به افق های دوردست معطوف داشته و مضیقه های زندگی او را از حرکت درازمدت باز ندارد. حضور ملت در همه عرصه ها به خصوص حضور در صحنه انتخابات و رأی هدفمند به کاندیدای طراز انقلاب از جمله این اقدامات    می باشد.

سوّم: جایگاه ایران در عرصه بین الملل با توجه به مؤلفه های قدرت 

جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر با تکیه بر مؤلفه های قدرت به عنوان یکی از قدرت های نوظهور وارد رقابت همراه با تعامل در عرصه ی منطقه ای و بین المللی گردیده و می رود تا جایگاه خود را در قطب بندی جدید تعیین نماید:

 

مؤلفه های اقتدار جمهوری اسلامی ایران عبارت است از:

1-قدرت دفاعی 

از جمله عوامل اقتدار جمهوری اسلامی ایران، قدرت دفاعی با تکیه بر فناوری در توان نیروهای ملّی است. ارتقاء قدرت دفاعی در سطح موشک های بالستیک و پهبادهای پیشرفته در تراز چند کشور جهان نشان از ظرفیت بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامی ایران است. ارزیابی ها نشان می دهد که دشمنان  انقلاب اسلامی در جهت دستیابی ایران به قدرت دفاعی و در شرایط تحریم کامل دچار تعجب و شگفت زدگی شده اند که این توان بالای دفاعی تضمینی بر استقلال و امنیت ایران می باشد.

2-قدرت هسته ای 

مظهر اقتدار بعدی نظام اسلامی قدرت هسته ای است. دنیای استکبار که باور نداشته ایران بتواند به غنی سازی اورانیوم در سقف 5 درصد برسد امروز شاهد توان ایران در سطح غنی سازی 60 درصد می باشد و این اوج توانایی یک کشور در حال تحریم کامل است که توانسته به این فن آوری راهبردی و پیشرفته دست پیدا کند. خیلی از کشورها چنین خواسته ای را دارند امّا توان و یا جرأت دستیابی به انرژی هسته ای بدون اتکاء به ابر قدرت ها را ندارند. کشورهایی که توان فن آوری غنی سازی را دارند به ویژه ایران که بدون وابستگی به قدرت های بزرگ این ظرفیت را بدست آورده اند درجامعه ی بین الملل از اعتبار قابل توجهی برخوردار می‌باشد.

3-قدرت صنعتی

از دیگر مظاهر اقتدار یک نظام، قدرت صنعتی و توان دستیابی به تولیدصنایع سنگین با تکیه بر امکانات بومی است. با مراجعه به مراکز تولید صنایع سخت افزاری در وزارت دفاع و یا دیگر مراکز صنعتی، ظرفیت بالای ایران در ورود به صنایع سنگین را مشخص می کند. خیز ایران در ساخت هواپیما، کشتی های غول پیکر، نفت کش و دیگر محصولات صنعتی نوید ورود ایران در تراز کشورهای صنعتی می باشد.

4-قدرت انرژی

از دیگر مظاهر اقتدار نظام اسلامی، قدرت انرژی و ترکیب نفت و گاز و تبدیل آن به فرآورده های راهبردی با ارزش افزوده بالا می‌باشد.کمتر کشوری در منطقه از چنین توان و ظرفیتی برخوردار است. ذخایر ارزشمند نفت و گاز، ذخایرکانی و کشف 5/8 میلیون تن لیتیوم، ظرفیت اثرگذاری ایران در موضوع انرژی را افزایش داده است.

5-قدرت مقاومت

عمق راهبردی و نفوذ معنوی ایران در منطقه از ساحل مدیترانه تا تنگه باب المندب و حتی آمریکای لاتین حکایت از موفقیت ایران در ساماندهی و تقویت عنصر مقاومت در ملت های تحت ستم دارد. آنروز که سردمداران آمریکا با رجزخوانی و با تکیه برسلاح به اشغال عراق و افغانستان دست یازیدند و تلاش کردند امپراطوری صهیونیستی را شکل دهند تا امروز که کوچکترین دستاوردی را ندارند، بیان کننده بینش نافذ و مدیریت هوشمندانه رهبری معظّم انقلاب و همراهی ملت ایران می باشد. امروز آمریکا در منطقه غرب آسیا جایگاهی ندارد و هیچ زمانی رژیم صهیونیستی در این حد متلاطم و تهدید پذیر نبوده است.

چهارم: راهبردهای آمریکا در عرصه بین الملل

از دیگر عوامل تأثیرگذار بر اهمّیّت انتخابات و ضرورت حضور و پشتوانه قوی از قوه مقننه، توجه به راهبردهای آمریکا در عرصه بین الملل، منطقه و به طور خاص در قبال ایران می باشد که به برخی راهبردهای فعلی هیأت حاکمه آمریکا اشاره می شود:

1-بی ثبات سازی کشورها 

از جمله راهبردهای دولت آمریکا بی ثبات سازی کشورهای مخالف آمریکا حول مطالبات اجتماعی می‌باشد. آنچه در لبنان، سوریه، عراق و برخی دیگر کشورها مشاهده می شود ناشی از این راهبرد خائنانه آمریکا می‌باشد.

در مورد ایران بی ثبات سازی اولویت اوّل راهبرد آمریکا است. طراحی غائله ها و فتنه ها به ویژه در سالهای اخیر بیان کننده همین راهبرد می باشد.

2-درگیر کردن کشورهای مخالف آمریکا 

منافع گسترده آمریکا در درگیرکردن کشورهای مخالف با همسایگان و تداوم سلطه و فروش سلاح و دیگر سوء استفاده ها می باشد، درگیر کردن ترکیه با عراق و سوریه، درگیر کردن افغانستان با پاکستان، پاکستان با هند، لیبی با همسایگان از جمله دستور کار آمریکا است و در مورد ایران هم تلاش کردند ایران را با آذربایجان و با افغانستان درگیر کنند که موفقیتی در این بین نداشتند.

3- تزلزل در دولت های کشورهای رقیب

روش جاری آمریکا ایجاد تزلزل در کشورهایی همچون لبنان، سوریه، عراق بوده و هست. و در مورد ایران هم در دوره دولت گذشته با گران کردن بنزین غافل از نقشه آمریکا ناخودآگاه در مسیر تزلزل دولت قرار داشت که مقام معظّم رهبری با هدایت های خود مانع از لغزش دولت شدند.

 

4-درگیرکردن کشورهای بزرگ 

آمریکا درصدد برآمد روسیه را با اوکراین و چین را با تایوان درگیر کند که نقشه او در مورد روسیه عملی شد و نزدیک به دو سال است که این جنگ خسارت های زیادی را برای دو کشور درگیر بویژه اوکراین و به تبع آن مشکلاتی را برای اروپا به وجود آورد و آمریکا از این درگیری ها درصدد بهره گیری خود می باشد.

5-جنگ ترکیبی در مورد ایران

آمریکا با کمک انگلستان و فرانسه و گروه های معاند طراح جنگ ترکیبی علیه کشورهای مخالف آمریکا که مصداق آشکار آن جنگ همه جانبه ترکیبی برای براندازی نظام اسلامی در سال 1401 بودکه با بهره گیری از همه ابزار و شیوه ها، صدمات زیادی به جان و مال مردم وارد ساختند که با تدبیر هوشمندانه رهبری و ایفای نقش نیروهای انتظامی و بسیج و حضور مردم در حمایت از نظام و انقلاب توطئه های دشمن خنثی گردید.

پنجم- تداوم جنگ روسیه و اوکراین

از متغیّرهای مهم دیگردر عرصه بین المللی جنگ روسیه و اوکراین است که سرانجام و پیامدهای آن به نوعی روی ایران بدون تأثیر نیست. تحلیل نظام اسلامی این بوده که ریشه جنگ روسیه و اوکراین از سوی آمریکا و تلاش برای عضویت اوکراین در ناتو می باشدکه قهراً هم مرز با روسیه و نگرانی جدی برای امنیت روسیه را در پی داشت. بنابراین پیروزی یا شکست روسیه در منطقه اروپا و آسیا تأثیرگذار می باشدگرچه آثار پیروزی روسیه از هم اکنون مشاهده می شود امّا نمی توان سرانجام و پیامدهای جنگ را به سهولت پیش بینی نمود.

ششم- شرایط پیچیده و رو به افول آمریکا

از جمله متغیّرهای مهم در عرصه بین الملل شرایط پیچیده و رو به ضعف و افول آمریکاست که آثار و نشانه ها، بیان کننده پایان ابر قدرتی آمریکاست که برخی نشانه ها عبارتند از:

1-ضعف در ائتلاف سازی 

در دهه اخیر آمریکا قادر به ائتلاف در هیچ مورد نشد. در ائتلاف گذشته و اخیر علیه یمن، همچنین ائتلاف برای حل مسئله فلسطین و در بسیاری از حوادث دیگر یا هیچ توفیق نداشتند و یا به ائتلافی شکننده دست یافته است.

2-ناتوانی در حفظ دستاوردها

آمریکا در ده های اخیر پیروزی های بدست آمده را از دست داده است، عراق را فتح کرد امّا نتوانست دولت سازی کند، افغانستان را فتح کرد امّا نتوانست بماند و دولت وابسته به آمریکا در کوتاه ترین مدت سقوط کرد.

3-فقدان توان در مهار رقبا

آمریکا در دهه های اخیر، شاهد تغییر معادلات قدرت از تک قطبی به چند قطبی است و تلاش کرد با کنار زدن چین و روسیه همچنان رهبری جهان را بر عهده بگیرد امّاچشم باز کرد و با رقبای قدری مواجه گردید که یکی از آن ها ایران بود و هرگز نتوانست آنان را مهار نماید.

4-ناتوانی در حل مناقشات منطقه ای و بین الملل

از دیگر نشانه های ضعف آمریکا، ناتوانی در حل مناقشات منطقه ای و بین المللی است همانند مناقشات بین عربستان و یمن، ارمنستان و آذربایجان، سوریه و ترکیه و بسیاری از مناقشات دیگر و واگذاری حل مناقشات به رقبا می باشد.

5-ورود در عرصه انتخابات با رقبای ناتوان 

آمریکا در شرایطی وارد میدان انتخابات شده و بنا هست در آبان 1403 برگزار شود که در شرایط کم سابقه ای از تاریخ خود با آن مواجه می باشد. در دو جناح احزاب دموکرات و جمهوری خواه دو نفر قرار دارد که یکی پیر و فرتوت وکم هواس و در طرف مقابل فردی نامتعادل با چند پرونده و اتهام می باشد.

از سوی دیگر مشکلات بدهکاری بسیار بالا و بالا بودن قیمت سوخت و ناامنی های فزاینده چشم انداز تیره و تاری را در افق ایالات متحده آمریکا نشان  می دهد.

در یک جمع بندی می توان گفت متغیّرهای داخلی، منطقه ای و بین المللی بیان کننده حساسیت این مقطع تاریخی و اهمّیّت انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است.

متغیّرها از یک سو بیان کننده جایگاه ایران در عرصه منطقه ای و بین المللی است و از سوی دیگر نشان دهنده رسالت و نقش حساس ایران در حوادث آینده به ویژه نقش ایران در جهان اسلام و انسجام و تقویت منطقه ی مقاومت می باشد.

هوشیاری و هوشمندی ملت ایران نشان داده است که با درک درست شرایط و نقش و تأثیر در همه معادلات فرارو، در این عرصه یعنی انتخابات 1402 برگ زرینی را در تاریخ خود ثبت خواهد نمود و بار دیگر در برابر جهانیان شگفتی آفرین خواهد شد.

چرایی مشارکت در انتخابات

از جمله سؤال های فراروی برخی شهروندان در جهت مشارکت فعّال در صحنه انتخابات، چرایی مشارکت و این که چرا مشارکت کنیم و پیامدهای مثبت مشارکت و پیامدهای منفی عدم شرکت چیست؟

الف- چرایی مشارکت

1- شرکت در انتخابات هم حق است و هم تکلیف

حق است یعنی هر شهروند این حق را دارد که سرنوشت کشور خود را در قالب هر یک از انتخابات رقم بزند و هیچ کس نمی تواند شهروندان را از این حق محروم نماید. حق امتیازی است برای فرد به عهده دیگران که زمینه این اعمال حق را فراهم نمایند. حق رأی، حق تعیین سرنوشت، حق آزادی، حق زندگی و ده ها حق دیگری که انسان ها از آن برخوردار هستند.

تکلیف است تحت عناوین مختلف همچون: تکلیف اطاعت از فرمان ولی فقیه؛مقام معظّم رهبری به عنوان ولی فقیه در هر انتخاباتی تدابیر، رهنمودها و دستوراتی برای مشارکت مردم در انتخابات ارائه فرمودند که در این مقطع معظّم له تأکیدات بیشتری در امر مشارکت داشتند در بیانات خود در تاریخ 13/10/1402 در جمع مداحان فرمودند: "انتخابات یک وظیفه است" و به عنوان تکلیف خطاب به پیام رسانان فرمودند: «ایجاد احساس وظیفه نسبت به انتخابات وظیفه مهم مجاهدان جهاد تبیین است»

هنگامی که میرزای شیرازی(ره) طی فرمانی مقرر داشتند «استعمال توتون و تنباکو درحکم جنگ با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است» اطاعت مردم از این دستور، ناصرالدین شاه را وادار به لغو قرارداد تنباکو و زمینه ساز خروج مزدوران انگلیسی گردید. اکنون موضوعی مهمتر از مشارکت در انتخابات که دو نهاد مجلس قانونگذاری و نهاد خبرگان با رأی مردم ساماندهی می شود، نیست. ملت مسلمان ایران عنایت دارند که تحت شرایطی واجب کفایی به واجب عینی تبدیل می شود.

 

تکلیف دفاع و حمایت از نظام

بعد دیگرتکلیفی بودن مشارکت در انتخابات، دفاع و صیانت از نظام اسلامی وحکومت دینی است که حضرت امام(ره) می فرمود: حفظ کیان نظام از اوجب واجبات است. بطور قطع می توان گفت مجلس شورای اسلامی بالاترین مرجع تهیه و تصویب قوانین برای حاکمیت اسلام برکشور است که با تأیید شورای محترم نگهبان مشروعیت پیدا می کند و مجلس خبرگان رهبری مهمترین و بالاترین و تأثیرگذارترین نهاد در حاکمیت دینی که همان انتخاب رهبری و ولی فقیه و نظارت عالیه بر استمرار شرایط رهبری می باشد.

تکلیف مقابله با دشمنان

بدون تردید دشمنان انقلاب برای مقابله با نظام اسلامی از هر اقدام و توطئه ی فروگذار نکردند و یکی از اهداف راهبردی آنها اخلال در امر انتخابات می باشد. تکلیف ملّی، ایرانی و اسلامی اقتضاء دارد همانند گذشته ملت ایران در برابر دشمن به مقابله برخیزند و با حضور خود در انتخابات دشمن را مأیوس نمایند.

۲-ارتقاء ضریب امنیتی کشور 

حضور مردم در همه عرصه ها امنیت ساز و اقتدار آفرین بوده و زمینه ساز ارتقاء ضریب امنیتی کشور می‌باشد. انتخابات نماد احساس مسئولیت و حضور پرشور مردم در تقویت بنای امنیتی کشور می باشد. روشن است که مقدمه و زیرساخت هر اقدامی حاکمیت امنیت برکشور است و مهمترین خواست و نیاز مردم امنیت می‌باشد از این رو اولویت مردم هم برای تأمین امنیت مشارکت پرشور در انتخابات خواهد بود.

۳-کمک به حل مشکلات کشور 

قانون و قانونگذاری از ارکان مهم ساماندهی امور و تسهیل کننده چرخه اداره کشور و پاسخگوئی به نیازهای مردم می باشد. بر همین اساس در نظام های سیاسی یکی از ارکان و قوای نظام، قوه مقننه است. در جمهوری اسلامی ایران برخی از مشکلات ناشی از خلاء قانونی است که در قالب طرح یا لایحه و تبدیل شدن آن به قانون، زمینه ساز از بین بردن خلاء ها می باشد. از این رو توجه مردم به مجلس و شکل دهی مجلس با پشتوانه قوی می تواند به حل مشکلات کشورکمک کند.

۴-ارتقاء جایگاه ایران و افزایش قدرت چانه زنی در تعاملات با کشورها

مجلس شورای اسلامی یکی از پایه های اصلی هدایت و پشتیبانی و تصویب معاهدات در روابط بین الملل کشور و تعامل با دیگرکشورهاست. از جمله نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در عرصه بین الملل عضویت در شوراها، سازمان ها و پیمان های بین المللی و مشارکت در ائتلاف ها، کمیسیون ها و شوراهای حل اختلاف بین کشورهاست که حضور جمهوری اسلامی ایران در این عرصه بسیار فعّال و مؤثر بوده است. چگونگی ورود و قدرت چانه زنی در تعاملات بین المللی به عوامل چندگانه‌ای بستگی دارد که مجلس شورای اسلامی و حضور فعّال مردم در پشتیبانی از مجلس قوی نقش تعیین کننده‌ای دارد.

ب- اهداف دشمن از کاهش مشارکت

1-تضعیف نظام دینی

مروری بر عملکرد جبهه کفر و استکبار در برابر انقلاب اسلامی نشان می دهد در چهار دهه گذشته، دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی چه در زمینه تغییرنگرش، تغییر ساختار و براندازی آنچه در توان داشتند به میدان عمل آوردند که آخرین دسیسه، براندازی سال 1401 به شمار می آید. از جمله تلاش های آنان لطمه به  قوه مقننه و نهاد خبرگان در هر مرحله از انتخابات بود و تلاش داشتند با کاهش مشارکت همراه باشد. هوشمندی مردم ایجاب می کند مثل همیشه دشمن را ناکام گذاشته و با حضور پرشور خود مجلس قوی را رقم بزنند.

2-تضعیف اقتدار ملّی و افزایش طمع دشمنان

انتظارات همیشگی دشمنان ملت ایران و انقلاب جدا شدن مردم از انقلاب و نظام بوده و بخش عمده ای از برنامه های آنان روی ناامید کردن مردم متمرکز می باشد. حتی از مهمترین اهداف تحریم فشار روی مردم و جدا کردن آنان از نظام است. جدا شدن مردم از نظام به معنای طمع دشمن و افزایش تهدید است و در نتیجه فشار بیشتری را به دنبال دارد ولکن حضور مردم در عرصه های گوناگون در حمایت از نظام و رهبری دشمن را مأیوس خواهد کرد.

3-بهره گیری دشمن برای معرفی ناکارآمدی نظام

کاهش مشارکت در انتخابات بهانه ای در اختیار دشمن قرار می دهد که با استفاده از امپراطوری رسانه ای کاهش مشارکت را به ناکارآمدی نظام ارتباط دهد. و روی این نکته متمرکز شود که نظام نتوانسته خواسته های مردم را پاسخ دهد. قهراً مشارکت بالای مردم در انتخابات این حربه را از دشمن خواهد گرفت.

در مجموع تجربه گذشته فراروی مردم نشان می دهد هر کجا مردم در صحنه همراه نظام بودند موفقیت هایی بدست آمده و دشمنان از دستیابی به اهدافشان ناکام شدند در این مرحله هم مردم با اقبال خود از صندوق های رأی بار دیگر نقش مؤثر خود را در دفاع از نظام و انقلاب به رخ جهانیان خواهند کشید.