شماره 204 نشریه بصائر تحلیلی؛

س, 12/01/1402 - 15:21

شماره 204 نشریه بصائر تحلیلی؛

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مشارکت همگانی برای ایران قوی

«12طرح‌واره پیرامون انتخابات اسفند1402

 ویژه جلسات بصیرت‌افزایی و روشنگری سیاسی»

مقدمه:

انتخابات به مثابه « ليله القدر نظام اسلامی»؛ این شاید کوتاه ترین و در عین حال جامع ترین تعریفی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولين روز سال ۹۲ در حرم مطهر رضوی در اهمیت، کارکرد، تاثیرگذاری انتخابات و ... بیان داشتند. همان‌گونه که شب قدر با وجود شبیه بودن از حیث شکلی به دیگر شب های سال، ولی به علت قدر و منزلت معنوی و تاثیرش بر امورات معنوی یک مسلمان از هزار ماه هم برتر است انتخابات نیز با وجود شکل گیری در یک روز خاص، تاثیرات مثبت یا منفی اش سال ها تداوم می یابد. آنچه گفته شد اهمیت شناخت مسیر، شرایط پیش روی انقلاب اسلامی، درست انتخاب کردن و ... را برای ما جلوه گر می سازد. یکی از الزامات، شناخت صحیح راه و مسیر پیش رو و تبیین حقایق است. 

معاونتتبیین و گفتمان سازی تلاش داشته است تا به تناسب مخاطبان خود محتواها و مطالب به روز و براساس نیازهای جهادگران تبیین را تهیه و تنظیم و به مخاطبان تقدیم دارد. یکی از محتواهای مورد نیاز برای مخاطبان جهت کلاس های آموزشی یا جلسات روشنگری طرح واره هایی است که می تواند به غنی سازی کلاس ها کمک نماید. براساس آنچه گفته شد متنی که به محضر جهادگران گرامی تقدیم می شود 12 طرح واره پیرامون انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری جهت استفاده در کلاس های آموزشی و جلسات روشنگری است که به همت کارشناسان معاونت تبیین و گفتمان سازی تهیه و تنظیم شده است.

طرح واره اول :

مردم‌سالاری دینی میراث بزرگ امام(ره)

یکی از تأثیرات و تغییرات بنیادین امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی ، تقویت جایگاه مردم و رجوع به آرای جامعه در قالب مردم‌سالاری دینی بود. 

  1. تفاوت های موجود در انتخابات پیش از انقلاب و پس از انقلاب:
    1. از حیث کمیت پیش از انقلاب (از 1285 تا 1354 ه.ش)  28 انتخابات - 21 انتخابات مجلس شورای ملی و 7 انتخابات مجلس سنا -  در ایران برگزار شده است. این در حالی است که در پساانقلاب و در مدت  42 سال 40 انتخابات برگزار شده است.
    2. از حیث کیفی تمام مسئولیت های خرد و کلان پس از انقلاب از شورای شهر و روستا تا عالی ترین مقام نظام  به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از سوی مردم انتخاب می شوند.
    3. بررسی سیر مجالس 21 گانه شورای ملی نشان می دهد که با قدرت گیری رضاشاه و محمدرضاشاه این مجالس حالتی فرمایشی پیدا می کنند. در حالی که در جمهوری اسلامی، این رای مردم است که تعیین کننده نتیجه انتخابات است.
    4. منتقدان پهلوی و چهره های مستقل  مانند سید حسن مدرس از مجالس شورای ملی حذف و ترور شدند. 
  2. نقش و جایگاه مردم در حاکمیت دینی

درباره نقش و جایگاه مردم در حاکمیت دینی دو ساحت و جایگاه مردم در حاکمیت دینی وجود دارد:

2-1 نقش مردم در فعلیت یافتن حاکمیت دینی: در حاکمیت دینی «نظر مردم تأمین‌کننده است اما نسبت به آن انسانی که دارای معیارهای لازم است... در اسلام مردم يك ركن مشروعيتند، نه همه‌ى پايه‌ى مشروعيت... رأى مردم هم لازم است. اسلام براى رأى مردم اهميت قائل است»[1] 

2-2- نقش مردم در کارآمدی حاکمیت دینی: نقش مردم در حاکمیت دینی متوقف و محدود به مرحله تأسیس نیست، بلکه مردم در تداوم و ماندگاری این حاکمیت نیز نقش دارند. درواقع، اگر قرار است که رهبر دینی در اداره جامعه توفیقی داشته و کارآمد باشد، این امر بدون همراهی و پشتیبانی مردم امکان‌پذیر نیست. تصریح امیر المؤمنین علی(ع) بر این گزاره که «لا رأی لمن لایطاع»؛ [2] یعنی کسی که از او اطاعت نشود، انگار اساساً رأی و نظری ندارد، تأییدی است بر این نکته که با همراهی و اطاعت مردم است که رهبر دینی می‌تواند جامعه را به صورت کارآمد اداره کند.

  1. وجوه تاثیرگذاری  امام راحل (ره) بر حکمرانی و مردم سالاری:
    1. - نفی طاغوت و استبداد و شکل دهی نهضت مبتنی بر پایه های دینی و حمایت مردمی.
    2. - انطباق امور حاکمیت بر شریعت اسلامی و پایه گذاری حاکمیت مردمسالار دینی.
    3. - احترام به حق عامه و سپردن امور به مردم.
  2. انتخابات از نگاه امامین انقلاب هم حق است هم تکلیف:
    1. در نگاه اسلامی ملازمت حق و تکلیف یک قانون عام است؛ یعنی هر جا حقی وجود داشته باشد، ملازم با آن، تکلیفی نیز وجود دارد و برعکس. 

انتخابات حق مردم است؛ زیرا بر اساس قانون اساسی(اصل 56) و مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران، مردم در کنار حقوقی که در زمینه‌های طبیعی، عمومی و... برخوردارند،‌ در عرصه سیاست نیز از «حق تعیین سرنوشت خود و انتخاب افراد موردنظرشان برای تصدی امور» برخوردارند.

  1. تکلیف است چون:

4-3-1- اداره جامعه و پیشبرد امور بدون حضور،‌ حمایت و دخالت مردم میسر نیست. 

4-3-2- بزنگاهی است که بتوان نقشه‌های دشمن را خنثی کرد.

طرح واره دوم :

اهمیت انتخابات

انتخابات و رجوع به آرای مردم به عنوان رکن اصیل در مردمسالاری دینی است که علاوه بر کارکرد داخلی، اهمیت و کارکرد بین المللی نیز پیدا می کند.

  1. اهمیت انتخابات از منظر مردم‌سالاری دینی:
    1. تضمین و پشتوانه استقلال و هویت بخشی به مردم.
    2. تقویت پایه‌های مردمی نظام
    3. ورود سلیقه‌های جدید و طرح دیدگاه‌های مختلف.
    4. اعتمادزایی به نظام به واسطه سپردن امور به مردم.
  2. اهمیت انتخابات از منظر حکمرانی:
    1. عاملی برای توسعه و تقویت کارآمدی و پویایی‌ نظام با توجه به تلاش کاندیداها برای ایجاد رضایتمندی مردم و ارائه برنامه .
    2. کمک به بهبود روند اداره کشور و نظم و نسق امور از رکود، ایستایی و عدم‌پویایی بواسطه گردش نخبگان در انتخابات.
    3. روشن‌تر و امید‌بخش‌تر شدن افق موجود برای حل مشکلات با روی کارآمدن افراد و نخبگان شایسته‌تر، کارآمدتر، پویاتر، پرتحرک‌تر و چالاک‌تر. 
  3. اهمیت انتخابات از منظر امنیت داخلی و خارجی:
    1. مصون سازی کشور در حوزه داخلی و خارجی و تقویت بازدارندگی.
    2. تقویت مولفه‌های امنیت ملی در حوزه بین الملل و محیط داخلی.
    3. اهمیت انتخابات از حیث بین المللی:
      1. نسبت مستقیم بین کاهش فشارهای بین المللی و حضور مردم در عرصه های داخلی.
      2. افزایش پرستیژ بین المللی نظام به عنوان نظام مردم‌سالار.
    4. اهمیت انتخابات از حیث بعد زمانی:
      1. اولین انتخابات پس از اغتشاشات 1401 و کمک به نظام در خنثی‌‌سازی جنگ ترکیبی دشمنان 
      2. خنثی‌کننده تبلیغات ایران‌هراسانه و اسلام‌هراسانه خصوصاً پس از جنگ شناختی و رسانه ای یک سال گذشته.
      3. بازوی پشتیبانی جهت حمایت از  رویکرد تحولی دولت سیزدهم با انتخاب مجلس قوی و کارآمد.
      4. لازمه نقش‌آفرینی در نظم نوین بین‌المللی مانند بریکس ، شانگهای و ... . جایگاه مجلس در این امر.
      5. امیدزایی در جامعه بعنوان پادگفتمان جریان تحریف.

طرح واره سوم :

انتخابات از نگاه امامین انقلاب

ولی فقیه نائب عام امام عصر(عج) و شاخص اصلی در راهبری در عصر غیبت است. در چنین شرایطی فهم دیدگاه ولی فقیه در مسائل سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار است . در دیدگاه های امامین انقلاب، انتخابات علاوه بر وجوب شرعی، در تقابل با نظام سلطه و تقویت پایه های حکمرانی داخلی نیز مؤثر است.   

  1. مشارکت در انتخابات وظیفه هر ایرانی: 
    1. اهمیت انتخابات:«این وظیفه‏ای است الهی، وظیفه‏ای است ملی، وظیفه‏ای است انسانی، وظیفه‏ای است که ما باید عمل به آن بکنیم، همه‏مان باید در انتخابات شرکت بکنیم.»[3]    
    2. وجوب شرعی: «تکلیفى که به همه ملت متوجه است، به زن و مرد و آن کسى که به حد رأى دادن قانونى رسیده، واجب است این مسأله که در پاى صندوقهاى تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأى بدهند.‏»[4]
  2. تأثیر مشارکت در انتخابات بر آینده کشور: 
    1. رابطه مشارکت و امنیت؛ ( شرط اوّل همین‌طور که عرض کردیم، شرکت همگان است؛ همه بیایند. بنده در صحبت قبلی هم این را به همه گفتم که آن کسانی که ممکن است نسبت به نظام جمهوری اسلامی هم حتّی مسئله داشته باشند، نسبت به امنیّت کشور که دیگر مسئله ندارند، نسبت به اقتدار کشور که دیگر مسئله ندارند. خب، امروز این نظام، امنیّت کشور را حفظ کرده است)[5]
    2. رابطه مشارکت و اقتدار: (انتخابات میتواند برای کشور و ملت ما یک وسیله‌ی مصونیت و یک نمودار اقتدار باشد.)[6]
    3. تحدی به دنیای لیبرال دموکراسی؛(آن‌ها می‌خواهند بگویند مردم سالاری منحصر در ماست. نمی‌توانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزش‌های والای ایمانىِ خود بتواند مردم سالاری را این‌طور نهادینه کند. )[7]
    4. انتخابات پایه گذار ایران قوی؛ (اگر ملّت ایران، خوب، قوی، جازم و عازم وارد میدان بشود و صندوقهای رأی را از رأی خود و عزم خود پُر کند، ایران خواهد بالید، جمهوری اسلامی خواهد بالید و افتخار خواهد کرد؛ )[8]

 

  1. راهبرد دشمنان در انتخابات:
    1. انحراف در انتخابات؛ (توجه دارید که دشمنان اسلام در نظر دارند کاری بکنند که انتخابات درست صورت نگیرد و از دست مسلمانها و متعهدین خارج شود)[9]
    2. انتخابات بی رونق: (آن‌ها می خواهند انتخابات بی رونق باشد و مردم در انتخابات شرکت نکنند.)[10]
    3. تبلیغ بی اعتنایی ملت بر انتخابات:  (آن‌ها می خواهند مردم را نسبت به انتخابات دلسرد، بی اعتماد و بی اعتنا کنند؛)[11]
    4. رابطه معکوس مشارکت و فشارهای اقتصاد؛(اگر بخواهیم فشارهای اقتصادی دشمنان یعنی تحریم و دیگر فشارها کاهش یابد و رفع شود، باید حضور در انتخابات افزایش یابد.)[12]
  2. وظایف مردم در زمان انتخابات:
    1. دعوت همگانی برای مشارکت؛ (این حرف اوّل من و مهم‌ترین حرف من در همه‌ی دوره‌های انتخابات بوده است، الان هم هست: شرکت همگانی و بانشاط مردم)[13]
    2. اهمیت شرکت با بصیرت؛ (مردم با بصیرت، با فکر وارد بشوند و انسانهای صالح را انتخاب بکنند.)[14]
    3. اهمیت کیفیت رای:(در انتخابات جمعه، اصل، مشارکت و بعد از آن نوع انتخاب است)[15]
    4. پرهیز از وحدت شکنی: (هیچ مانعی ندارد که شما به یکی علاقه‌مند باشید، بنده به یکی دیگر علاقه‌مند باشم؛ شما به او رأی دهید، من به دیگری رأی دهم؛ بالاخره اکثریتی هست، اقلیتی هست، ضابطه‌ای هست، قانونی هست؛ بر طبق آن عمل خواهد شد. آحاد مردم با هم کدورت بیجا درست نکنند، به خاطر اینکه این به آن علاقه‌مند است، این به آن علاقه‌مند است؛ خب، باشند.»[16]
    5. بی اعتنایی به زبان های بی تقوا:  دشمن کار خودش را دارد می‌کند؛ علیه کسی، علیه کسانی، و بیشتر از همه علیه خود انقلاب و نظام و انتخابات لجن‌پراکنی میکند. البته حنجره‌های بی تقوایی هم در داخل وجود دارد. در داخل، متأسفانه زبانه‌ای بی‌تقوا، قلمه‌ای بی‌تقوا و حنجره‌های بی تقوایی هستند که همان حرفه‌ای دشمن را که به قصد نومید کردن و افسرده کردن مردم گفته می‌شود، تکرار می‌کنند؛ آحاد مردم به این‌ها نباید اعتنائی کنند.»[17] 
    6. حضور به وقت و پرشور: «شرکت در انتخابات، یک عمل صالح است؛ این عمل صالح را باید با شوق و بوقت انجام داد. ... انسان مؤمن و خردمند کار را در وقت خود انجام می‌دهد. » [18]

طرح واره چهارم :

وضعیت سنجی از شرایط بین المللی نظام در آستانه انتخابات

جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان کشوری با موقعیت راهبردی، در دنیای معاصر همواره در معرض انبوهی از تهدیدات در سطوح ملی، منطقه ای و فرامنطقه ای است. آنچه بیش از هر چیز دیگر برای تأمین امنیت ملی کشور در آستانه انتخابات لازم به‌نظر می‌رسد توجهِ ویژه به شناسایی و احصای تهدیدات امنیت ملی کشور و تلاش درجهت مقابله با این تهدیدات است. موضوع مهم‌تر اینکه قرار گرفتن در آستانه انتخابات،  ایجاب می کند تا یک تحلیل جامع و شناختی صحیحی از وضعیت موجود برای تحقق بخشیدن به راهبردهای اعلامی از سوی رهبری، داشته باشیم. از این منظر بازیگران موجود در عرصه بین المللی در مواجهه با ایران را می توان در یک مثلث سه ضلعی دسته بندی نمود:

  1. ایالات متحده آمریکا:
    1. دوقطبی در سیاست‌گذاران ایالات متحده: « در داخل آمریکا یک دوقطبی‌ای، دو سه سال پیش سر انتخابات به وجود آمد. این دوقطبی هنوز به حال خودش با شدّت باقی است؛ این ضعف است دیگر! این خیلی مهم است. در این انتخاباتِ اخیرِ چند ماه پیشِ کنگره‌شان هم مشخّص شد که این دوقطبی با شدّت هنوز وجود دارد.» [19]
    2. سردرگمی در حوزه تصمیم گیری کلان سیاسی خصوصاً در چالش‌های جهانی مانند جنگ اوکراین، جنگ غزه و ... .
    3. کاهش حوزه تاثیرگذاری و خارج شدن بازیگران نیابتی از سیطره غرب حتی در کشورهایی که روزی به عنوان اقمار و یا شرکای راهبردی ایالات متحده محسوب می گردیدند.
    4. پایان یافتن توان هژمونیک ایالات متحده که پیش از این در قالب مداخلات بزرگ، کودتا و ... انجام می‌پذیرفت.
    5. کاهش محبوبیت آمریکا در افکار عمومی و افول قدرت نرم ایالات متحده بواسطه رفتارهای دوگانه و افزایش آگاهی های عمومی .
    6. شکست سیاست های آمریکا در منطقه و بازگشت به استراتژی موازنه فرامرزی در مواجهه با قدرت های منطقه ای مانند جمهوری اسلامی و قدرت های جهانی مانند چین. 
    7. کاهش توان امنیتی و بازدارندگی رژیم صهیونیستی: «آمریکا بحران سیاسیِ رژیم صهیونیستی را ــ که برایش خیلی مهم است ــ نتوانسته حل کند؛ این ضعف آمریکا است. رژیم صهیونیستی برای آمریکا خیلی مهم است. می‌بینید که رژیم صهیونیستی هم در چه وضعی است، که حالا بعداً من هم اشاره می‌کنم؛ آمریکا نتوانسته این را حل کند.»[20]
    8. درگیری و مشغول بودن در چند جبهه با شکل گیری جنگ اوکراین، تحولات منطقه ای در غرب آسیا، افزایش قدرت چین در شرق آسیا و دیگر بحران های موجود در سطح بین الملل.
    9. کم اثر شدن تحریم‌ها و سیاست فشار حداکثری علیه ملت ایران.
    10. افزایش توان برخی قدرت های جهانی و پیمان های بین المللی در مقابل غرب مانند شانگهای، بریکس و ... .
  2. رژیم صهیونیستی:
    1. بحران های داخلی رژیم و تغییر 5 کابینه در طی 4 سال گذشته.
    2. از بین رفتن توان بازدارندگی و قدرت نظامی رژیم صهیونیستی.
    3. کاهش قدرت نرم و بسیج افکار عمومی علیه این رژیم پس از حملات وحشیانه به مردم غزه در نبرد طوفان الاقصی.
    4. شکست پیمان صلح ابراهیم و روند عادی سازی با کشورهای مسلمین و حاکمان مرتجع منطقه.
    5. افزایش قدرت گروه های مقاومت و همگرایی این گروه ها در مواجهه با رژیم صهیونیستی.
  3. تجزیه طلبان و براندازان:
    1. قرار گرفتن در موقعیت تحقیر و شکست پس از اغتشاشات سال ۱۴۰۱.
    2. خلاء گفتمان مؤثر و چندپارگی گفتمانی از تجزیه طلبی کومله تا سلطنت طلبی پهلوی. 
    3.  نبود رهبریت واحد و توانمند جهت حل اختلافات و اتحاد ذیل یک امر واحد.
    4. سلب اعتماد کشورهای غربی از توانمندی اپوزیسیون در براندازی نظام.
    5. اختلاف و افتراق گسترده در اپوزیسیون به واسطه افتراق فکری و تضاد منافع.
    6. سلب امنیت از گروه های تجزیه طلب خصوصاً پس از رفتار اقتدارآمیز نظام در مواجهه با گروهک های تروریستی شرق و غرب کشور و دستگیری افرادی مانند جمشید شارمهد.
  4. تاکتیک دشمن در انتخابات اسفند 1402:
    1. تلاش برای تشکیک در اصل مردم سالاری دینی و انتخابات با ترفندهایی مانند القای مهندسی انتخابات و ... .
    2. تلاش برای دلسرد کردن مردم جهت حضور در پایه صندوق رای.
    3. تلاش برای تسری مشکلات و کارآمدی نظام و جااندازی انگاره عدم سودمندی حضور در انتخابات
    4. بسیج همه توان و داشته‌ها مانند فضای رسانه‌ای نیروهای هم پیمان (ضد انقلاب، نیروهای تروریستی وابسته و ... ) جهت خدشه به انتخابات در مقطع پیشا انتخابات، حین انتخابات و پس از آن.
  5. رسالت جامعه و جریان انقلابی در وضعیت موجود بین الملل:
    1. ایجاد فهم واقعی از شرایط موجود در نیروهای دغدغه مند به دور از سیاه نمایی مطلق که کارکرد رسانه ها و جریان های برانداز و تجزیه طلب است.
    2. فهم پدیدآمده مقدمه ای برای تبیین شرایط ویژه نظام خصوصاً نقاط امیدآفرین جهت جامعه، افرا دغدغه مند وجریان انقلابی.
    3.  پاسخگویی به رویکرد نفی مطلق و سیاه نمایی جریان تحریف، براندازان و تجزیه طلبان.
    4. تلاش برای انتخاب نماینده تراز مبتنی بر شرایط ویژه انقلاب و پرهیز از انتخاب نماینده ناآگاه به زمان و مرعوب نسبت به دشمن.
    5. تعیین و تبیین افق پیش روی نظام و اثرگذاری انتخابات دوازدهمین دور مجلس شورای بر رسیدن به افق پیش رو.

 

طرح واره پنجم :

وضعیت سنجی از شرایط داخلی کشور در آستانه انتخابات

در گفتار پیشین به عرصه بین المللی کشور در آستانه انتخابات نگاهی انداخته شد. در این گفتار تلاش می گردد تا به شرایط داخلی کشور اشاره گردد. بی شک شناخت محیط داخلی علاوه بر احصاء نقاط قوت و آسیب ها می تواند ما را  به یک چارچوب منظم جهت حل معضلات و مشکلات راهنمایی نماید. نقاط قوت و آسیب های موجود کشور در شرایط  جمهوری اسلامی را می توان به شکل زیر دسته بندی کرد:

  1. وضعیت سنجی دیپلماسی کشور:
    1. افزایش روابط با کشورهای همسایه با روی کار آمدن دولت سیزدهم.
    2. افزایش دیپلماسی اقتصادی کشور و بالا رفتن سطح مبادلات تجاری بین المللی.
    3. متنوع و متوازن سازی سبد سیاست خارجی پس از شکست سیاست غرب‌گرایی مطلق.
    4. کاهش قدرت منطقه ای ایالات متحده و رژیم صهیونیستی به عنوان محور اصلی مواجهه با جمهوری اسلامی.
    5. افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی با توجه به سیاست حمایت از گروه های مقاومت خصوصاً پس از نبرد طوفان الاقصی.
  2. وضعیت سنجی از توان نظامی و امنیتی کشور:
    1. افزایش توان بازدارندگی و اقتدار کشور.
    2. اقتدار دریایی و هوایی کشور با توجه به گستردگی مرز آبی و تأثیر حوزه هوافضا در امنیت سازی.
    3. نفوذ در حیاط خلوت دشمن با توجه به حضور مؤثر ایران در آمریکای جنوبی.
    4. مواجهه با نیروهای تروریستی و تجزیه طلب مخل امنیت به عنوان نیروهای نیابتی نظام 
  3.  وضعیت سنجی از شرایط اقتصادی‌ ـ ‌اداری کشور:

3-1- نقاط قوت ها در حوزه اقتصاد:

3-1-1- ایجاد تغییرات محسوس و معنادار در جهت گیری دولت  در مسائل داخلی و مسائل جهانی و تعدد زمین‌های بازی در روابط بین الملل و استفاده از ظرفیت‌های توأمان شرق، غرب و کشورهای منطقه که منجر به برخی موارد مانند افزایش فروش نفت کشور و بهبود درآمدهای دولت شده است.

3-1-2- اصلاح برخی رویکردهای داخلی مانند اصلاح و تقویت قوانین مربوط به مالیات ها، صدور مجوزها، کنترل تقاضای کاذب در بازارهای مالی، قانون حذف ارز ترجیحی و ... .

3-1-3- تغییرات مثبت در بسیاری از شاخص های کلان اقتصادی مثل جذب سرمایه گذاری، کنترل نقدینگی، امید به زندگی،  رشد تولید ناخالص داخلی، فاصله طبقاتی( ضریب جینی)، اشتغال،بهبود فضای کسب و کار و ...  منطبق بر داده ها و آمارهای بانک مرکزی و مرکز آمار.

  1. آسیب های اقتصادی کشور:

4-1- معطوف سازی ساخت درونی کشور در دهه نود به حوزه سیاست خارجی و شرطی سازی اقتصاد.

4-2-کاهش قدرت خرید و توان معیشتی مردم و نیاز جدی به اصلاحات و تغییر شرایط در درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید جامعه.

4-3- کاهش قدرت خرید علاوه بر تبعات اقتصادی دارای آسیب های جدی در حوزه امنیتی ، سیاسی و ... ایجاد می کند.

4-4- نیاز به اصلاح شاخص های روبنایی اقتصادی مانند تورم، نظارت بر بازار و ... .

4-5- ناترازی در حوزه تامین انرژی مثل بنزین، گاز و برق و نیاز کشور به تصمیم گیری و قانون‌گذاری کارشناسی شده.

4-6- نیاز به تصمیمات راهبردی و کارشناسی در سطوح خرد و کلان کشور و جلوگیری از تصمیمات جزیره‌ای.

  1. عدالت اجتماعی: 

مهم‌ترین شاخص های عدالت اجتماعی ، شاخص توسعه انسانی، ضریب جینی و درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید می باشد. در دو شاخص اول که نمایانگر بهبود رفاه و کاهش فاصله طبقاتی است، پیشرفت های خوبی صورت گرفته است اما در درآمد سرانه بر حسب قدرت خرید،  وضعیت مطلوبی را شاهد نیستیم.

  1. اعتماد مردم، سرمایه نظام: 
  • دولت سیزدهم، شعار مردمی بودن را برگزید و انصافاً هم توانست با حضور در مردم، فاصله آن‌ها را با کارگزاران کم کند. رفتارهای مردمی قوه قضاییه، حضور جهادی فرماندهان نیروهای مسلح .  ... به افزایش حس امید در کشور کمک کرده است. اما بهبود این موضوع نیاز به مواردی مانند تغییر ادراک جامعه از فساد در کشور، رفع برخی رفتارهای متناقض، ناهماهنگ با ارزش های اعلامی و ... دارد. 
  •  داشتن نیروی انسانی مستعد با  وجود ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی و رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی.
  • وجود فرهنگ غنی مبتنی بر تمدن اسلامی-ایرانی و آسیب هایی همزمان در حوزه فرهنگی مانند جنگ شناختی دشمن، تلاش برای سیاه نمایی و امیدزدایی از سوی براندازان و تجزیه طلبان، وجود نسل زد و ... .
  1. تأثیر مجلس قوی بر محیط داخلی: بی‌شک مشارکت بالا و در گام دوم انتخاب یک مجلس قوی با نمایندگان تراز انقلاب اسلامی می‌تواند اهرم خوبی برای رفع مشکلات، تقویت داشته‌ها و فعال‌سازی پتانسیل‌ها باشد. 

طرح واره ششم :

راهبردهای چهارگانه رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب در فروردین ماه یک راهبرد چهارگانه را برای برگزاری یک انتخابات سالم، ایمن، رقابتی و پرشور اعلام کردند. 

  1. راهبردهای انتخاباتی در اسفند 1402:
    1. حضور گسترده و حداکثری مردم (مشارکت).
    2. برگزاری امن انتخابات(امنیت).
    3. رقابتی بودن انتخابات.
    4. سلامت انتخابات.
  2. برخی راهکارهای برگزاری  امن انتخابات:

2-1- اشراف اطلاعاتی و مقابله با برنامه ها و اقدامات بی ثبات سازی دشمنان.

2-2- تقویت فضای آرام و به دور از تنش و درگیری برای انجام فرآیند انتخابات.

2-3- جلوگیری از تشتت و تنش‌های قومی، محلی، عشیره‌ای و طایفه‌ای در برخی حوزه‌های انتخابیه.

2-4- استفاده از ظرفیت‌های نیرو انتظامی، سپاه و بسیج برای برگزاری یک انتخابات ایمن و به دور از هرگونه مشکل و معضلی.

  1. برخی راهکارهای تقویت رقابت در انتخابات

3-1- حضور افراد و جناح‌های مختلف با سلایق و ایده‌ها و برنامه‌های متفاوت.

3-2- تبلیغات سالم و به دور از تهمت زنی و افترا زنی و شبهه پراکنی.

3-3- استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای نظام همانند صدا و سیما به منظور برگزاری برنامه‌های مناظره محور تا همه نامزدها فرصت اعلام برنامه‌های خود را داشته باشند.

3-4- رقابت بدون شکستن و هتک قواعد اخلاقی و با حفظ وحدت ملی و محلی.

  1. برخی راهکارهای افزایش مشارکت در انتخابات:

4-1- تلاش همه جریان‌ها و گروه‌های سیاسی برای مشارکت حداکثری.

4-2- جلوگیری از رفتارهای ضد مشارکتی برخی مسئولان، جریان ها و اشخاص حقیقی و حقوقی.

4-3- تبلیغات گسترده و دعوت از عموم افراد برای مشارکت در انتخابات.

4-4- استفاده از ظرفیت‌های دولتی و خصوصی برای داغ‌تر کردن بحث انتخابات در فضای عمومی جامعه

4-5- تبیین نقشه دشمن برای کاهش مشارکت و در ادامه کاهش اقتدار ایران در منطقه و بین الملل و نفی راهبرد «ایران قوی».

4-6- رقابت سالم کاندیداها که در نهایت رقابت منجر به مشارکت می‌شود. 

4-7- تقویت روح امید و نشاط اجتماعی در جامعه.

  1.  سلامت انتخابات:

5-1- تعیین دقیق و به دور از حاشیه‌ای صلاحیت‌های افراد در شورای نگهبان و ستادهای نظارت بر انتخابات.

5-2- انجام صحیح و شفاف و اصولی فرآیند انتخابات توسط متولیان حوزه انتخابات.

5-3- شفافیت و نظارت مستمر شورای نگهبان و همچنین نمایندگان نامزدهای ثبت نام کرده در فرآیند اجرای انتخابات.

5-4- شفافیت در تبلیغات، میتینگ‌های انتخاباتی نامزدها، هزینه‌های انتخاباتی نامزدها و ...

5-5- استفاده عمومی از همه مردم و افراد از میان گروه‌ها و اصناف و تشکل‌های متفاوت در فرآیند انتخاباتی به منوال سال‌های قبل.

5-6- مراقبت و محافظت از تک تک آراء مردم به عنوان حق‌الناس.

5-7- تلاش برای جلوگیری از پول های سیاه جهت تأثیر بر روال انتخابات و مدیون سازی نامزدهای انتخابات و نمایندگان احتمالی آینده.

5-8- تبیین ساز و کارهای اجرایی و نظارتی در انتخابات ایران به عنوان ضامن سلامت انتخابات.

                      

طرح واره هفتم :

تأثیر و کارکرد مشارکت حداکثری

  1. کارکرد داخلی مشارکت حداکثری:
    1. تقویت جایگاه مردم در ساختار حاکمیت دینی و کمک به تصمیم‌سازی بهتر قوه مقننه.
    2. افزایش کارآیی ساختار با مشارکت حداکثری و حضور همه سلایق در انتخابات.
    3. افزایش امنیت ملی با توجه به ناامید شدن جریان برانداز و تجزیه طلب و در راس آن جریان‌های هدایت‌کننده آن‌ها خصوصاً سرویس‌های امنیتی هدایت کننده.
    4. امیدزایی به واسطه افزایش مشارکت مردمی به عنوان اصل مؤثر و مورد نیاز در شرایط حاضر به عنوان پاد گفتمان جریان تحریف.
    5. تقویت جایگاه مجلس انتخاب شده به عنوان بازوی پشتیبان دیگر ساختارها خصوصاً دولت در ایجاد رویکرد تحولی.
    6. تأثیر مشارکت بر اقتصاد داخلی با توجه به کاهش فشارهای بین‌المللی، کاهش ریسک سرمایه گذاری و افزایش مبادلات اقتصادی.
    7. بی اثر شدن تاکتیک‌های دشمن و جریان برانداز و تجزیه طلب در رویکردهای انتخاباتی مانند اتهام به نظام مبنی بر مهندسی انتخابات و ... . 
    8. تقویت فضای همگرایی در جریان‌های داخلی و شکست جریان‌های رادیکال و واگرا با نظام به واسطه افزایش مشارکت مردمی.
  2. کارکرد و تأثیر بین المللی مشارکت حداکثری در انتخابات:
    1. ایجاد وجهه و پرستیژ بین المللی برای نظام به عنوان یک نظام مردم سالار و دارای پشتوانه مردمی.
    2. افزایش قدرت نرم نظام در محیط بین‌المللی خصوصاً در مواجهه با ملل مستضعف و کشورهای منطقه به عنوان یک نظام مبتنی بر مردم سالاری دینی.
    3.  اجبار دشمنان به تغییر رویکرد در با مواجهه با نظام و مردم.
    4. تنزل نگاه به جریان برانداز و  تجزیه طلب و بحران کارآمدی برای آن ها در محیط بین المللی  به علت مقبولیت و جایگاه مردمی نظام.
    5. کاهش فشارهای بین المللی با تغییر رویکرد دشمنان از واگرایی به همگرایی.
    6. افزایش توان بازدارندگی و کاهش تخاصم از سوی دشمنان  می‌تواند زمینه ساز افزایش ضریب امنیت بین المللی و توان بازدارندگی کشور گردد.

طرح واره هشتم :

خسارات ناشی از عدم مشارکت در انتخابات

همان‌گونه که مشارکت مزایای بسیاری برای نظام و جامعه دارد کاهش مشارکت در انتخابات نیز با آسیب هایی مواجه است. خسارات ناشی از کاهش مشارکت در انتخابات را می‌توان از حیث‌ داخلی در سه مقطع زمانی مختلف و خسارات بین المللی دسته بندی نمود. 

 در یک دسته بندی کلی خسارات داخلی ناشی از کاهش مشارکت در انتخابات را می‌توان در سه مقطع زمانی دسته بندی نمود:

1-خسارات کوتاه مدت.

2-خسارات میان مدت.

3-خسارات بلند مدت.

  1. خسارات کوتاه مدت ناشی از عدم مشارکت در انتخابات:
    1. ایجاد شبهه در مشروعیت انتخابات توسط برخی جریان های داخلی و دشمن.
    2. ایجاد و تقویت انگاره وجود اعتراض مدنی و اجتماعی در جامعه و نمایش آن با عدم مشارکت در انتخابات.
  2. خسارات میان مدت:

2-1- خسارات اجتماعی مانند شکل گیری و تقویت حس بی اعتمادی به ساز و کارهای مردم‌سالاری دینی و بی تفاوتی و عدم حساسیت نسبت به موضوعاتی مانند سرنوشت جامعه .

2-2- خسارات فرهنگی مانند از بین رفتن تکثر نگاه ها با وجود از بین رفتن رقابت و مشارکت.

2-3-  آسیب در چرخه مطالبه گری عمومی: بدین معنا که اگر مردمی خود را نسبت به انتخاب آینده سیاسی خود محروم سازند دیگر در مطالبه گری از مسئولین نیز ناتوان خواهند بود چرا که یکی از بدیهیات مطالبه گری، حضور در پای صندوق رای و سپردن امور به وکیل سیاسی خویش(نماینده) است.

  1. خسارات بلند مدت:

3-1- القای ناکارآمدی سیستماتیک و  القای این موضوع که اساساً مشکلات و ناکارآمدی‌های موجود، سیستمی و لاینحل است.

3-2- القای نبود آزادی و حق اعتراض.

شکل گیری گسست اجتماعی: بدین معنا که اساساً عدم مشارکت پیام دلسرد شدن را نسبت به جامعه مخابره می‌کند. این دلسردی به مرور تبدیل به گسست اجتماعی می‌شود و گروه‌های اجتماعی را از یکدیگر دور می‌کند. در واقع انتخابات بهترین موقع است تا همه گروه‌ها و احزاب در یک فضای سالم رقابتی می‌توانند اتحاد و همدلی خود را به معرض دید عموم قرار دهند.

تبعات و خسارات بین المللی کاهش مشارکت:

  1. تأثیر بر دستگاه محاسباتی دشمنان و القای مردمی نبودن ساختار نظام و افزایش رویه ها و رویکردهای دشمنانه.
  2. آسیب به قدرت نرم جمهوری اسلامی: بدین معنا که مشارکت در انتخابات به عنوان یکی از پایه‌های اصلی قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی در طول دوران حیات سیاسی خود عنوان می‌شود. قدرت نرم البته دارای مؤلفه‌های دیگری نیز هست اما مشارکت در فرآیندهای سیاسی از وزن بالاتری نسبت به بقیه برخوردار است.
  3. آسیب و تخریب چهره و وجهه بین المللی جمهوری اسلامی ایران: بدین معنا که نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و در نظام بین الملل به عنوان یک نظام دموکراتیک و مردمی شناخته می‌شود و در صورتی که این نظام با مشکلی همانند عدم مشارکت در انتخابات رو به رو شود وجهه عمومی و تصویر بین المللی آن مخدوش می‌شود.
  4. افزایش فشارهای بین المللی: بدین معنا که عدم مشارکت در انتخابات به گونه‌ای باعث می‌شود تا دشمنان تصور کنند که راهبرد فشار حداکثری بر روی مردم ایران تأثیر گذار بوده است و این تحریم‌ها و فشارهای بین‌المللی بوده است که باعث شده است تا مردم عاصی شده و توان مقاومت و روحیه جنگندگی خود را از دست بدهند و به گونه‌ای شکست را بپذیرند بنابراین عدم مشارکت باعث می‌شود که دشمنان این فشارهای سیاسی و بین المللی را افزایش دهند.

 

طرح واره نهم :

اهمیت و وظایف مجلس خبرگان

اهمیت و وظایف مجلس خبرگان جزو موضوعاتی است که اگر تبیین درستی از آن در جامعه اتفاق بیافتد می‌تواند مشارکت در صحنه انتخابات را بالا تر برده و هم چنین نظر به کارکرد‌های مختلف و بسیار مهمی که این مجلس دارد می تواند انقلاب اسلامی را از آسیب‌ها و تهدیداتی که ممکن است گریبانگیرش شود، نجات دهد. 

  1. چیستی مجلس خبرگان: مجلس خبرگان یا مجلس خبرگان رهبری، نهادی است، متشکل از فقیهان واجد شرایط که بر اساس اصل 107 قانون اساسی، وظیفه اصلی و خطیر آن‌ها انتخاب رهبری می‌باشد. تشخیص فقدان صلاحیت‌های رهبر، عزل رهبری و نظارت بر بقا و استمرار رهبری، از دیگر وظایف این نهاد می‌باشد. 
  2. ویژگی ها و کارکردهای خاص مجلس خبرگان رهبری:
    1. مجلس خبرگان رهبری نهادی متشکل از فرزانگان امت است.
    2. مجلس خبرگان رهبری به تعبیر رهبر معظم انقلاب «پایه‌ی اسلامی جامعه و نظام» و به عنوان یکی از تمایزات نظام جمهوری اسلامی با سایر نظام‌های سیاسی است.
    3. فراجناحی و جایگاه ویژه این مجلس در ساختار نظام.
    4. یکی از عناصر و پایه های اصلی مقوم مشروعیت حکومت اسلامی.
    5. پر شدن خلا و فقدان رهبری و تسهیل کننده فرآیند انتقال قدرت .
    6. یکی از ارکان مهم نظام جهت صیرورت و ادامه دار بودن حرکت انقلابی و ماندگاری و آینده روشن انقلاب اسلامی.
  3. وظایف مجلس خبرگان رهبری:
    1. استقلال در اداره مجلس: تدوين و تصويب قوانين مربوط به مجلس خبرگان، از لحاظ تعداد، شرايط و كيفيت انتخاب اعضا بر اساس اصل یکصد و هشتم بر عهده خود مجلس خبرگان است. بنابراین اولین وظیفه مجلس قانون گذاری برای اداره  امور مربوط به خود مجلس است ، به گونه ای كه نياز به بررسی و تأييد نهايی شورای نگهبان يا مقام ديگری ندارد.    
    2. کشف و معرفی ولی فقیه: تعيين ولی فقیه و رهبر جامعه به عهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقهای واجد شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصد و نهم قانون اساسی بررسی و مشورت می‌كنند. هرگاه يكی از آنان را اعلم به احكام و موضوعات فقهی يا مسائل سياسی و اجتماعی يا دارای مقبوليت عامه يا واجد برجستگی خاص در يكی از صفات مذكور در اصل يكصد و نهم تشخيص دهند، او را به رهبری انتخاب می كنند.
    3. مشورت دهی به ولی فقیه و رهبر جامعه جهت پیشبرد بهتر امور.
    4. احراز شرايط در ولایت فقیه و تداوم رهبری: مجلس خبرگان، طبق اصل يكصد و هفتم وظيفه دارد با احراز شرايط رهبری، فردی را از ميان فقها به رهبری برگزيند؛ اما وظيفه آن، منحصر به تعيين رهبر نيست، بلكه اين مجلس، بر اساس اصل يكصد و يازدهم موظف است همواره وجود شرايط در رهبری جامعه را احراز و تائید کند.
  4. مجلس خبرگان رهبری در نگاه رهبر معظم انقلاب:
    1. دو انتخاب در یک انتخابات: «دو انتخاب در اینجا وجود دارد؛ یعنی مجلس خبرگان مظهر حضور مردم و مظهر مردمی بودن و دخالت آراء مردم و سلایق مردم است؛ هیچ نهاد دیگری را ما به این شکل نداریم که دو انتخاب در دل آن وجود داشته باشد که نشان‌دهنده‌ی اراده‌ها و نیّت‌های مستقل باشد. انتخاب دوّم هم انتخاب رهبری است... مظهر مردم‌سالاری اسلامی به‌طور کامل و تام و تمام در واقع این مجلس است.»[21]
    2.  وظیفه ممتاز مجلس خبرگان رهبری: « ]انتخاب رهبری[ تفاوتش با سایر انتخاب‌های جمعی این است که اینجا ملاک و معیار عبارت است از فقه؛ یعنی ارزش‌های اسلامی. بنابراین انتخاب آن‌ها انتخابی است برای حاکمیت ارزش‌های اسلامی، برای اجرای احکام اسلامی، برای تحقّق اسلام در واقعیت زندگی. ادیان الهی نیامده‌اند که فقط در اذهان باقی بمانند؛ باید در واقعیت زندگی تحقّق پیدا کنند. خب، این ابزار و وسایلی لازم دارد؛ اینجا این ابزار، مجلس خبرگان است که از این طریق تضمین می‌کند حاکمیت ارزش‌های الهی را و اجرای احکام الهی را و حاکمیت دین خدا را و حاکمیت اسلام را.»[22]
    3. وظیفه جامعه در انتخابات خبرگان رهبری: «اهمیت انتخابات خبرگان -که شاید هیچ کدام از انتخابات کشور به این درجه‌ی از اهمیت و حساسیت نباشد- در این است که با این انتخابات، مردم افراد خبره‌ی مورد اعتماد خودشان را انتخاب می‌کنند تا این‌ها آماده‌ی به کار باشند برای لحظه‌ی حساس فقدان رهبری در کشور.»[23]آن روزی که رهبر فعلی در دنیا نباشد یا رهبر نباشد، باید این‌ها رهبر انتخاب بکنند. چه کسی را انتخاب خواهند کرد؟ آیا کسی را انتخاب خواهند کرد که در مقابل هجمه‌ی دشمن بِایستد، به خدا توکّل کند، شجاعت نشان بدهد، راه امام را ادامه بدهد؟ آیا چنین کسی را انتخاب می‌کنند یا کسی را انتخاب می‌کنند که جور دیگری است؟ این خیلی مهم است. کسی را شما می‌خواهید برای مجلس خبرگان انتخاب بکنید که درواقع، او رهبر را انتخاب خواهد کرد که کلید حرکت انقلاب در دست او است؛ این خیلی اهمّیّت دارد.»[24]

طرح واره دهم :

ضرورت ساخت ایران قوی

«ضرورت ساخت ایران قوی و قوی شدن» را می‌توان مسئله‌ای دانست که به فراخور شرایط کشور در بیش از یک دهه اخیر، به عنوان راه مقابله با دشمن از سوی مقام معظم رهبری مورد توجه جدی قرار گرفته است. 

  1. ایران قوی به مثابه کلان مسئله‌ای در ایران معاصر
    1. آغاز ضعف و زوال ایران از قبل از دوره معاصر با شکست ایران در جنگ با روسیه و تحمیل ترکمنچای بر ایران‌.
    2.  ناکامی اصلاحات دولتمردان و نهضت‌های مردمی د‌ر ایران معاصر در تحقق ایران قوی
    3. تداوم مؤلفه‌های عدم‌شکل‌گیری ایران قوی با وجود دستاوردهای بی‌نظیر انقلاب اسلامی
  2. موانع شکل‌گیری ایران قوی در دوره معاصر:

2-1-  ضعف توان دفاعی.

2-2- ضعف تولید و اقتصاد.

2-3. ضعف آگاهی.

2-4. روشنفکران غرب‌زده.

2-5. نگاه استعماری بیگانگان به ایران.

  1. پیامدهای ضعف ایران در دوره معاصر

3-1. نقض استقلال و تمامیت ارضی کشور در تمامی برهه‌های قبل از انقلاب اسلامی

3-2. ایجاد ناامنی، قحطی و عدم‌توسعه‌یافتگی ایران

3-3. ناپایداری سازی شرایط در ایران از سوی قدرت‌های بزرگ

3-4. تضعیف احساس عزت ملی ایرانیان

3-5. ناکام گذاشتن نهضت‌های مردمی در ایران معاصر مانند نهضت مشروطه و نفت که هر دو با دخالت خارجی ناکام مانده و سرنگون شدند.

3-6. دست‌نشاندگی حکومت‌ها در ایران و تبدیل شدن عنصر مداخله خارجی به مهم‌ترین رکن تعیین‌کننده سرنوشت کشور

  1. ایران قوی مطالبه رهبر حکیم انقلاب: « ملت ایران باید خود را قوی کند؛ این حرف من است... اگر یک ملتی به خود نیاید، خود را قوی نکند، دیگران به او زور میگویند... بعضی ملت‌ها هستند که امیدی وجود ندارد که بخواهند در خود آن نیرویی را که بتوانند مقابله کنند با زورگویان و گردن‌کلفت‌های عالم، ایجاد کنند؛ اما ملت ما این‌جور نیست؛ ملت ما به ‌سمت اقتدار ملی هم راه افتاده است و راه زیادی پیموده است.»[25]
  2. ضرورت ساخت ایران قوی:
    1. علاج دشمنی استکبار و خنثی‌سازی جنگ ترکیبی به‌ویژه در بعد اقتصادی مانند تحریم‌ها.
    2. پاسخگویی به عمده مسائل ایران در دو قرن اخیر.
    3.  آسیب‌پذیری ملی به دلیل‌ ضعف‌های بخشی در کشور به‌ویژه در حوزه اقتصاد.

2-4- لازمه تأمین روزافزون عزت ملی.

  1.  دشمنی استکبار با مؤلفه‌های قدرت ایران و هراس بنیادین آن از شکل‌گیری ایران قوی.
  2. لازمه نقش‌آفرینی در نظم نوین بین‌المللی.
  3. تأسی به منطق قرآنی مانند «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه...».
  4. لازمه تحقق افق آرمانی و تمدنی انقلاب اسلامی.
  5. ابعاد ساخت ایران  قوی:
    1. علمی و دانشی.
    2. نظامی و امنیتی.
    3. سیاسی.
    4. اقتصادی.
    5. فرهنگی.
    6.  حفظ هویت اسلامی و انقلابی.
  6.  مؤلفه‌های قوت‌بخش به ایران:
    1. جمعیت جوان کشور.
    2. روحیه انقلابی‌گری.
    3.  ایمان و معرفت دینی.
    4. پیشرفت های علمی.
    5. پیشرفت اقتصادی.
    6. حفظ عزت ملی.
    7. ثبات سیاسی و وحدت ملی.
    8. دستاوردها و برکات گام اول انقلاب اسلامی.
    9. دستیابی به توان دفاعی راهبردی و بازدارنده.
  7.  چگونگی قوی شدن:
    1.  فعال‌سازی همه ظرفیت‌های کشور.
    2. امیدواری و نگاه خوش‌بینانه نسبت به آینده.
    3.  مرزشکنی علمی.
    4. عزم راسخ مردم و مسئولان.
    5. اتحاد و انسجام ملی.
    6. عدالت و مبازره با فساد.
    7. ترویج سبک زندگی اسلامی ایرانی.
    8. تقویت فرهنگ کار.
    9. حساسیت نسبت به حفظ و تقویت استقلال کشور.
    10. میدان دادن به جریان انقلابی و محور قرار دادن شعارهای انقلاب.
  8. تأثیر انتخابات بر ساخت قوی:
    1. انتخابات حلقه واسط بین ظرفیت های اجتماعی و ساختار حاکمیت است و افزایش مشارکت موجب افزایش همگرایی و وحدت در کشور می شود.
    2. انتخابات موجب افزایش قدرت نرم کشور و افزایش وجهه بین المللی نظام می شود.
    3. مشارکت در انتخابات موجب کاهش فشارهای دشمنان و تغییر رویکرد آن‌ها از واگرایی به همگرایی می شود.
    4. افزایش ضریب امنیت ملی داخلی و خارجی با افزایش مشارکت.
    5. امیدزایی در جامعه به عنوان قوای محرکه جهت پیشرفت و ساخت ایران قوی. 

                            

                            طرح واره یازدهم :

مجلس قوی و نمایندگان تراز انقلاب اسلامی برای تحقق ایده ایران قوی

منازعه سیاسی در ایران امروز در بنیادی‌ترین شکل آن، متمرکز بر کیفیت رقم خوردن سرنوشت کشور است. این منازعه اکنون بدین ترتیب در جریان است که ایران باید قوی شود یا وابسته و ضعیف بماند؛ جریان انقلابی از نسخه نخست و جریان‌های متمایل به غرب از نسخه دوم طرفداری می‌کنند. این منازعه در همه حوزه‌ها و از جمله در انتخابات در جریان است. بنابراین، بسته به کیفیت نتیجه انتخابات، تحقق ایران قوی می‌تواند افق روشنی به خود بگیرد یا این که در محاق قرار گیرد. با مروری به مسأله ایران قوی در ایران معاصر، جایگاه انتخابات در زمینه‌سازی برای تحقق ایران قوی مورد واکاوی قرار می‌گیرد. 

  1. انتخابات و ایران قوی:
    1. سه مؤلفه‌ای که اکنون سبب عدم‌شکل‌گیری ایران قوی هستند، عبارت‌اند از: ضعف آگاهی، ضعف تولید و روشنفکران غرب زده.
    2. میان این سه رابطه علت و معلولی برقرار است؛ تا زمانی که نسخه روشنفکران غرب‌زده در رأس امور کشور باشد، تولید تقویت نمی‌شود. این نسخه از طریق انتخابات و به دلیل ضعف آگاهی مردم در رأس امور قرار می‌گیرد. 
    3. چه باید کرد؟ با جهاد تبیین باید تلاش شود تا ضعف آگاهی توده‌های مردم با بصیرت و آگاهی صادق جایگزین شود تا آن‌ها اسیر سم‌پاشی‌های دروغین جریان تحریف نشوند و نسخه روشنفکران غرب‌زده برای اداره کشور را معتبر تلقی نکنند.
    4. در این صورت، تقویت تولید مورد توجه قرار گرفته و جریان تحریم هم شکست می‌خورد؛ به تعبیر رهبر معظم انقلاب «اگر جریان تحریف شکست بخورد، جریان تحریم هم شکست می‌خورد».[26]
  2.  تعریف مجلس قوی: 

مجلس شورای اسلامی به تعبیر امام راحل در رأس امور است و باید این در رأس امور بودن را در انجام بهینه وظایف اش که در رأس آن‌ها تقنین خوب و نظارت بر حسن اجرای قوانین است به جد به منصه ظهور رساند. تقنین و نظارت خوب در مجلس شورای اسلامی، ادراک، فهم و شناخت نظام مسائل راهبردی کشور و اولویت‌بندی آن و تدوین نقشه راه تقنینی برای تحقق اهداف توسعه‌ای متناسب با نظام مسائل راهبردی و نظارت دقیق و اثربخش بر اجرای قوانین، انعطاف و هوشمندی نسبت به موضوعات نوظهور داخلی و بین‌المللی از جمله شاخص‌های بسیار مهم مجلس قوی است.

  1. الزامات و بایسته‌های مجلس قوی در تحقق ایران قوی:
    1.  شناخت مشکلات کشور و قانون‌گذاری بر اساس شناخت مشکلات، موانع و چالش‌ها و فرصت‌ها.
    2. انطباق و نسبت کامل قانون‌گذاری در مجلس باسیاست‌های کلی و تأثیر نپذیرفتن از فضای جو زدگی سیاسی و ملاحظات جناحی در امر قانون‌گذاری. 
    3. تأکید بر اهمیت تصویب قوانین راهبردی در کنار تصویب قوانین موضعی و مقطعی. 
    4. تقنین شیوه‌ی قانون‌گذاری و ضرورت توجه به اصول قانون‌گذاری و قانون‌نویسی در مجلس شورای اسلامی.
    5. قابل‌اجرا بودن و به‌روز بودن قوانین.
    6. جلوگیری از تعارض قوانین و انباشته شدن قانون.
    7. جلوگیری از قانون‌گذاری به نفع اشخاص و یا یک گروه و مجموعه خاص.
    8. ضرورت دوری از دوقطبی‌ها در تقنین و توجه به مصالح کشور.
    9. بهره‌گیری کامل از ظرفیت مراکز علمی و پژوهشی در شناخت نظام مسائل کشور و تقنین قوانین.
    10. دوری از رقیب پنداری قوه مجریه و دیگر ساختارهای نظام.
    11. استفاده منطقی و مبتنی بر عقلانیت از ابزارهای نظارتی مجلس که نقش بسیار مهمی در پیشبرد اهداف و تحقق ایران قوی دارد.
    12. سرعت عمل نسبت به مسائل نوپدید و نوظهور.
    13. فسادناپذیر، کاردان و دارای تعامل خوب و راه گشا با بخش‌های مختلف حاکمیتی.
    14. منطبق بودن تحصیلات و سوابق اجرایی و پژوهشی نمایندگان مجلس با کمیسیون های تخصصی مجلس در راستای کارآمد سازی مصوبات کمسیون‌ها.
    15. داشتن ضمانت اجرای قوی قوانین و نظارت دقیق مجلس بر اجرای قانون.
    16. اصلاح و  به‌روز کردن قوانین گذشته و بدون کاربرد در زمان فعلی توسط مجلس شورای اسلامی.
    17. مبارزه جدی با فساد از سوی مجلس با به‌کارگیری ظرفیت‌های قانونی مثل دیوان محاسبات و کمسیون اصل 90 و سایر ابزارهای نظارتی.

 

  1. الزامات نمایندگان تراز انقلاب اسلامی  و تحقق ایران قوی:
    1. نمایندگان مجلس در حوزه رفتار و منش، واجد تقوا، صداقت و صراحت در گفتار و رفتار باشند.
    2. عدم نگاه از موضع بالا به مردم و بی‌اعتنائی کردن به آن‌ها که باید خودش را در رفتارهایی مانند دوری از رفتار اشرافی و ارتباط صمیمانه و گره‌گشا از مشکلات مردم نشان دهد.
    3. التزام به اخلاق اسلامی در رقابت‌های انتخاباتی و تلاش برای سالم وارد شدن به مجلس و سالم ماندن در آن و عدم وابستگی به کانون‌های قدرت و ثروت.
    4. نگاه ملی به مسائل کشور در کنار تلاش برای رفع مسائل و مشکلات استانی و محلی.
    5. حضور مستمر در مجلس و دقت لازم در اظهارنظرها و رای دادن‌ها نسبت به لایحه‌ها و طرح‌ها.
    6. مبتکر و خلاق بودن و مطالعه مستمر در حوزه مسائل مربوطه.
    7. ارتباط هدفمند و هوشمندانه با جامعه نخبگان کشور.
    8. دارای روحیه استکبارستیزی و شجاعت عالمانه در برابر نظام سلطه.
    9. دفاع از استقلال، هویت، اقتدار و عزت ملی در برابر جریان‌های هویت سوز داخلی و خارجی. 
    10. تلاش برای ایجاد ظرفیت‌های قانونی و نظارتی در راستای فعال‌سازی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های درونی کشور برای غلبه بر چالش  و موانع و تحقق ایران قوی. 
    11. نماینده طراز انقلاب، تنها راهکار برون‌رفت از وضعیت فعلی را تحقق ایران قوی از طریق احیای ارزش‌های انقلاب می‌داند و نه در عدول از ارزش‌های انقلاب.
  2. آسیب پذیری و ضعف  نمایندگان در راستای  تحقق ایران قوی:
    1.  بی تفاوتی و کوتاهی نمایندگان مجلس در قبال شعارها و ادعاهای نمایندگی و قانون‌گذاری و نظارت به عنوان دو وظیفه اصلی و مهم نمایندگی مجلس.
    2. محافظه کاری، عدم جسارت و امتناع نمایندگان مجلس از بیان مسائل و مشکلات حوزه انتخابیه و واقعیت های کشور.
    3. ورود بعضی از نمایندگان مجلس در طول دوره نمایندگی به مسائل مالی و اقتصادی با صاحبان قدرت و سرمایه و وام دار شدن به اسپانسرها و ثروتمندان.
    4. جناحی و سیاسی عمل کردن نمایندگان مجلس در قبال مصوبات، طرح ها و مسائل و موضوعات مختلف ملی و منطقه ای و جهانی.
    5.  استیضاح های مصلحتی و کاسب‌کارانه معطوف به باج خواهی و باج دهی متقابل بین نمایندگان مجلس و وزیران دولت.
    6. کلی گویی نمایندگان مجلس در نطق ها و غیرکارشناسی برخورد نمودن با مسائل فنی و تخصصی کشور.
    7. دخل و تصرف مجلس در افزایش بودجه مجلس و در تامین و گسترش امکانات و امتیازات و رانت ها برای نمایندگان مجلس.
    8. رقابت سیاسی انتخاباتی غیرنهادمند و غیر مسالمت آمیز مبتنی بر حذف رقیب و ستیز بین جناح های سیاسی کشور.
    9.  تأثیر تناقض شدید میان شعارها و اظهارات برخی نمایندگان با نحوه زندگی خود و خانواده‌شان بر مردم و انتخابات.
  3.  نبایدها در رقابت‌های انتخاباتی ناظر بر تحقق مجلس قوی:
    1.  نباید فضای کنش‌های سیاسی معطوف به انتخابات مجلس، رقابت بر سر دستیابی به قدرت باشد. اگر چنین شد حل مسائل و مشکلات کشور در اولویت نخواهد بود و این بدان معناست که آرایش جدید قوه مقننه نیز لزوماً بر مبنای کارایی و کارآمدی نخواهد بود. 
    2.  نباید در پرتو رقابت‌های انتخاباتی پیش رو، اختلاف‌ها و تضادهای درون حکومتی( دولت و مجلس) افزایش‌یافته و کاندیداها  برای غلبه بر رقبا به «افشاگری» و «سیاه نمایی» روی آوردند. 
    3. نباید در سال انتخابات مجلس، در فعالیت و انجام کار ویژه‌های قوه مقننه هم در حوزه سیاست‌گذاری و هم در حوزه نظارتی تعلیق و رکود ایجاد شود.

 

طرح واره دوازدهم :

به چه کسی رای دهیم؟ (معیارهای انتخاب اصلح)

انتخاب نماینده اصلح و برگزیدن بهترین گزینه یک وظیفه شرعی است. در این گفتار به اهمیت، چگونگی، بایدها و نبایدهای انتخاب اصلح پرداخته شده است.

  1. وجوب انتخاب اصلح: «همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است ... باید بگردید، بین خودتان و خدا حجّت پیدا کنید؛ یعنی بتوانید از راهی بروید که اگر خدای متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأی دادید، بتوانید بگویید به این دلیل.»[27]
  2. راه های انتخاب اصلح:

2-1- بررسی شخصی: «محاسبه کنیم، تحقیق کنیم، بررسی کنیم و معیارها را ملاحظه نماییم، تا بتوانیم به خداوند پاسخ دهیم.»[28]

2-2- استفسار از دیگران: «اگر انسان نمی‌تواند، از اشخاصی که مورد اعتماد هستند، از کسانی که انسان می‌تواند در مسائل مهم - در مسائلی که باید به خدا جواب داد - به آن‌ها اعتماد کند، استفسار نماید؛ اشکالی هم ندارد.» [29]

2-3- اعتماد به لیست‌ها : «خود بنده هم وقتی این فهرست‌ها را می‌آورند که بیایم رأی بدهم، بعضی از آدم‌های این فهرست‌ها را نمی‌شناسم امّا اعتماد می‌کنم به آن کسانی که [اینها را] معرّفی کرده‌اند، و نگاه می‌کنم ببینم آن کسانی که این فهرست را معرّفی کرده‌اند چه کسانی هستند؛ اگر دیدم اینها آدم‌های متدیّن و مؤمن و انقلابی‌ای هستند، به حرفشان اعتماد می‌کنم و به [فهرست] آن‌ها رأی می‌دهم؛ اگر دیدم نه، کسانی که این فهرست را داده‌اند کسانی هستند که به مسائل انقلاب، به مسائل دین، به مسائل استقلال کشور خیلی اهمّیّتی نمی‌دهند، دلشان دنبال حرف آمریکا و غیرآمریکا است، به حرفشان اعتماد نمی‌کنم.»[30]

  1. بایدهای یک گزینه اصلح:

3-1- تقوا داشته باشد: « بنده حزب و شخصیت نمی‌شناسم؛ بنده این را می‌شناسم که کسی که می‌آید به مجلس، باید با تقوا باشد. اوّلین شرط تقواست: «انّ اکرمکم عنداللَّه اتقاکم.»[31]

3-2- شجاع ترین، مومن ترین و انقلابی ترین: «آن کسی که به عنوان وکیل این ملتِ انقلابی و مؤمن و شجاع به مجلس می‌رود، باید انقلابی و مؤمن و شجاع باشد. اگر نگوییم شجاع‌ترین و مؤمن‌ترین و انقلابی‌ترین؛ لااقل در سطح این توده‌ی عظیم مردم که این گونه از خود درخشش نشان می‌دهند، باشد.[32]»

3-3- اعتقاد به نظام اسلامی، قانون اساسی و امام راحل(ره): « هر کس که به این نظام معتقد و پایبند است، می‌تواند وارد میدان انتخابات شود. کسانی که این نظام و قانون اساسی را قبول ندارند، آمدنشان به مجلس خطاست و خودشان هم بایستی بدانند که از نظر این ملت آمدن آن‌ها به مجلس خطاست. معلوم است کسانی که این قانون اساسی و این ملت و کار‌ها و شعار‌ها و راه و اهدافش را قبول ندارند، نباید به مجلس بیایند؛ اما آن کسانی که نظام، اسلام، قانون اساسی و امام را قبول دارند، باید به میدان رقابت بیایند.»[33]

3-4- مردم داری : «مجلس شورای اسلامی، مجلس مردم است. مجلس خان‌ها نیست؛ مجلس آحاد مردم است. نماینده‌ای که انتخاب می‌شود، باید دلسوز مردم باشد، صادق باشد، صمیمی باشد و بخواهد برای مردم کار کند. بعضی تظاهر به کار می‌کنند، اما کار نمی‌کنند. این، به درد نمی‌خورد. باید برای مردم کار کرد. صداقت و دلسوزی نماینده‌ای را که می‌خواهید انتخاب کنید، تشخیص دهید و بعد او را برگزینید.[34]»

3-5- طرفدار محرومین و ضد فساد: «دیگر این‌که باید طرفدار محرومین باشد؛ بداند که در کشور محرومیت هست و سعی و همّت او باشد که رفع محرومیت کند. باید ضدّ فساد هم باشد و با فساد مالی و اقتصادی به‌شدّت و به‌جد، از بُن‌دندان و نه به لفظ، مخالف باشد، تا با فساد مبارزه کند. البته توانمند، با اخلاص و عالِم هم باشد.»[35]

3-6- داشتن دغدغه ارزشی و انقلابی:  «دنبال آدمهای مؤمن و شجاع و انقلابی و کسانی که بتوانند قدرت این ملت را - که در سایه‌ی ارزشهای انقلابی است - حفظ کنند، باشید. کسانی که وقتی قوانینی می‌گذارند و موضعی می‌گیرند و نطقی می‌کنند، همه در این جهت باشد. ...  آن کسی که بفهمد امام چه می‌گفت، چه می‌خواست و چرا می‌خروشید. وکیل آینده‌ی مجلس، باید دنبال راه امام و در خطّ او باشد.[36]»

3-7- شناخت اولویت های نظام: «نماینده باید دارای فهم و درک سیاسی باشد و مسائل کشور را بفهمد؛ هم مسائل خارجی و توطئه‌های دشمنان را و هم مسائل داخلی و نیازهای مردم و اولویت‌های کشور را. این‌طور نباشد که بدون رعایت اولویت‌ها، مسئله‌ای را مطرح کنند، شعاری بدهند و برای ملت و دولت مشکل درست کنند.[37]»

  1. نبایدهای یک گزینه اصلح:

4-1- فاسد و مرعوب نباشد: « آن کسی که به مجلس می‌رود ...  اگر فاسد، بیگانه‌پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگر نمی‌تواند نقشی را که ملت و طبقات محروم می‌خواهند، ایفا کند. اگر آن شخص انسان معامله‌گر، رشوه و توصیه‌پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشرِ تبلیغات و سیاست‌های خارجی جا زد، دیگر نمی‌تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آن‌جا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معیّن کند. این شخص غیر از کفایت ذاتی و داناییِ ذاتی، به شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده‌ی درست هم احتیاج دارد.»[38]

 4-2- سست عنصر نباشد: «آن کسی که اسلام را نمی‌پسندد و مقرّرات اسلامی را قبول نمی‌کند و برای خاطر دل بیگانگان و خوشامد دیگران، به انقلاب و ارزشهای انقلابی اهانت می‌کند و یا به خاطر ترس از دیگران، به جای این‌که به ملت گرایش نشان دهد، به دشمن گرایش نشان می‌دهد و آن کسی که تقوای لازم را ندارد و اهل معنویّات نیست و اهل دنیاست و فقط برای نام و نشان و استفاده‌ی شخصی، این مسؤولیت را می‌خواهد، او لایق و شایسته‌ی این کار نیست.[39]

همچنین باید در مقابل توپ و تشر این و آن - خارجی، داخلی، زورگویان، قدرتمداران - شجاع باشد و دل خود را نبازد. کسی که دل خود را در مقابل توپ و تشر باخت، دستش هم برای امضا می‌لغزد؛ پایش هم برای جلو رفتن می‌لرزد؛ نمی‌شود به او اعتماد کرد.[40]

4-3- در مسیر استکبار نباشد: «اگر نماینده‌ای بی‌علاقه به انقلاب و کشور و بی‌اعتقاد به قانون اساسی به مجلس راه پیدا کند که مصالح این کشور برایش مهم نباشد؛ دشمنی‌های استکبار جهانی را نفهمد، دلش بخواهد که از استکبار جهانی تملّق بگوید و در روزنامه‌ها و مجلّات وابسته به صهیونیست‌ها اسمش را درشت بنویسند و بگویند فلانی با سیاست نظام جمهوری اسلامی مخالفت کرد؛ چنین نماینده‌ای مجلس را خراب می‌کند، ملت را خراب می‌کند، کشور را هم خراب می‌کند؛ پس به‌درد نمی‌خورد.»[41]

4-4- وامدار نباشد: «اگر نماینده‌‌ای بر سرِ کار آید که قبل از ورود به مجلس، خود را وامدار دیگران کرده و مجبور باشد در مجلس وام آن‌ها را ادا کند؛ نانهایی به قرض گرفته باشد و بخواهد به مجلس که رفت، قرض خود را ادا کند؛ به‌درد نمی‌خورد.»[42] «نه باید به مراکز ثروتهای شخصی متصل بود، و نه به طریق اولی‌ به ثروتهای عمومی. کسی بیاید از پول بیت‌المال مصرف کند، برای اینکه به وکالت مجلس برسد؛ این دو برابر اشکال دارد، اشکال مضاعف دارد. این‌ها را باید مردم مراقب باشند.»[43]

 

[1] . بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین، 26/09/1382.

[2] . خطبه 27 نهج‌البلاغه.

[3] . صحیفه امام، جلد18، ص: 381

[4] . امام خمینی(ره)، 11/4/1360

[5] . بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات، 30/10/94

[6] . بیانات در دیدار مردم کرمان‌، 11/2/1384.

[7] . بیانات در دیدار مردم کرمان‌، 11/2/1384.

[8] . بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری انتخابات، 30/10/94

[9] . صحیفه امام، ج‏18، ص: 196

[10] . بیانات در دیدار مردم کرمان‌، 11/2/1384.

[11] . بیانات در دیدار مردم کرمان‌، 11/2/1384.

[12] . سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در آستانه انتخابات، 26/03/1400

[13] . بیانات در دیدار متصدیان برگزاری انتخابات، 30/10/94

[14] . بیانات در دیدار متصدیان برگزاری انتخابات، 30/10/94

[15] . سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب در آستانه انتخابات، 26/03/1400

[16] -  بیانات در دانشگاه امام حسین علیه‌السلام، 06/03/1392.

[17] - همان.

[18] - مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، 27/03/1384.

 

[19] - بیانات در دیدار مسئولان نظام، 15/01/1402.

[20] - همان.

[21]  بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ، 12/06/1394.

[22] - همان.

[23]  بیانات در خطبه‌‌های نماز عید سعید فطر ، 02/08/1385.

[24] -  پیشین.

[25]  - بیانات در حرم مطهر رضوی، 01/01/1393.

[26] بیانات در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان، 10/05/1399.

[27] - بیانات در دیدار خانواده­های معظّم اسرا و مفقودان جنگ تحمیلی،31/02/1376.

[28] - بیانات در دیدار کارگزاران حج، 26/11/1378.

[29] - همان.

[30] -  بیانات در دیدار مردم قم، 19/10/1394.

[31] - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم قم‌ در آستانه سالروز قیام ۱۹ دی، 18/10/1382.

[32] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید فطر،01/12/1374.

[33]  - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم قم‌ در آستانه سالروز قیام ۱۹ دی، 18/10/1382.

[34] - بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌، 07/10/1371.

[35]  - همان.

[36] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید فطر،01/12/1374.

[37] - بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌های نماز جمعه تهران‌، 07/10/1371.

[38] - بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین، 26/09/1382.

[39] - بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه‌های نماز عید فطر،01/12/1374.

[40] بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌، 13/11/1378.

[41] بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌ های نماز جمعه، 20/11/1374.

[42] - همان.

[43] بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی، 19/10/1399.