شماره 148 نشریه بصائر تحلیلی؛

س, 01/22/1402 - 12:28

شماره 148 نشریه بصائر تحلیلی؛

شکاف و بحران  بی‌سابقه در داخل رژیم صهیونیستی

با دور تازه مقاومت مسلحانه در فلسطین

مقدمه

 فرارسیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که به تدبیر مبارک امام راحل(ره) به نام «روز قدس» نام گذاری شده است، فرصتی است گرانبها که بار دیگر به مسایل فلسطین و آرمان مقدس این سرزمین اشغالی پرداخته شود. هدف دشمنان آن است که با گذر زمان، از یک سو مصائب وآرمان های ملت فلسطین به فراموشی سپرده شود و از سوی دیگر در روند سازش، رژیم اشعالگر قدس در منطقه تثبیت شود. اما حضور مسلمان و وجدان های بیدار در مراسم روز جهانی قدس، به جهانیان  نشان می دهد که آرمان فلسطین همچنان زنده است. این حضور همچنین تسریع کننده روند فروپاشی درونی رژیم غاصب است که خصوصا طی سال های اخیر شتاب فزاینده ای یافته و با توجه به تشدید اختلافات و بحران درونی رژیم غاصب اسرائیل، ناقوس خطر «نفرین دهه هشتم» را برای صهیونیست ها به صدا درآورده است.   

موقعیت راهبردی فلسطین در منطقه

فلسطین یک سرزمین ساحلی در غرب دریای مدیترانه است که از شمال به لبنان، از مشرق به سوریه و اردن و از جنوب به دریای سرخ و صحرای سینا محدود می‌شود. مساحت این سرزمین 27024 کیلومتر مربع است و یکی از حساس ترین مناطق استراتژیک جهان است. زیرا اولا مرکز تلاقی سه قاره بزرگ جهان یعنی آسیا، آفریقا و اروپاست وثانیا علاوه بر آن که یک ترمینال مهم تجاری ونظامی میان شرق وغرب است، می توان از آن نگهبانی مطمئن برای منطقه نفت خیز خاورمیانه ساخت. این عوامل باعث شده است استعمار انگلیس وپس از آن امریکا پیوندی عمیق با صهیونیسم یافته و از این منطقه برای تحقق اهداف ومنافع خود بهره برداری نمایند. «تئودور هرتزل» بنیانگذار اصلی صهیونیسم می گوید: «ما برای اروپا در این منطقه (فلسطین) پایگاهی در برابر آسیا بنا خواهیم کرد؛ ما پیشقراولان ونگهبانان تمدن غرب در برابر بربریت شرق خواهیم بود».

دلیل مهم دیگری که فلسطین را کانون توجهات جهانی قرار داده است جنبه قداست و روحانیت آن است. این سرزمین از دیرباز مهد پیامبران بزرگ الهی بوده است وبیت المقدس وآثار تاریخی آن همچون مسجد الاقصی مورد احترام ادیان سه گانه اسلام، مسیحیت ویهودیت است. عوامل فوق که برای کمتر سرزمینی دردنیا یافت می شود، موجب شد تلخ ترین تراژدی سیاسی قرن بیستم آفریده شود وجنبش صهیونیسم با ادعاهای واهی مذهبی وتاریخی به اشغال این منطقه مهم بپردازد.

چرایی و چگونگی ظهور غده سرطانی در قلب منطقه

فلسطین در دوره تشکیل امپراطوری عظیم عثمانی به دست فرماندارانی که از سوی این امپراطوری تعیین می شدند اداره می شد. درخلال جنگ جهانی اول در سال 1916 نیروهای انگلیسی به فلسطین حمله کردند وطبق قرارداد «سایکس- پیکو» این سرزمین تحت قیمومیت انگلستان درآمد.

پیش از آن در اواسط قرن 19 که مصادف با دوران تشدید یهودآزاری (آنتی سیمیتیسم) دراروپا وشوروی بود، پایه های اولیه صهیونیسم پی ریزی شد وکنگره های جهانی صهیونیسم شکل گرفت وتئودور هرتزل باانتشار کتاب «دولت یهود» طرح ایجاد یک حکومت یهودی را مطرح ساخت ودر سال 1905 سرزمین فلسطین به عنوان موطن یهودیان جهان برگزیده شد. تلاش های سران صهیونیسم به تدریج به ثمر نشست و در نوامبر 1917 «لرد بالفور» وزیر خارجه انگلیس اعلام کرد: دولت معظم بریطانیا به تشکیل یک سرزمین برای یهودیان در فلسطین با نظر مساعد می نگرد والبته حقوق ومذهب جوامع غیر یهودی این منطقه نباید خدشه دار شود».

این اعلامیه که به «وعده بالفور» مشهور گشت، زمینه ساز مهاجرت یهودیان جهان به سوی سرزمین فلسطین با شعار واهی «سرزمین بدون ملت برای ملت بدون سرزمین» شد. با اعلام جامعه بین الملل در سال 1923 مبنی بر به رسمیت شناختن موطن یهودیان، موج مهاجرت ها افزایش یافت و نهایتا پس از جنگ و اشغال اراضی فلسطینی ها بن گوریون اولین نخست وزیر اسراییل با حمایت مستقیم استعمار انگلیس، در سال 1948 تشکیل دولت اسراییل را رسما اعلام کرد.

البته فلسطینیان در برابر جنایات صهیونیستها ساکت ننشستند و با طرح تقسیم فلسطین به دو کشور یهودی وعربی که سازمان ملل در سال 1947 تصویب کرد مخالفت کردند. اما اسراییل همچنان به اشغالگری و جنایات خود ادامه می داد وشهرهای مهمی چون یافا، حیفا، تل آویو، ناصره، بئرالسبع وصحرای نقب را به اشغال درآورد و صدها هزار فلسطینی آواره شده و به کشورهای همسایه همچون لبنان و اردن و مصر و سوریه پناه بردند.

هدف اصلی غرب با محوریت انگلیس و بعدا ایالات متحده آمریکا از تشکیل رژیم نامشروع اسرائیل در قلب منطقه غرب آسیا ایجاد یک پایگاه سیاسی، امنیتی به منظور تثبیت و تداوم نفوذ خود در یکی از حساسترین مناطق جهان بوده است. از این منظر، جنبش صهیونیسم بیش از آن که دغدغه آوارگی اقلیت‌های یهود و ستمدیدگی آنان را در سر داشته باشد، مرتبط با یک حرکت استعماری بلندمدت بود که در آن روزگار انگلیس پیش قراول آن بود و بی جهت نیست که هرتزل وعده ایجاد پایگاهی برای غرب در فلسطین علیه بربریت شرق را می دهد.

بررسی ریشه های بحران فلسطین که بیش از یک سده پیشینه تاریخی دارد از حقایقی پرده برمی دارد که تحلیل روند جاری در اراضی اشغالی را برای ما آسان تر می سازد. آن چه در اقصی نقاط غرب آسیا می‌گذرد به تعبیر یکی از کارشناسان غربی، تنها نبرد برسر مرزها و سرزمین ها نیست، بلکه جدالی است دیرین میان ادیان و تمدن‌ها. به عبارتی این سرزمین کهن با موقعیت حساس جغرافیایی وتاریخی خود تبدیل به نقطه تلاقی فرهنگ وتمدن های سترگ تاریخ شده است، همان گونه که گذشته این دیار از قرن دهم میلادی به بعد شاهد جنگ های خونین صلیبی بوده است.

 

ابتکار روز جهانی قدس

جمهوری اسلامی ایران براساس مواضع اصولی و انسانی، از ابتدا در کنار آرمان فلسطین ایستاد و امام راحل (ره) در رمضان 1399قمری پیشنهاد روز جهانی قدس را اعلام کرد. در بیانیه امام راحل چنین آمده است:«من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعة ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و می تواند تعیین کنندة سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم.»[1]

این اعلام، روند مبارزات فلسطین را وارد نقطه عطف جدیدی کرد و به آرمان فلسطین صبغه اسلامی و بلکه جهانی بخشید. به تعبیر امام راحل با نگاه ژرفی که داشت روز قدس فقط مختص مسلمانان نیست، بلکه یک روز جهانی است. در واقع امام راحل آرمان فلسطین را از دایره تنگ قومی خارج کرد و به آن بعد اسلامی و جهانی داد و توطئه اسرائیل را که قصد داشت این نزاع را محدود به درگیری فلسطینی ها و اسرائیل و یا درگیری اعراب و اسرائیل کند خنثی نمود. همچنین روز جهانی قدس شعله مقاومت و مبارزه را بر اساس آموزه های اسلام برافروخت و طرح های جایگزین مانند سازش را نقش برآب کرد. در واقع روز قدس نمادی از ظلم ستیزی و مبارزه با اشغالگری و استعمار نوین است که قصد دارد فلسطین را در قلب جهان اسلام ببلعد.

پیام های روز جهانی قدس را طبق دیدگاه امام راحل و امام خامنه ای می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:

- آرمان فلسطین یک قضیه اسلامی و جهانی است و فقط مرتبط با ملت فلسطین یا اعراب نیست.

- راه حل قضیه فلسطین تنها از طریق وحدت مسلمانان و تلاش برای بازپس گیری حقوق مسلم فلسطینی ها حاصل می شود.

- روز قدس نماد بزرگترین جنگ روانی علیه دشمن صهیونیستی و اعمال فشار بر اشغالگران است.

- برگزاری پرشکوه روز جهانی قدس آرمان فلسطین را زنده نگاه داشته و توجه همه جهانیان را به این آرمان و حقانیت آن و نیز جنایات و اقدامات نامشروع رژیم غاصب جلب می کند.

- روز اسلام و احیای مبانی دین (از جمله ظلم ستیزی و دفاع از مظلوم) و روز هشدار به سازشکاران و خیانت کنندگان به آرمان فلسطین است.

- روز جهانی قدس آرمان فلسطین را به جهت اصلی خود بازگرداند و امروزه نسل جدید فلسطین و سایر ملت ها با آگاهی و روحیه مقاومت در برابر رژیم غاصب و حامیانش ایستاده اند.

- مقاومت فلسطین سیر صعودی و رشد کمی و کیفی یافته و از انتفاضه سنگ به انتقاضه موشک تبدیل شده و ضمن ایجاد هراس در میان اسرائیلی ها، موازنه قوا را دچار تغییر کرده است. این ها از برکات روز جهانی قدس و زنده نگاه داشتن آرمان فلسطین طی سال های گذشته می باشد.

دستاوردهای مقاومت و دفاع از آرمان قدس

به دنبال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در ایران، معادلات منطقه ای دستخوش تحولات اساسی شد و گفتمان مقاومت در برابر گفتمان سازش برجستگی خاصی پیدا کرد. جمهوری اسلامی ایران بر اساس رویکرد راهبردی امام راحل(ره) و با اتکا به اصل 154 قانون اساسی (مبنی بر حمایت از نهضت های آزادیبخش جهان) به پشتیبانی از آرمان فلسطین پرداخت و رژیم صهیونیستی که تا پیش از انقلاب اسلامی هم پیمان استراتژیک ایران بود، تبدیل به دشمن شماره یک شد که نه تنها مورد شناسایی ایران قرار نگرفت، بلکه به نابودی و محو آن از نقشه گیتی فراخوانده شد.

نتیجه راهبرد کلان جمهوری اسلامی نسبت به قضیه فلسطین حمایت از فسطینی ها در ابعاد مختلف سیاسی، تبلیغاتی، اقتصادی و نهاتیا نظامی ـ امنیتی بود. این کمک ها که عمدتا با محوریت نیروی قدس سپاه پاسداران و درایت و شجاعت فرمانده رشید آن شهید سردار سليمانی انجام می شد موجب تغییر معادلات در نزاع اسرائیل و فلسطین و در سطح کل منطقه شد.

از نشانه های بارز مقاومت فلسطین علیه اسرائیل غاصب، انتفاضه های متوالی در اراضی اشغالی بود. نخستین انتفاضه در دسامبر 1987 آغاز شد و مبارزات مردم فلسطین در نوار غزه و کرانه باختری را وارد مرحله جدیدی کرد. ویژگی انتفاضه آن بود که مبارزه را از انحصار گروه های فلسطینی که عمدتا در مبارزات خود به بن بست رسیده بودند درآورد و به آن صبغه مردمی داد. ویژگی مهم دیگر انتفاضه آن بود که اسلامگرایی (در مقابل گرایش های ناسیونالیستی وسوسیالیستی) در این مبارزات نمود یافت و گروه‌هایی چون حماس و جهاد اسلامی ظهور یافتند که بیش از هر چیز متکی بر آموزه های اسلامی و متاثر از انقلاب اسلامی واستراتژی امام راحل(ره) درمبارزه با اسرائیل غاصب بودند.

انتفاضه نگرانی سران اسراییل را برانگیخت، به ویژه آن که با عملیات‌های بی‌سابقه استشهادی ضربات سختی به صهیونیست‌ها وارد آمد. این نگرانی باعث شد در ادامه پروسه سازش، سازمان آزادیبخش فلسطین (به عنوان نماینده رسمی ملت فلسطین) به رهبری یاسر عرفات به پای میز مذاکره آمده و در سپتامبر 1993 توافق اسلو در نروژ میان دو طرف امضا شد. درواقع ساف رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و دست از مبارزه برداشت و حتی با تشکیل پلیس به سرکوب انتفاضه پرداخت و در برابر این سازش به حکومت خودگردان در محدوده نوار غزه و کرانه باختری دست یافت.

ترفند اسراییل در ایجاد تفرقه میان فلسطینیان تا حد زیادی کارگر افتاد و با سرکوب انتفاضه و شهادت و زندانی شدن بسیاری از سران و عناصر مقاومت، انتفاضه تا مدتی دچار رکود شد، اما این آتش زیر خاکستر بار دیگر در اکتبر 2000 در مسجدالاقصی شعله ور شد و انتفاضه دوم با گستردگی و شدت بیشتری در کلیه اراضی فلسطین (وحتی بخش هایی از سرزمین های 1948) از سرگرفته شد.

انتفاضه دوم دربردارنده تحولات کمی وکیفی در روند مبارزات مردم فلسطین علیه اشغالگران اسراییل بود وضربات سختی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد شد. نگاهی به آمار شهدای انتفاضه مسجد الاقصی و مقایسه آن با کشته های صهیونیستی که نسبتی حدود سه به یک می باشد حاکی از آن است که سلاح عملیات های استشهادی در جنگ نابرابر میان فلسطینی ها واسراییل کارآمدی خاصی داشته وآثار روانی و معضلات زیادی برای صهیونیست‌ها به همراه داشته است. در کنار خسارت های سنگین اقتصادی، بنا برآمار رسمی حدود یک ملیون یهودی در جریان انتفاضه دوم دست به مهاجرت معکوس زده و از اسراییل خارج شده اند.

روند انتفاضه در اراضی اشغالی با فراز و نشیب ادامه یافت و در مقاطعی به مرحله جنگ مستقیم بین مقاومت و رژیم صهیونیستی تبدیل شد، از جمله جنگ 22 روزه، 8 روزه و 50 روزه که با ورود تسلیحات موشکی به حوزه مقاومت در نوار غزه، معادله امنیتی به نفع مقاومت رقم خورد. در آن مقطع جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد از مقاومت فلسطین حمایت تسلیحاتی نموده و در جهت حمایت از آرمان فلسطین و استیفای حقوق فلسطینی ها این روند را ادامه خواهد داد. همچنین رهبر معظم انقلاب در مردادماه 1393 بر ضرورت مسلح شدن کرانه باختری به عنوان تنها راهکاری که ممکن است از محنت فلسطینى‌‌ ها بکاهد، تاکید فرمودند.[2]

طرح‌ها و راهکارهای بحران فلسطین

در طول این مدت فلسطین همواره کانون توجهات بین المللی بوده است و راه‌حل‌های مختلفی برای حل این بحران ارائه شده است. راه حل غرب عمدتا مبتنی بر ایجاد نوعی سازش و مصالحه میان دو طرف(اسراییل و فلسطینی‌ها) بوده است، هر چند در عمل غرب و به ویژه آمریکا همواره جانب اسراییل را گرفته وحقوق مسلم ملت مظلوم فلسطین را به فراموشی سپرده است.

در سال 2002 کمیته چهارجانبه ای متشکل از آمریکا واتحادیه اروپا وروسیه وسازمان مل برای حل وفصل بحران فلسطین وبحث درباره مسایل فیمابین موسوم به مسایل نهایی(آوارگان، بیت المقدس، حکومت مستقل فلسطین، مرزها وشهرک های یهودی نشین) تشکیل شد وپیشنهادهایی از جمله تاسیس دولت مستقل فلسطین را دراراضی 1967 ارائه کرد که با استقبال جهانیان و نیز دولت خودگردان فلسطین مواجه شد. اما درعمل هیچ یک از وعده های این کمیته که به «نقشه راه» موسوم بود، به بارننشست و هر بار اسراییل به بهانه های واهی از زیربار تعهدات خود شانه خالی می کرد.

در این میان جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که موجودیت رژیم صهیونیستی را به رسمیت نشناخته است، لذا قائل به آزادی فلسطین و از میان رفتن اسراییل از طریق مشی مقاومت مسلحانه است. البته در کنار راهبرد مقاومت، ایران از راهکارهای سیاسی و تبلیغاتی هم غافل نبوده است که ابتکار روز جهانی قدس یکی از این راهکارها محسوب می شود.

از طرفی رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در سال 1379 طرحی مبنی بر انجام همه پرسی در اراضی اشغالی فلسطین ارائه کردند که ناظر به بازگشت آوارگان فلسطینی به خانه و کاشانه خود و همه پرسی درباره حکومت فعلی اسراییل بود. ماهیت این طرح که صبغه ای دمکراتیک دارد، متضمن استیفای حقوق فلسطیینان وخروج صهیونیست‌ها از فلسطین است. به همین دلیل در حال حاضر بازگشت آوارگان تبدیل به یکی از خطوط قرمز رژیم صهیونیستی شده است، چون می داند که با پذیرش این امر یهودیان در اقلیت قرار خواهند گرفت.

شکاف و بحران بی‌سابقه در داخل رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی طی سال های اخیر از شکاف و اختلافات داخلی فزاینده در رنج است. این اختلافات موجب شده دولت های این رژیم پس ازمدت کوتاهی دچار فروپاشی شده و به همین دلیل اسرائیل طی چهار سال گذشته شاهد برگزاری پنج انتخابات زودهنگام بوده است. بحران داخلی و قطب‌بندی‌های جدید در اسرائیل با روی کارآمدن افراطی ترین دولت تاریخ این رژیم به نخست وزیری «بنیامین نتانیاهو» به اوج رسیده است.

نتانیاهو پس از ۱۸ ماه تبعید سیاسی به عنوان رهبر اپوزیسیون در پاییز گذشته توانست با ائتلافی با احزاب ارتدوکس مذهبی افراطی و ملی‌ گرای افراطی به قدرت بازگردد و دست‌ راستی‌ترین دولت اسرائیل را تشکیل دهد. نتانیاهو هم اکنون به خاطر فساد مالی در سه پرونده جداگانه تحت محاکمه است، هر چند وی اتهامات مربوط به فساد مالی را رد می‌ کند. نتانیاهو پس از رسیدن به قدرت به همراه شرکای سیاسی‌ خود در دولت وعده داد به عنوان یکی از برنامه های دولت جدید، به سرعت نظام قضایی را دچار اصلاح و تغییر کنند. این تغییرات به ائتلاف حاکم اجازه کنترل نسبت به انتصابات قضایی را می‌دهد و به پارلمان این مجوز را می‌دهد که تصمیمات دیوان عالی را وتو کند. منتقدان می‌ گویند هدف از این اصلاحات این است که احزاب ائتلاف حاکم با رهایی از نظارت قضایی، اهداف ایدئولوژیک‌ خود را به ویژه در عرصه توسعه طلبی در کرانه باختری به پیش ببرند.

کارشناسان حقوقی بر این باورند که اصلاحات مورد نظر نتانیاهو، سیستم «مهار و موازنه قدرت» را در اسرائیل دچار تزلزل می کند و به ائتلاف حاکم به رهبری نتانیاهو اجازه می ‌دهد بر سیستم قضایی که طبق قانون مستقل شمرده می ‌شود، تسلط پیدا کند. آنها همچنین میگویند نتانیاهو در حالی که خودش تحت محاکمه است، در اقداماتش برای تغییر شکل نظام قانونی دارای تعارض منافع می‌باشد. در مقابل دولت نتانیاهو مدعی است تغییرات قانونی برای کارآمد کردن حکومت‌ در مواجهه با یک قوه قضاییه‌ی مداخله‌گر ضروری است.

در پی اصرار نتانیاهو نسبت به طرح جنجالی خود، ده‌ ها هزار نفر به طور مکرر به خیابان‌ ها آمده و «شنبه های اعتراضی» شکل گرفت. همچنین تظاهرات خودجوش گسترده‌ ای در یکشنبه شب پس از اخراج یائوف گالانت وزیر جنگ که با اصلاحات قضایی مخالف بود، رخ داد. اخراج گالانت که به سرعت و عمدتا از طریق پیام‌رسان واتس‌اپ سازماندهی شد، خشم عمومی را برانگیخت و در مدتی کمتر از یک ساعت، هزاران نفر بزرگراه اصلی تل‌آویو را مسدود کردند و هزاران نفر در مقابل منزل نتانیاهو در بیت‌‌المقدس دست به تظاهرات زدند.

گالانت نخستین عضو هیئت دولت بود که به مخالفت با نتانیاهو پرداخت و به طور علنی خواستار تاخیر در اصلاحات قضایی شد. گالانت گفت با توجه به افت روحیه سربازان و تهدید آن ها به انجام ندادن وظایف در نتیجه بحران سیاسی جاری، آمادگی نظامی در معرض آسیب می باشد. گالانت یک ژنرال بازنشسته و صریح ‌اللهجه است و به طور طبیعی در جامعه‌ ای که دارای دغدغه‌های امنیتی بالایی است، از احترام ویژه برخوردار است. لذا نتانیاهو با حمله به فردی که مسئولیت امنیت ملی را داشت، با ورود به حیطه امنیت - که مورد اجماع جامعه چندقطبی اسرائیل است ـ عملا افکار عمومی را علیه خود تحریک کرد.

از طرفی، رهبران تجاری، روسای بانک‌ ها، دانشگاهیان، خلبانهای جنگنده‌ ها، نیروهای احتیاط ارتش، فرماندهان سابق امنیتی و سایر بخش‌های پرنفوذ جامعه نیز بر ضد این طرح به میدان آمده ‌اند. در این میان، بزرگترین اتحادیه صنفی اسرائیل اعلام اعتصاب عمومی کرد که از جمله به فلج شدن فرودگاه بین ‌المللی تل‌آویو انجامید. به دنیال عقب نشینی دولت، رئیس بزرگترین اتحادیه کارگری اسرائیل اعلام کرد اعتصاب عمومی را که می‌توانست کل اقتصاد اسرائیل را فلج کند، لغو می‌ کند.

اتحادیه صنفی اسرائیل که از جمله قدرتمندترین نهادها در رژیم صهیونیستی شمرده می شود، نمایندگی حدود 80 هزار نفر را در بخش‌ های گوناگون از جمله بهداشت، بانکداری، خدمات و حمل و نقل را به عهده دارد. با اینکه این اتحادیه قبلا بخش‌هایی از اقتصاد را در اعتصابات در سال‌های گذشته بر سر منازعات مربوط به موضوع‌های کاری فلج کرده بود، هرگز در اعتراض به یک موضوع سیاسی اعتصاب اعلام نکرده بود، لذا اعتصابات اخیر به لحاظ ماهیت و حجم بی سابقه محسوب می شود.

تصمیم به اعتصاب بلافاصله تاثیر خود را نشان داد. برای نمونه فرودگاه اصلی بین‌ المللی در تل ‌آویو همه پروازهای خروجی ‌اش را لغو کرد و هزاران مسافر زمین ‌گیر شدند. در واقع، اقتصاد اسرائیل در نتیجه اعتراضات مداوم آسیب دیده است و واحد پول این رژیم در هفته‌های اخیر دچار افت قیمت شده است. اعتصاب درازمدت می توانست اقتصاد رژیم غاصب را به کلی مختل کند و این یکی از دلایل مهم عقب نشینی نتانیاهو از طرح اصلاحات قضایی بشمار می رود. 

با توجه به تحولات اخیر، دورنمای دولت افراطی نتانیاهو در هاله ای ابهام فرو رفته است. مهلتی که نتانیاهو در ارائه اصلاحات قضایی به پارلمان اعلام کرد می ‌تواند به کاهش تنش‌ ها کمک کند و به او زمان دهد تا با مخالفانش به آشتی و توافق برسد. با این حال عقب نشینی وی، به شکل طبیعی خشم شرکای سیاسی دست راستی افراطی او را به دنبال خواهد داشت که چنین امری چه بسا ممکن است پایداری دولت او را مورد تهدید قرار داده و بار دیگر اسرائیل را وارد معرکه انتخابات زودهنگام نماید. چرخه فروپاشی دولت ها نشانگر چالش و تضادهای زیرساختی در رژیم غاصب صهیونیستی است که تداوم آن فروپاشی محتوم این رژیم را در آینده‌ای نه چندان دور به دنبال خواهد داشت.

دور تازه مقاومت مسلحانه در کرانه باختری

یکی از تحولات مهم در کرانه باختری رشد گروه‌های مقاومت مسلحانه کوچک بود که در شهرهای شمالی جنین و نابلس متمرکز شده‌اند. این پدیده از سال 1400 با تشکیل اولین گروه با نام گردان‌‌های جنین، در اردوگاه آوارگان جنین پس از شهادت «جمیل العموری» توسط صهیونیست ‌ها آغاز شد، اما در سال 1401 گسترش قابل توجهی یافت. امروز گروه‌ های مقاومت در اوج قدرت قرار دارند و تنها در سال 1401 حداقل هفت گروه جدید مقاومت در فلسطین تشکیل شده که عزم و اراده جدی برای مقابله با جنایت‌ های رژیم صهیونیستی دارند.

نکته مهم آن است که در کنار گروه های سنتی مقاومت مانند جنبش حماس و جهاد اسلامی، اکثر گروه های مقاومت جدید فلسطینی، نه از غزه، بلکه از کرانه باختری پا به عرصه درگیری گذاشته اند و تمرکز عملیاتی شان در داخل سرزمین های اشغالی، مرزهای 1948 و حتی در بیت المقدس و در کنج خانه صهیونیست‌هاست. از جمله این گروه ها می توان به تیپ جنین، تیپ طولکرم، عرین الاسود (بیشه شیران)، صقور الکرامه (عقاب های کرامت) و... اشاره کرد که عمدتا پس از عملیات سیف القدس در سال گذشته شکل گرفته و در واقع پروژه راهبردی «تسلیح کرانه باختری» محقق شده است.

با روی کار آمدن دولت افراطی بنیامین نتانیاهو، درگیری ها در کرانه باختری تشدید شده و رویارویی خونین بین اشغالگران صهیونیست و مقاومت کلید خورد. دولت اسرائیل که از ضربات مهلک مبارزان فلسطینی در جنین و اردوگاه معروف آن کینه به دل داشت، با هدف پایان دادن به این حملات در اوایل بهمن ماه 1401 جنایت جنین را رقم زد. در حمله بی سابقه نظامیان صهیونیست به اردوگاه جنین، ۱۱ شهروند فلسطینی شهید و دستکم ۲۰ نفر دیگر نیز زخمی شدند. فلسطینیان در مناطق مختلف کرانه باختری از جمله قدس اشغالی، رام الله، بیت لحم، نابلس و همچنین نوار غزه در محکومیت جنایت صهیونیست‌ها تظاهرات کردند و دست به اعتصاب عمومی زدند.

مقاومت فلسطین همواره تاکید کرده که خون ملت فلسطین بی ازرش نیست و اشغالگران باید تاوان بدهند حملات راکتی را به شهرک های صهیونیست نشین آغاز کرد و اوضاع را برای صهیونیستها ناامن کردند تا جایی که شهردار عسقلان به شدت از اقدام نتانیاهو انتقاد کرد.

واکنش شدید و عملی به حمله جنین توسط یک جوانی فلسطینی انجام شد. «خیری علقم» ۲۱ ساله ساکن اردوگاه شعفاط در قدس که سوار بر خودرو بود، در نزدیکی یک کنیسه یهودی در منطقه «نبی یعقوب» در شهرک بیت حنینا در شمال قدس اشغالی گروهی از صهیونیست ‌ها را به گلوله بست که طی آن 9 صهیونیست کشته شدند. نظامیان اسرائیلی با مجری عملیات وارد درگیری مسلحانه شدند و در نهایت او را به ضرب گلوله به شهادت رساندند. البته این پایان ماجرا نبود و در سایر نقاط کرانه باختری از جمله سلوان در قدس اشغالی و اریحا و قلقلیه حملاتی علیه صهیونیست ها انجام شد.

در پی عملیات شهادت طلبانه در قدس بنیامین نتانیاهو در مقر مرکزی پلیس در قدس اشغالی گفت: ما در یکی از بدترین حملاتی قرار داریم که طی سال‌های اخیر شاهد بوده‌ایم. قلب‌های ما با خانواده‌های کشته‌ها و زخمی‌‌هاست. وی افزود بعد از نشست با سیستم‌های امنیتی تصمیمات فوری بعد از عملیات را اتخاذ کرده و باید از روی درایت اقدام کنیم؛ از مردم می‌خواهم خودشان دست به اعمال قانون نزنند. همین منع شهروندان اسرائیلی از اقدامات خودسرانه، نشانگر ترس نتانیاهو از پیامدهای درگیری در کرانه بوده و وی به خوبی می‌داند که کرانه باختری نه فقط مسلح شده، بلکه جوانان فلسطینی انگیزه بالایی برای انتقام و درگیری سخت با نیروهای اسرائیلی در حد عملیات‌های استشهادی دارند.

حملات صهیونیست ها در ماه مبارک رمضان تداوم یافت و نیروهای اشغالگر اسرائیلی بیش از 400 فلسطینی را در مسجدالاقصی بازداشت کردند. آمارهای غیررسمی از زخمی شدن بیش از یکصد تن از نمازگزاران و معتکفان فلسطینی در صحن مسجدالاقصی حکایت دارد. یهودیان افراطی اصرار دارند در این ایام که مصادف با «عید پاک» یهودی هاست، حریم مسجد الاقصی را نقض کرده و بخشی از اعمال و عبادات خود را در حریم این مسجد بجا بیاورند. اما در پاسخ به تجاوز صهیونیست ها به مسجد الاقصی و نیز حملات این رژیم به نوار غزه و جنوب لبنان، مقاومت فلسطین در غزه و نیز حزب الله لبنان چندین موشک روانه اراضی اشغالی کرده و صهیونیست‌ها را روانه پناهگاه‌ها کردند. 

فرافکنی از طریق حمله به سوریه

معمولا رژیم صهیونیستی در مواقع بحران داخلی سعی می کند دست به فرافکنی زده و با حملات خارجی از جمله تجاوز به سوریه، فضای این رژیم را امنیتی کرده و افکار عمومی داخل را تا مدتی سرگرم سازد. یکی از خونین ترین حملات در سحرگاه جمعه 11 فروردین مصادف با نهم ماه مبارک رمضان در حومه دمشق انجام شد که در اثر آن دو نیروی سپاه پاسداران به شهادت رسیدند. روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ های جداگانه از شهادت «میلاد حیدری» و «مقداد مهقانی جعفر آبادی» خبر داده و بر پاسخ قاطع به جنایت‌های رژيم جعلی صهیونیستی تاکید کرده است.

به گزارش برخی منابع منطقه ای، صهیونیست ها در سال ۲۰۲۲ بیش از ۳۲ بار به مواضع و تأسیسات نظامی در خاک سوریه حمله کردند و در جریان این حملات بیش از ۹۰ هدف زمینی مورد اصابت قرار گرفته است. همچنین در این حملات ۸۹ نظامی سوری جان خود را از دست دادند و بیش از ۱۲۰ نظامی مجروح شده اند.

دولت دمشق نیز تا به حال چندین مرتبه در نامه‌هایی به مقامات سازمان ملل، خواستار اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از تکرار تجاوزات نظامی صهیونیست‌ها به سوریه شده است، اما جامعه جهانی در قبال حملات مکرر اسرائیل همچنان دچار سکوت و انفعال است.

افزون بر اهداف و انگیزه ایی چون اعمال فشار بر ایران و انهدام تسلیحات پیشرفته مقاومت؛ تشدید حملات اسرائیل علیه سوریه در شرایط فعلی و به طور خاص هدف قرار دادن مقرهای سپاه پاسداران، بی‌ارتباط با درگیری اخیر بین نیروهای مقاومت و اشغالگران آمریکایی نیست.

چرایی عدم پاسخ مناسب به حملات صهیونیستی

سوالی که همواره و پس از هر گونه حمله رژیم غاصب به سوریه مطرح می شود، چرایی عدم پاسخ مناسب سوریه یا جبهه مقاومت به این گونه حملات است. اولا حملات اسرائیل بدون پاسخ نمانده و هر از گاهی اهدافی در داخل رژیم مورد حمله قرار گرفته است. برای نمونه در حملات اخیر وزارت دفاع سوریه اعلام کرد در ساعت ۱۷ بامداد جمعه به تجاوز موشکی این رژیم که از سمت جولان اشغالی شلیک و خساراتی به یک پایگاه نظامی در ریف دمشق وارد شد پاسخ داده است. اما رژیم صهیونیستی غالبا حملات مقاومت را که در مواردی منجر به تلفات جانی و مادی فراوان شده اعلام نمی کند. ثانیا شرایط سوریه به گونه ای است که درگیر جبهه داخلی تروریسم در مناطق شمالی بوده و لذا قصد ایجاد جبهه جدیدی در جنوب و جولان را ندارد؛ به همین دلیل در بسیاری موارد در قبال حملات رژیم صهیونیستی خویشتنداری به خرج می دهد.

اما آنچه مربوط به جمهوری اسلامی و شهادت نیروهای سپاه پاسداران می‌شود سوال این است که آیا ایران در برابر این جنایات واکنش قاطعی نشان نخواهد داد؟ قطعا آن گونه که در بیانیه سپاه پاسداران تاکید شده حمله اخیر اسرائیل بدون پاسخ نخواهد ماند و البته نحوه و زمان آن به آینده موکول شده است. این پاسخ به طرق مختلف مستقیم و نیابتی قابل انجام بوده و نگرانی محافل داخلی اسرائیل از پاسخ ایران، نشانگر قریب الوقوع بودن آن می‌باشد.

در هر حال به منظور انتقام و نیز بازدارندگی رژیم متجاوز اسرائیل از تکرار حملات در آینده، اقدام به پاسخ کوبنده مقاومت به نحو مقتضی، یک امر ضروری محسوب می شود؛ به ویژه آن که دولت بنیامین نتانیاهو این روزها دچار چالش های فراوان داخلی بوده و درجه آسیب پذیری آن به شدت بالا رفته است. 

نزدیکی فروپاشی و نفرین دهه هشتم

فروپاشی قریب الوقوع رژیم صهیونیستی با توجه به شواهد و قرائن متعدد، بیش از گذشته مورد توجه محافل مختلف حتی در درون رژیم غاصب قرار گرفته است. مقام معظم رهبری در شهریورماه 1394 در دیدار با اقشار مختلف مردم فرمودند:«بعد از اتمام این مذاکرات هسته‌ای، شنیدم صهیونیست‌ها در فلسطین اشغالی گفتند فعلاً با این مذاکراتی که شد، تا ۲۵ سال از دغدغه‌ی ایران آسوده‌ایم؛ بعد از ۲۵ سال فکرش را می کنیم. بنده در جواب عرض میکنم اوّلاً شما ۲۵ سال آینده را نخواهید دید. ان ‌شاءالله تا ۲۵ سال دیگر، به توفیق الهی و به فضل الهی چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت».[3]

در شرایطی که نابسامانی و شکاف‌های داخلی در رژیم صهیونیستی رو به افزایش است، «اسحاق هرتزوگ» رئیس جمهوری اسرائیل غاصب نسبت به فروپاشی جامعه صهیونیستی از درون، هشدار داده و تاکید کرده شرایط به وجود آمده به خاطر بحران سیاسی ناشی از سیاست‌ های افراطی و نیز اصلاحات قضایی بنیامین نتانیاهو نخست وزیر جدید، همانند بشکه باروتی است که هر لحظه ممکن است منفجر شود. پیش از این «ایهود باراک» نخست ‌وزیر اسبق رژیم صهیونیستی هم ابراز نگرانی کرده بود که اسرائیل در معرض «نفرین دهه هشتم» قرار بگیرد و عمر آن پیش از هشتادمین سالگرد تأسیسش پایان یابد.

مساله فروپاشی رژیم نامشروع و غاصب اسرائیل تبدیل به یک کلیدواژه برجسته در قاموس سیاسی شده که نه فقط از سوی جمهوری اسلامی ایران و مقامات عالی آن مطرح شده، بلکه زمزمه‌های آن در درون رژیم نیز به گوش می‌رسد. در فرهنگ و تاریخ یهود مقوله‌ای به نام «نفرین دهه هشتم» مطرح است و گفته می‌شود در طول تاریخ یهود جز در دوران داود نبی، یهودیان بیش از هشتاد سال حاکمیت نداشتند و عمدتا در اثر نفرین دهه هشتم ساقط شده‌اند. اکنون نیز با توجه به شرایط بغرنج درونی اسرائیل و نیز در سایه رشد چشمگیر جبهه مقاومت، ترس از نفرین و فروپاشی ـ و به تعبیر هرتزوگ سقوط در پرتگاه ـ در میان یهودی‌ها شدت گرفته است.

سخن پایانی

در مجموع باید گفت با توجه به سنن الهی و ناپایداری ظلم و تجاوز، رژیم صهیونیستی مشغول پرداخت تاوان سیاست ‌های اشغالگری و تروریسم در طول 75 سال گذشته است و مهمترین بلیه‌‌ای که صهیونیست‌ها پس از وعده ‌های پوشالی درباره «ملت برگزیده» و «سرزمین موعود» گرفتار آن شده‌‌اند، نه فقط از سوی جبهه بیرونی، بلکه برخاسته از شکاف‌های متعدد درونی است که بحرانی عمیق را در اراضی اشغالی فلسطین رقم زده و اعتراضات گسترده و هشدارهای بی‌‌سابقه‌ای را از سوی مقامات و نخبگان این رژیم در برداشته است. قطعا تداوم بحران داخلی و حضور فعال مقاومت در اشکال مختلف به تعبیر رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیرشان با مسئولان و کارگزاران جمهوری اسلامی موجب تسریع روند فروپاشی رژیم غاصب در آینده‌ای نه چندان دور خواهد شد.

چکیده:

1- فرارسیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان که به تدبیر مبارک امام راحل(ره) به نام «روز قدس» نام گذاری شده است، فرصتی است گرانبها که بار دیگر به آرمان فلسطین پرداخته شود. هدف دشمنان آن است که با گذر زمان، از یک سو مصائب وآرمان های ملت فلسطین به فراموشی سپرده شود و از سوی دیگر در روند سازش، رژیم اشعالگر قدس در منطقه تثبیت شود. اما حضور مسلمانان و وجدان های بیدار در مراسم روز جهانی قدس، به جهانیان  نشان می‌دهد که آرمان فلسطین همچنان زنده است.

2- روز جهانی قدس شعله مقاومت و مبارزه را بر اساس آموزه های اسلام برافروخت و طرح‌های جایگزین مانند سازش را نقش برآب و مقاومت فلسطینیان را مسلحانه و فراگیر کرده است. مقاومت فلسطین که با سیر صعودی از انتفاضه سنگ به انتقاضه موشک تبدیل شده، ضمن ایجاد هراس در میان اسرائیلی‌ها، موازنه قوا را دچار تغییر کرده است. این دستاوردها از برکات روز جهانی قدس می‌باشد.

3- رژیم صهیونیستی طی سال های اخیر از شکاف و اختلافات داخلی فزاینده در رنج است. این اختلافات موجب شده دولت های این رژیم پس ازمدت کوتاهی دچار فروپاشی شده و به همین دلیل اسرائیل طی چهار سال گذشته شاهد برگزاری پنج انتخابات زودهنگام بوده است.

4- بحران داخلی و قطب‌بندی‌های جدید در اسرائیل با روی کارآمدن افراطی ترین دولت تاریخ این رژیم به نخست وزیری «بنیامین نتانیاهو» به اوج رسیده است. در پی اصرار نتانیاهو نسبت به طرح جنجالی اصلاحات قضایی ده‌‌ها هزار نفر به طور مکرر و بی‌سابقه به خیابان‌ها آمده و با شکل دادن به «شنبه‌های اعتراضی» به اذعان اغلب مقامات سابق و کنونی این رژیم، روندها و زمینه‌های فروپاشی داخلی آن را فراهم و دورنمای دولت افراطی را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.

5- به موازات ضعف و تزلزل در حکومت نامشروع صهیونیستی، گروه‌ های مقاومت در اوج قدرت قرار دارند و تنها در سال 1401 حداقل هفت گروه جدید مقاومت در فلسطین تشکیل شده است که اراده جدی برای مقابله با جنایات‌ این رژیم دارند. از این رو، لازم است در جهاد تبیین به مناسبت پاسداشت روز جهانی قدس، با هدف امیدآفرینی،‌تشویق به حضور مردم در راه‌پیمایی جهانی روز قدس و محتوم بودن تحقق سنت‌های الهی در پیروزی نهایی جبهه حق بر باطل، وضعیت فعلی سرزمین‌های اشغالی و به هم خوردن توازن قوا به نفع مقاومت برجسته و یاد شهید سلیمانی و یارانش گرامی داشته شود.    

 

[1] http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_42625

[2] https://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=28279

[3] https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=30716

 

فایل ها