ضمیمه شماره (3) نشریه الکترونیکی بصائر منتشر شد

د, 03/21/1403 - 09:50

ضمیمه شماره (3) نشریه الکترونیکی بصائر منتشر شد

 

موضوع: بازخوانی و بازآفرینی بنیادهای انتخاباتی و مردم‌سالارانه در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) با نگاه به انتخابات هشتم تیرماه

چکیده

1- انتخابات پیش رو(8 تیرماه 1403) در شرایطی برگزار می‌شود که ملت ایران بنا به فرمایش مقام معظم رهبری؛ یکی از بهترین‌ها (عالم مجاهد) را از دست‌ داده است. آنچه واضح است کسی شایسته انتخاب شدن از سوی مردم است که بتواند مسیر پیموده شده و گره‌گشای دولت سیزدهم را ادامه دهد.

2- راه و رسم رشد و تعالي نظام اسلامي قرار گرفتن بهترين‌ها و شايسته‌ها در صدر امور است. بنابراين بر افراد جامعه اسلامي لازم است تا ويژگي‌هاي افراد را بررسي کنند و از بين آن‌ها بهترين و شایسته‌ترین فرد را براي تصدي امور و کارگزاري نظام اسلامي برگزينند.

3- در الگوي حکمراني مطلوب حضرت امام(ره) ، مردم‌سالاري با شايسته‌سالاري تکميل خواهد شد. يا در تعبير دقيق‌تر با شايسته‌سالاري تحقق واقعي خواهد يافت. همه تلاش‌ها در معرکه سياست و انتخابات براي آن است تا شايستگان و کارآمدان بر مسند قدرت بنشينند و براي تأمين منافع ملت تلاش کنند و حاصل تلاششان کارآمدي و حل مشکلات مردم باشد.

4- از دیدگاه امام خمینی (ره) شرکت در انتخابات یک تکلیف دینی و وظیفه ملی بوده و حضور نیافتن در انتخابات در رأس کناهان کبیره است.

5- بنیادهای آموزه انتخاباتی و مردم‌سالارانه در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) عبارت‌اند از:

 1-5 - مردم پشتوانه اصلی حکومت است.

 2-5- ایمان و باور قلبی به مردم داشتن.

 3-5- بسط و گسترش حاکمیت مردم. 

5-4- ولی‌نعمت دانستن مردم.

 5-5- اعتقاد به شکل‌دهی به سرنوشت یک کشور از سوی ملت آن.

 6-5- میزان دانستن رأی ملت و اعتقاد به حضور همه‌جانبه مردم در تمام صحنه‌های سیاسی و اجتماع.

 7-5- تأکید بر حضور سیاسی و مشارکت مردم در عرصه قدرت.

 8-5- دقت و تأکید فراوان بر اصلح گزینی و شایسته‌سالاری.

 5-9- صیانت از آرای ملت.

6- مهم‌ترین شاخص‌ها و عناصر تعیین‌کننده در احصا و انتخاب نامزد ریاست جمهوری مطلوب و اصلح عبارتند از:

 1-6- تقید کامل به دین.

 2-6- اصرار و پافشاری به استقلال کشور.

 3-6- معتقد به مبارزه جدی با فساد.

4-6- ترجیح منافع ملی بر منافع خود و تعصبات جناحی.

5-6- با ایمان، شجاع، مؤمن، کارآمد، وظیفه‌شناس، پرانگیزه و انقلابی بودن.

 6-6- وفادار به مردم، به انقلاب و به اسلام.

 7-6- در مقابل دشمن سرسخت.

 8-6- دارای روحیه جهادی و به معنای واقعی کلمه طرفدار عدالت در ابعاد اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی.

 9-6- دارای توان اجرایی

 10-6- به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخل کشور در حل مسائل و مشکلات معتقد باشد.

 11-6- معتقد به جوانان و از ظرفیت‌های آن‌ها در حل مسائل کشور بهره جوید.

 12-6- نترس و شجاع باشد چراکه هیچ کاری با ترس و خوف پیش نمی‌رود و در عین‌حال مدیر و مدبر باشد و مدبرانه عمل نماید.

 

 

به نام خدا

مقدمه

هیچ زمانی چون چهاردهم خردادماه سال ۱۳۶۸ برای مردم ایران و آزادی‌خواهان جهان تلخ و مصیبت‌بار نبوده، زیرا در آن زمان مصیبت عظمایی بر مردم فرود آمد و روح بلند و ملکوتی بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی به ملکوت اعلاء پیوست، کسی که با نفس مسیح‌هایش پیکر بی‌جان مردم ایران را جانی تازه بخشید و نور امید را در دل ‌زنده کرد.اکنون باگذشت چندین سال از آن حادثه تلخ و ناگوار یاد و نام امام خمینی (ره) پرفروغ‌تر گشته و شمع فروزان انقلاب اسلامی موجب دلگرمی و امید مردم ایران و تمامی ملت‌های مظلوم جهان شده است. آنچه پس از رحلت امام خمینی(ره) اهمیت دارد، میراث بزرگ انقلاب اسلامی و حرکت آن بر مبنای اهداف و آرمان‌های حضرت امام و انقلاب اسلامی است و بر همین اساس شخص حضرت امام خمینی(ره) حفظ نظام جمهوری اسلامی را اعظم فرایض ارزیابی کرده و مرحله تداوم انقلاب یعنی جمهوری اسلامی را سخت‌تر از مرحله انقلاب تلقی می‌کند.

سی و پنجمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(ره) مصادف شد با حادثه تلخ سانحه هوایی و به شهادت رسیدن رئیس جمهور محبوب ملت ایران که به تعبیر مقام معظم رهبری، ملت ایران در این حادثه یکی از بهترین‌ها را از دست داد. با توجه به برگزاری انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری در هشتم تیرماه، ضروری می‌باشد، اندیشه‌های امام راحل در موضوع انتخابات بازخوانی شود.

حضرت امام خمینی(ره) به مسئله انتخابات نیز تأکید فراوان داشته و در تمام انتخابات دوران زمامداری خود، بر این امر پافشاری می‌کرد و همگان را به حضور پررنگ و انتخاب مناسب تشویق می‌نمود و این امر را یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی ایران بر می‌شمرد، و آن را ترسیمی روشن از آزادی و استقلال کشور می‌دانست. ایشان با توجه به جایگاه و اهمیت انتخابات، بارها درباره این موضوع، شرایط حضور مردم، وظیفه مسئولان و دولت، نکات و تذکراتی را بیان می‌فرمودند که در گاهنامه پیش رو درصدد بازخوانی مبانی و آموزه‌های انتخاباتی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) هستیم. 

 

بازخوانی بنیادهای  انتخاباتی و مردم‌سالارانه در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره)

1- مردم پشتوانه حکومت

اين سؤال که «چه کسي حق حکومت کردن دارد؟»، مقوله‌اي بنيادين در باب حکومت است که پاسخ‌هاي مختلفي به آن داده‌شده است. در پاسخ به اين سؤال هرچقدر براي رأي مردم بيشتر اعتبار قائل باشيم، به سمت نظريات مردم‌سالاري پيش رفته و هرچقدر بر جايگاه نخبگان تأکيد کرده و از اعتبار رأي توده‌ها بکاهيم، به همان اندازه به نظريات نخبه‌سالاري نزديک خواهيم شد. 

حضرت امام(ره) ازجمله نظريه‌پردازاني هستند که در ساختمان فکري خود، ارکان حکومت اسلامي را بر حمايت مردم بنا مي‌گذارد. ايشان در ديدار با «حامد الگار» نويسنده و متفکر مسلمان آمريکايي مي‌فرمايند: «پشتوانه يك حكومتي ملت است، اگر يك ملتي پشتوانه حكومتي نباشد، اين حكومت نمي‏تواند درست شود، اين نمي‏تواند برقرار باشد.» (7/10/57)

مبتني بر منطق مردم‌سالارانه حضرت امام(ره) هرچند فقيه عادل صاحب درايت، داراي صلاحيت لازم براي پذيرش جايگاه حاکم اسلامي است، اما حق حاکميت آنگاه مشروعيت مي‌يابد که رضايت و انتخاب ملت نيز به فقيه جامع‌الشرايط تعلق گيرد. وگرنه اگر رضايت مردم نباشد، رسيدن به قدرت از طريق زور و تقلب، راه‌هاي مشروع تشکيل حکومت اسلامي نخواهد بود. بنابراين فقيه جامع‌الشرايطي آنگاه حق حکومت مي‌يابد که در يک انتخاب مستقيم و يا غيرمستقيم مردمي انتخاب شود؛ انتخابي که چون در چارچوب مجاز شريعت (انتخاب از بين فقها) انجام‌شده، حاصل آن مشروعيتِ فردِ منتخب براي زمامداري خواهد بود. در همين راستا، مي‌توان به نامه حضرت امام(ره) خطاب به رئيس مجلس خبرگان بازنگري قانون اساسي مراجعه کرد. در آن چنين نوشته‌شده است: «اگر مردم به خبرگان رأي دادند تا مجتهد عادلي را براي رهبري حکومتشان تعيين کنند، وقتي آن‌ها هم فردي را تعيين کردند تا رهبري را به عهده بگيرد، قهري او موردقبول مردم است. در اين صورت، او ولي منتخب مردم می‌شود و حکمش نافذ است.»(9/2/68) 

تعبيري صريح‌تر دراین‌باره، در نامه ديگر حضرت امام(ره) در پاسخ به استفتاء نمايندگان خويش در دبيرخانه ائمه جمعه و جماعات سراسر کشور است که در آن شرط تولي امور مسلمين را آراي اکثريت آنان مي‌داند. وي در جواب اين پرسش که «در چه صورت فقيه جامع‌الشرایط بر جامعه‌ی اسلامي ولايت دارد»، مي‌نويسد: «[او] ولايت در جميع صور دارد، لکن تولي امور مسلمين و تشکيل حکومت بستگي دارد به آراي اکثريت مسلمين که در قانون اساسي هم از آن یادشده است و در صدر اسلام تعبير مي‌شده به بيعت با ولي مسلمين.» (29/10/66) 

2- باور قلبي به مردم

يکي از مهم‌ترين ارکان مردم‌سالاری ديني، اعتماد به مردم است. به‌واقع کسي نمي‌تواند این‌چنین از بسط و گسترش حاکميت مردم سخن بگويد، اما با همه وجود به مردم اعتماد نداشته باشد. واقعيت آن است که امام چنين بود و «هميشه، مردم در چشم امام، «اصل» بودند.»(14/3/71) به تعبير امام خامنه‌اي: «يکي از بزرگ‌ترين هنرهاي امام راحل ما اين بود که نيروي مردم را شناخت و آن را کشف کرد و از آن بهره گرفت؛ و به مردم اعتماد کرد.»(31/5/85)

معظم له تأکیددارند: «نگاه امام به ملت ايران با نگاه ديگران فرق داشت» و در همين راستا نقل مي‌کنند: «همان روز اگر مي‌خواستيم قضاوت بسياري از نخبگان علمي ديني و غیردینی و سياسي و غيره را درباره‌ ملت ايران مشاهده كنيم، مي‌ديدم قضاوت‌ها قضاوت‌هاي عجیب‌وغریبی است. بعضي اين ملت را باايمان نمي‌دانستند، بعضي داراي صداقت نمي‌دانستند، بعضي به نيرو و به وفاي آن‌ها شك مي‌كردند - كه ما این‌ها را شنيديم، از خيلي‌ها شنيديم - اما امام در سال ۱۳۴۱ در همين شهر قم، آن‌وقتی كه هنوز هيچ خبري از اين اجتماعات عظيم نبود، در همين مسجد اعظم گفت اگر ما به مردم فراخوان بدهيم، اين صحراي قم را از جمعيت پر مي‌كنند؛ لبيك مي‌گويند. نگاه او به مردم، يك چنين نگاهي بود؛ مردم را شناخت. آن عنصر باارزشِ اکسیر گونه‌ای كه مس‌ها را طلا مي‌كند، اين را در جان‌ودل مردم كشف كرد و آن را به كار گرفت. لذا با اين موانع بزرگي كه در سر راه وجود داشت، انقلاب پيروز شد. هيچ تحليلگري باور نمي‌كرد كه اين اتفاق در اينجا بيفتد. او تكيه‌ به خدا كرد، توكل به خدا كرد، وارد عمل شد، با دل مردم تماس برقرار كرد و مردم به صحنه آمدند و اين حركت عظيم اتفاق افتاد»(2/8/89)

استاد شهيد مرتضي مطهري که از نزديک‌ترين شاگردان حضرت امام(ره) به‌حساب مي‌آمد نيز نقل مي‌کند: «‏در ميان همه رفقا و دوستاني که سراغ دارم احدي مثل امام به روحيه مردم ايران ايمان‏‎ ‎‏ندارند. به ايشان نصيحت مي‌کنند که آقا آهسته‌تر حرکت کنيد، مردم دارند سرد‏‎ ‎‏مي‌شوند، مردم دارند از پاي درمی‌آیند. مي‌گويند: «نه مردم این‌جور نيستند که شما‏‎ ‎‏مي‌گوييد، من مردم را بهتر مي‌شناسم.»[1]

اعتماد به ملت لقلقه زباني و ادعاي گزافي نبود که تنها براي رأي جمع‌کردن و کسب حمايت و محبوبيت بر زبان امام(ره) جاری‌شده باشد، بلکه به‌واقع امر اين اعتقاد در قلب و باور امام نهادینه‌شده و مبناي عمل و تصميم‌گيري ايشان بود. ميرحسين موسوي نقل مي‌کند: «شبي در منزل حاج احمد آقا با تني چند از دوستان خدمت امام بوديم، بحث فداکاري‌هاي‏‎ ‎‏مردم پيش آمد. امام فرمودند: «مردم خيلي جلو هستند، ما عقبشان داريم می‌رویم». يکي‏‎ ‎‏از دوستان گفت: خوب حالا اگر بگوييم ما دنباله‌رو مردم هستيم، اين براي ما مصداق‏‎ ‎‏دارد؛ ولي در مورد شما نمی‌توانیم اين حرف را بزنيم شما جلودار مردم هستيد. من يادم‏‎ ‎هست که امام از اين حرف ايشان عصباني شده و فرمودند: «مردم جلو هستند». ايشان‏‎ ‎‏واقعاً به خوب بودن و انقلابي بودن مردم عميقاً معتقد بودند.»[2]اعتماد کامل امام به ملت ايران را مي‌توان در اين تعبير ايشان نيز مشاهده کرد، آنگاه‌که در وصيت‌نامه سياسي  الهي‌شان با صراحت اعلام داشتند: «من باجرئت مدعي هستم که ملت ايران و توده ميليوني آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله(ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن ‌علی(ع) مي‌باشند.»

3- ولی‌نعمتان جامعه

در حکومت اسلامي مطلوب حضرت امام(ره) مردم ولی‌نعمتان انقلاب هستند و اين «ولی‌نعمت» بودن بايد از سوي مسئولان نظام اسلامي فهم شود. حضرت امام(ره) خطاب به مسئولان کشور تأکیددارند: «كوشش كنيد كه با بندگان خدا جوري رفتار كنيد كه امامان شما رفتار مي‏كردند، پيغمبر شما رفتار مي‏كرد و ساير انبياء رفتار مي‏كردند. گمان نكنيد كه حالا فلان - نخست‏وزيراست، فلان وزير كشور است، فلان رئیس‌جمهور است، فلان استاندار است، فلان بخشداراست، فرماندار است، گمان نكنيد كه این‌ها یک‌چیزی است. آن‌که همه‌چیز است؛ به دست آوردن رضاي خداست و آن به اين است كه رضاي مخلوقي خدا را به دست بياوريد. با مردم كه شما سروكار داريد اين مردم را بايد رضايتشان را به دست بياوريد. همين مردم كوچه و بازار و كشاورزهاي بسيار عزيز و كارمندان و كساني كه در كارخانه‏ها زحمت مي‏كشند. این‌ها هستند كه مايه افتخار يك ملت و مايه پيروزي يك ملت است. پيروزي را براي ما و شما این‌ها به دست آوردند و این‌ها ولی‌نعمت ما هستند و ما بايد اين معنا را در قلبمان احساس كنيم كه با اين ولی‌نعمت‌های خودمان رفتاري بكنيم كه خدا از آن رفتار راضي باشد، گمان نكنيد آن‌کسی كه فرماندار یکجایی است بايد به رعيت آنجا، به مردم عادي آنجا، به بازاري آنجا، یک‌وقت خدای‌نخواسته يك بالاتري بفروشد آن‌طوری كه ساخت فرمانداران زمان سابق بود.»( 13/10/60)

در بيانات به‌کار رفته در باب نسبت ميان مردم و حکومت از سوي حضرت امام(ره) با تعابيري مواجه هستيم که بنيان اعتبار مسئوليت را در رأي و اعتبار ملت تعريف مي‌کند. اعتباري از جنس وکالت با همه آن نسبتي که بين وکيل و موکل در نظام حقوقي جاري و ساري است. براي نمونه، در محفلي که رئيس‌جمهور و وزرا و رئيس و نمايندگان مجلس حضور دارند، امام خطاب به آنان با صراحت بيشتري يادآوري مي‌کنند: «شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه ما را این‌ها آورده‏اند و وكيل كرده‏اند، آورده‏اند و وزير كرده‏اند، رئيس‌جمهور كرده‏اند. این‌ها ولی‌نعمت ما هستند، و ما بايد ولی‌نعمت خودمان را از آن قدرداني كنيم و خدمت كنيم به او و همين‌ها هستند كه الآن هم حفظ اين كشور را مي‏كنند و حفظ نظام اين كشور را مي‏كنند.»(19/11/60) در مراسم تنفيذ حکم رياست جمهوري محمدعلي رجايي نيز حضرت امام(ره) بر خدمتگزاري تأکیددارند و مي‌فرمايند: «‏شما بايد خدمت کنيد به اين مردم. شما، ما، همه بايد خدمت گزار این‌ها باشيم‏‎ ‎‏و شرافت همه ما به اين است که خدمت به خلق خدا بکنيم، این‌ها بندگان خدا‏‎ ‎‏هستند. خداي تبارک‌وتعالی علاقه دارد به اين بندگان و ما مسئوليم بايد‏‎ ‎‏خدمت بکنيم.»(11/5/60)

‏‏همين سخت‌گيري را در مواجهه با اعضاي کابينه دولت نيز دارد و در ديدار ايشان تأکيد مي‌کند: «اختيار دست خود شماهاست و شماها بايد براي اين ملت خدمت کنيد و‏‎ ‎‏خودتان را خدمتگزار مردم بدانيد. اگر در ذهنتان بياوريد که من وزيرم و بايد‏‎ ‎‏مردم از من ‏‏[‏‏اطاعت‏‏]‏‏ بکنند بدانيد اصلاح نشديد.‏ در ذهنتان حتي خلجان بکند، آقاي رئيسجمهور در ذهنش خلجان بکند که‏‎ ‎‏من شخص اول مملکت هستم و چه و کذا، اين اصلاح‌نشده است خلجانش‏‎ ‎‏هم از شيطان است... شما همان نظرتان به اين باشد که‏‎ ‎‏تکليف شرعي الهي خودتان را که مقامي را داريد و بايد با اين مقام خدمت‏‎ ‎‏کنيد. اين آلت است براي خدمت به مردم، خودش چيزي نيست و اگر خدمت‏‎ ‎‏به مردم کرديد، مقام براي شما صلاحيت دارد، خوب است و اگر نشد مقام‏‎ ‎‏چيزي نيست.‏»(31/5/60)

4- بي‌تفاوت نباشيد نسبت به سرنوشت

يکي از مؤلفه‌هاي کليدي که نهضت امام خميني(ره) را از ديگر نهضت‌هاي مشابه ممتاز کرد، اعتمادي بود که ايشان به توده‌هاي مردم داشت. ايشان بيش از آنکه تلاش کنند تا حرکتي با محوريت نخبگان شکل دهند، بر اين باور بودند که اين ملت‌ها هستند که بايد سرنوشت خود را به دست گرفته و با اراده و تصميم خود آينده را رقم بزنند. 

با پيروزي انقلاب اسلامي بار ديگر اين احزاب و گروه‌هاي سياسي نبودند که محوريت انقلاب را بر عهده گرفتند، بلکه امام امت با ايجاد فضاي باز براي حضور مستمر ملت درصحنه، با تأکيد بر برگزاري رفراندوم و انتخابات متعدد، زمينه‌هاي قانوني اين حضور را نهادينه کردند، به‌نحوی‌که سال 1358 را بايد سال حضور مستمر ملت در پاي صندوق‌هاي رأي ناميد.

رهبر کبير انقلاب اسلامي از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تلاش کردند تا ملت را نسبت به‌ضرورت مشارکت سياسي و حضور درصحنه‌های مهم تصمیم‌گیری براي کشور، ازجمله انتخابات مختلف آگاه کند. شايد مهم‌ترين انتخاب، رفراندوم قانون اساسي بود که معظم له در سخناني فرمودند: «بي‌تفاوت نباشيد نسبت به سرنوشت مملكت خودتان، نسبت به اسلام، نسبت به ملت. نسبت به كشور بي‌تفاوت نباشيد. گوش نكنيد به اين حرف این‌ها كه قانون اساسي خوب نشده، و محتوايش چه است. این‌ها تمام در نظر دارند كه نگذارند كه شما رأي بدهيد به قانون اساسي، و شما را بي‏تفاوت كنند يا بدبين كنند. » (18/8/58)

امام امت در ديگر انتخابات نيز بر مشارکت گسترده تأکيد داشته و در آستانه انتخابات رياست جمهوري در سال 1364 با برشمردن آثار بين‌المللي مشارکت حداکثري ملت مي‌فرمايند: «من كار ندارم كي رئیس‌جمهور مي‏شود، به من مربوط نيست، من خودم يك رأي دارم به هر كه دلم مي‏خواهد مي‏دهم، شما هم همين‏طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد. اگر- خدای‌نخواسته - از عدم مشاركت شما يك لطمه‏اي بر جمهوري اسلامي وارد بشود، بدانيد كه آحاد ما، كه اين خلاف را كرده باشيم- خدای‌نخواسته- مسئول هستيم؛ مسئول پيش خدا هستيم. » (8/5/64)

البته در نگاه حضرت امام(ره) انتخابات تنها جلوه‌اي از مشارکت مردمي است و ملت در همه حوزه‌هاي تصمیم‌گیری و سازندگي کشور بايد حضور فعال داشته باشند. امام(ره) با صراحت تمام خطاب به مسئولان مي‌فرمايند: «مردم را در همه امور شركت بدهيم. دولت به‌تنهایی نمي‏تواند كه اين بار بزرگي كه الآن به دوش اين ملت هست بردارد. همان‌طوری كه ملاحظه مي‏كنيد چنانچه اين شور و شعف ملت و جوان‌هاي عزيز نبود، هيچ دولتي نمي‏توانست مقابله كند با اين قدرت‌هایی كه همه قدرتشان را، قوه‏شان را پهلوي هم گذاشتند و به ما حمله كردند. بدون اينكه اين ملت همراهي كند ما نمي‏توانستيم كاري بكنيم. هرچه داريم از این‌هاست و هرچه هست مال این‌هاست، دولت عامل این‌هاست، قوه قضائيه عامل این‌هاست، قوه اجرائيه عامل این‌هاست. قوه مقننه عامل این‌هاست؛ اداي تكليف بايد بكنند، شركت بدهند مردم را در همه امور.» (19/3/65)

5. ميزان رأي ملت است

نهضت اسلامي حضرت امام خميني(ره) مبتني بر حضور همه‌جانبه ملت در تمام صحنه‌هاي سياسي - اجتماعي شکل‌گرفته و تداوم يافت و عرصه‌اي نبود که در آن ملت حضور فعال و پرشور نداشته باشند. به‌واقع برخلاف بسياري از ديگر نهضت‌ها و انقلاب‌ها با پيروزي انقلاب اسلامي حضرت امام (ره) اجازه نداد تا مردم به خانه‌هاي خود بازگردند و زمام امور را به نخبگان و سیاسیون سپارند تا برايشان تصميم‌سازي کنند و ملت منفعلانه تنها نظاره‌گر مسائل باشند.

اين جهت‌گيري برخاسته از عمق نگاهي رهبري الهي بود که در رأس اين نهضت قرار داشت و ايشان با تمام وجود به ملت خويش باور داشتند. به همين دليل از روز اول پيروزي نهضت کار را به مردم سپردند و از ايشان خواستند تا در گام‌به‌گام فرآيند شکل‌گیری نظام رأي خود را اعلام کنند. رفراندوم جمهوري اسلامي، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساس، رفراندوم قانون اساسي، انتخابات مجلس شوراي اسلامي، انتخابات رياست جمهوري، انتخاباتي بود که در دو سال ابتدايي شکل‌گیری اين نظام سياسي با حضور پرشکوه مردم برگزار شد و نظام سياسي مبتني بر خواست و رأي ملت قانوني شد.

حضرت امام(ره) در آستانه شکل‌گیری مجلس خبرگان قانون اساسي با صراحت اعلام مي‌دارند اعضاي مجلس خبرگان تنها وکيل ملت بوده و قانون تدوین‌شده بايد به تأييد ملت برسد؛ چراکه «ميزان رأي ملت است، ملت یک‌وقت خودش رأي مي‏دهد، اين اساس، یک‌وقت يك عده‏اي را تعيين مي‏كند كه آن‌ها رأي بدهند، آن در مرتبه دوم صحيح است، والاَّ مرتبه اول، حق مال خود ملت است.» (25/3/58)

حضرت امام(ره) با صراحت ضمن مذمت هرگونه رفتار استبدادي و تأکيد بر اينکه «اسلام به ما اجازه نداده است كه ديكتاتوري بكنيم!» اعلام مي‌دارند: «ما تابع آراي ملت هستيم. ملت ما هر طوري رأي داد، ما هم از آن‌ها تبعيت مي‏كنيم. ما حق نداريم، خداي تبارک‌وتعالی به ما حق نداده است، پيغمبر اسلام به ما حق نداده است كه ما به ملتمان یک‌چیزی را تحميل بكنيم، بله ممكن است گاهي وقت‏ها ما يك تقاضايي از آن‌ها بكنيم، تقاضايي كه خادم يك ملت از ملت مي‏كند، لكن اساس اين است كه مسئله دست من و امثال من نيست و دست ملت است.»(19/8/58)

در کنار اين اعتماد کامل حضرت امام(ره) به ملت، مي‌توان نوعي مخالف و بي‌اعتمادي ايشان را نسبت به جريان‌ها و گروه‌هاي سياسي‌اي مشاهده کرد که تنها ادعاي مردمي بودن را داشته و در عمل به ملت نگاهي ابزاري براي تحقق منافع قدرت‌طلبانه خود داشتند. اين حقيقتي است که رهبر معظم انقلاب اسلامي و شاگرد خلف حضرت روح‌الله به آن چنين اشاره مي‌کنند: «امام به معناي واقعي كلمه معتقد به آراي مردم بود. يعني آنچه را كه مردم مي‏خواهند و آراءشان بر آن متمركز مي‏شود. البته در اين كارها هیچ‌وقت سررشته كار را هم به دست سياست‏بازان نمي‏داد. مردم غير از سياست‌بازهايند، غير از مدعيان سیاست‌اند، غير از مدعيان طرفداري مردم‌اند. امام به مردم اعتماد داشت. خيلي از گروه‌ها و احزاب و داعيه‏داران و سياست‏بازها و حزب بازها و امثال این‌ها بودند، امام به این‌ها كاري نداشت، ميدان هم به این‌ها نمي‏داد كه بيايند زياده‏طلبي كنند، به نام مردم حرف بزنند و عوض مردم تصميم بگيرند، ليكن به آراي مردم احترام مي‏گذاشت.» (14/3/78)

6- مردم احتياج به قيم ندارند!

يکي از مسائل مهم در نظام‌هاي سياسي تبيين جايگاه نخبگان و توده‌ها در فرآيند تصميم‌گيري و برقرار کردن نسبتي بهينه ميان اين دو رکن جامعه است. نظام‌هاي سياسي که رکن و بنيان تصميم‌گيري را بر توده‌هاي مردم بنانهاده‌اند، به نظام‌هاي مردم‌سالار شهرت يافته‌اند و نظام‌هايي که بر وزن بيشتر نخبگان تأکیددارند، از مردم‌سالاري فاصله گرفته و به نظام‌هاي نخبه سالار، تماميت‌خواه و اريستوکرات نزديک مي‌شوند.

نظام جمهوري اسلامي ازجمله نظام‌هايي است که از همان ابتدا مبتني بر مرد‌م‌سالاري شکل گرفت و بنیان‌گذار جمهوري اسلامي بر اهميت نقش ملت تأکيد کردند؛ اما در طول عمر پربرکت خود مصون از تهديدات نبوده است و گاه نظراتي شايع شده که با پررنگ کردن نقش نخبگان، جمهوريت نظام را تهديد کرده‌اند. اين نگاه با صورت‌هاي متنوعي خودنمايي کرده و گاه احزاب و گروه‌هاي سياسي، به نحوي تلاش کرده‌اند تا انتخاب و نظر خود را بر مردم تحميل کنند.

حضرت امام(ره) در عبارات متقني اين نگاه «قيم‌مآبانه» را در عرصه‌هاي مختلف به‌نقد کشيده‌اند که مشهورترين آن‌ها در آستانه انتخابات دور سوم مجلس شوراي اسلامي بود. ايشان در نقد اين نگاه از بالا به پايين که معتقد بود مردم بايد به افرادي که جناح‌هاي سياسي(به‌عنوان نخبگان و خبرگان سياسي!) معرفي مي‌کنند، رأي دهند، چنين فرمودند: «همان‌طور که بارها گفته‌ام، مردم در انتخابات آزادند و احتياج به قيم ندارند و هيچ فرد و يا گروه و دسته‌اي حق تحميل فرد يا افرادي را به مردم ندارند. جامعه اسلامي ايران که با درايت و رشد سياسي خود جمهوري اسلامي و ارزش‌هاي والاي آن و حاکميت قوانين خدا را پذيرفته‌اند و به بيعت و اين پيمان بزرگ وفادار مانده‌اند، مسلم قدرت تشخيص و انتخاب کانديداي اصلح را دارند.»(11/1/67)

حضرت امام(ره) در عباراتي حکيمانه در برابر جرياني انحرافي که در آستانه انتخابات دوم مجلس مدعي شده بود ازآنجاکه در اسلام سياست امري تخصصي است، تنها اسلام‌شناسان بايد در آن دخالت کنند و ديگران بايد از آن‌ها تبعيت کنند، چنين هشدار مي‌دهند: «از قراري كه من شنيده‏ام در دانشگاه بعضي از اشخاص رفته‏اند گفته‏اند كه دخالت در انتخابات، دخالت در سياست است و اين حق مجتهدين است. تا حالا مي‏گفتند كه مجتهدين در سياست نبايد دخالت بكنند، اين منافي با حق مجتهدين است، آنجا شکست‌خورده‌اند، حالا عكسش را دارند مي‏گويند. اين هم‌روی همين زمينه است، اينكه مي‏گويند انتخابات از امور سياسي است و امور سياسي هم حق مجتهدين است هر دويش غلط است. انتخابات سرنوشت يك ملت را دارد تعيين مي‏كند، انتخابات برفرض اينكه سياسي باشد و هست هم، اين دارد سرنوشت همه ملت را تعيين مي‏كند، يعني آحاد ملت سرنوشت زندگي‌شان در دنيا و آخرت منوط به اين انتخابات است. این‌طور نيست كه انتخابات را بايد چند تا مجتهد عمل كنند، اين معني دارد كه مثلاً يك دویست‌تا مجتهد در قم داشتيم و یک‌صد تا مجتهد درجاهای ديگر داشتيم، این‌ها هم بيايند انتخاب كنند، ديگر مردم بروند كنار؟! ... دانشگاهي‏ها بدانند اين را كه همان‌طوری كه يك مجتهد در سرنوشت خودش بايد دخالت كند، يك دانشجوي جوان هم بايد در سرنوشت خودش دخالت كند. فرق مابین دانشگاهي و دانشجو و مثلاً مدرسه‏اي و این‌ها نيست، همه‏شان باهم هستند. اينكه در دانشگاه رفتند و يك همچو مطلبي را گفتند، این‌یک توطئه‏اي است براي اينكه شما جوان‏ها را مأيوس كنند.»(9/12/62)

7- حضور نيافتن در انتخابات در رأس گناهان كبيره

در منظومه فکري حضرت امام(ره) هرچند حضور سياسي و مشارکت در عرصه قدرت جزء حقوق اوليه مردم به‌حساب مي‌آيد، اما از ديگر سو فعاليت سياسي جزء وظايف شرعي، انقلابي و عقلاني آنان نيز به شمار مي‌آيد؛ لذا مردم موظف‌اند با همه توان پای‌کار انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي باشند که يکي از مهم‌ترين تجلي‌گاه‌ آن حضور در پاي صندوق رأي است. حضرت امام(ره) در وصيت‌نامه سياسي  الهي خود به اين مهم چنين اشاره دارند: «وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس‌جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و چه انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، درصحنه باشند و اشخاصي كه انتخاب مي‌كنند روي ضوابطي باشد كه اعتبار مي‌شود، مثلاً در انتخاب‌ خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، توجه كنند كه اگر مسامحه نمايند و خبرگان را روي موازين شرعی و قانون انتخاب نكنند، چه‌بسا كه خساراتي به اسلام و كشور وارد شود كه جبران‌پذیر نباشد و در اين صورت همه در پيشگاه خداوند متعال مسئول مي‌باشند.»

اين عبارات به‌خوبی اهميت انتخابات و ضرورت هوشياري و مشارکت ملت در آن را مشخص مي‌کند و ايشان را نسبت به عواقب جدي نگرفتن انتخابات و بي‌توجهي به معيارها انذار ميدهد. بنیان‌گذار جمهوري اسلامي با مسئول خواندن همه اقشار ملت نسبت به آينده انتخابات، با اشاره به حوادث تلخ دوران مشروطه و خارج شدن کار از دست ملت و به انحراف کشيده شدن نهضت یادکرده و با صراحت اعلام مي‌دارند: «ازاین‌قرار، عدم دخالت ملت از مراجع و علماي بزرگ تا طبقه بازاري و كشاورز و كارگر و كارمند، همه و همه مسئول سرنوشت كشور و اسلام مي‌‌باشند؛ چه در نسل حاضر و چه در نسل‌هاي آتيه؛ و چه‌بسا كه در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه،‌ گناهي باشد كه در رأس گناهان كبيره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد و الاّ كار از دست همه خارج خواهد شد. و اين حقيقتي است كه بعد از مشروطه لمس نموده‌ايد و نموده‌ايم. چه هيچ علاجي بالاتر و والاتر از آن نيست كه ملت در سرتاسر كشور در كارهايي كه محول به اوست بر طبق ضوابط اسلامي و قانون اساسي انجام دهد؛ و در تعيين رئیس‌جمهور و وكلاي مجلس با طبقه تحصيلكردة متعهد و روشنفكر بااطلاع از مجاري امور و غیر وابسته به كشورهاي قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوري اسلامي مشورت كرده، و با علما و روحانيون باتقوا و متعهد به جمهوري اسلامي نيز مشورت نموده؛ و توجه داشته باشند رئیس‌جمهور و وكلاي مجلس از طبقه‌اي باشند؛ كه محروميت و مظلوميت مستضعفان و محرومان جامعه را لمس نموده و در فكر رفاه آنان باشند، نه از سرمايه‌داران و زمينخواران و صدرنشينان مرفه و غرق در لذات و شهوات كه تلخي محروميت و رنج گرسنگان و پابرهنگان را نمي‌توانند بفهمند و بايد بدانيم كه اگر رئیس‌جمهور و نمايندگان مجلس، شايسته و متعهد به اسلام و دلسوز  براي كشور و ملت باشند، بسياري از مشكلات پيش نمي‌آيد؛ و مشكلاتي اگر باشد رفع می‌شود.»

انتخابات از نگاه حضرت امام(ره) ، يکي از عرصه‌هاي مهم نبرد با استکبار جهاني و دشمنان ملت ايران است؛ به همين دليل است که نه‌تنها در تشويق مردم به شرکت در انتخابات از ادبيات ويژه حماسي بهره مي‌بردند، بلکه به‌وضوح ابراز مي‌کردند که شکست در انتخابات و حضور نيافتن گسترده مردم در انتخابات سبب مي‌شود که مثل دوره مشروطيت، انقلاب شکست بخورد و عناصر غير معتقد به انقلاب و اسلام و مزدوران استکبار به قدرت دست يابند. حضرت امام(ره) دراین‌باره مي‌فرمودند:

«تکليفي است که به همه ملت متوجه است، به زن و مرد و به آن‌کسی که به حد رأی دادن قانوني رسيده واجب است اين مسئله که در پاي صندوق‌های تعيين رئیس‌جمهور حاضر بشوند و رأی بدهند. اگر سستي بکنيد، کساني که مي‌خواهند اين کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پيروز بشوند... اگر مردم اسلام را، استقلال و آزادي را، نبودن تحت اسارت شرق و غرب را می‌خواهند، همه در انتخابات شرکت کنند و درصحنه حاضر باشند... درهرصورت ما بايد از کيد اين خائنين هیچ‌وقت غافل نشويم. این‌ها دائماً مشغول نقشه‌کشي هستند و دائماً مشغول توطئه هستند براي اينکه اين سیلی‌ای که از اسلام خورده‌اند این‌ها، به اين زودي جبران‌پذیر نيست. این‌ها می‌خواهند و می‌دانند که بازور نمی‌شود اين کار را انجام داد، اگر هم یک‌وقتی مي‌گويند که ما بازور و نظامي مي‌کنيم، اين بيخود مي‌گويد خودشان هم مي‌فهمند که بيخود مي‌گويد. آن‌ها اگر بخواهند کاري بکنند همين از ناحيه خود مردم، از ناحيه دانشگاه، از ناحيه بازار، از ناحيه کارگرها، از ناحيه کارخانه‌ها، از اين جاها مي‌خواهند صدمه بزنند. شما اگر بخواهيد براي خدا باشد يا براي ملتتان باشد يا براي زندگي خودتان باشد، بخواهيد اسير نباشيد بايد همه توجه کنيد و گول اين حرف‌ها را نخوريد و در انتخابات به‌طور فعال همه دخالت بکنيد.» (9/12/62)

در انتخابات ۱۳۶۷ که آخرين انتخاباتي بود که در زمان حيات امام خميني(ره) برگزار شد، معظم له در بخشي از پيامي که به مردم درباره شرکت در انتخابات فرستادند، چنين فرمودند: «اينجانب در هر شرايطي در انتخابات شرکت مي‌کنم و ان‌شاءالله دنيا خواهد ديد که مردم عزيز ايران چگونه حماسه حضور گذشته خويش را در سراسر ميهن اسلامي تکرار خواهند کرد.» (7/1/67)

حضرت امام(ره) در آستانه سومين دوره انتخابات رياست جمهوري با صدور پيامي خطاب به ملت ايران از ايشان خواستند که با همه توان به ميدان آيند و حماسه‌اي بزرگ خلق کنند که دشمنان انقلاب اسلامي را مأيوس کند. ايشان مي‌فرمايند: «امروز شرکت در انتخابات رياست جمهوري نه‌فقط يک وظيفه اجتماعي و ملي است، بلکه يک وظيفه شرعي اسلامي و الهي است که شکست در آن، شکست جمهوري اسلامي است، که حفظ آن بر جميع مردم از بزرگ‌ترین واجبات و فرايض است و وسوسه در آن از شيطان بلکه عمال شيطان بزرگ است. برادران و خواهران! با هشياري بسيار و ديد اسلامي سياسي با مسائل برخورد کنيد و از وسوسه منحرفان و مخالفان اسلام و وابستگان به سياست اجانب اجتناب نماييد که اينان با هر وسيله مي‌خواهند پايه‌هاي جمهوري اسلامي را متزلزل کنند و به خيال رسيدن به مقاصد خودشان، از هر فرصتي بهره‌برداري نمايند و نگذارند که شما در اين امر حياتي که شخصيت خود و کشورتان بسته به آن است شرکت کنيد.»(2/7/60)

در اين نگاه، انتخابات، عرصه مقابله با استکبار است و وظيفه همه اين است که سهمي در اين مواجهه داشته باشند. انتخابات جهادي است که هيچ هزينه و هيچ خطري براي سربازانش (عموم مردم) ندارد؛ ولي همين جهاد في سبيل الله، نتيجه‌اي بسيار بزرگ و بااهمیتی داشته و آينده انقلاب را تضمين مي‌کند و دشمنان را بار ديگر مأيوس و نااميد و سرگردان خواهد کرد.

8- اصلح گزینی و شايسته‌سالاري

در الگوي حکمراني مطلوب حضرت امام(ره)، مردم‌سالاري با شايسته‌سالاري تکميل خواهد شد. يا در تعبير دقيق‌تر با شايسته‌سالاري تحقق واقعي خواهد يافت. همه تلاش‌ها در معرکه سياست و انتخابات براي آن است تا شايستگان و کارآمدان بر مسند قدرت بنشينند و براي تأمين منافع ملت تلاش کنند و حاصل تلاششان کارآمدي و حل مشکلات مردم باشد.

لذا از همان ابتداي آغاز مبارزه يکي از دغدغه‌هاي اصلي حضرت امام(ره) ، مسئله قرار گرفتن صاحبان صلاحيت در رأس امور کشور و تسلط ايشان بر سرنوشت ملت بوده است. حضرت امام(ره) در دوران مبارزه و در نقد رژيم ستم‌شاهی با صراحت تمام اعلام مي‌دارند: «بدبختي و خوشبختي ملت‌ها بسته به اموري است كه يكي از مهمات آن صلاحيت داشتن هيئت حاكمه است. اگر چنانچه هيئت حاكمه، كساني كه مقدرات يك كشور در دست آن‌هاست، این‌ها فاسد باشند، مملكت را به فساد مي‏كشند.» (10/10/57)

با پيروزي انقلاب اسلامي نيز قرار گرفتن خادمين واقعي ملت در رأس امور يکي از دغدغه‌هاي اصلي انقلابيون و حضرت امام(ره) بود. هرچند در عمل، شرايط انقلاب بعد از پيروزي، به دليل اوضاع خاص آن روزها که شناخت ماهيت افراد را دشوار مي‌کرد، به نحوي پيش رفت که برخي ناصالحان و فرصت‌طلبان در رأس قدرت قرار گرفتند، اما امام(ره) تا آنجا که شرايط اقتضا مي‌کرد نسبت به اين مسئله حساس بودند.

اولين انحراف در اين زمينه در انتخاب رئيس دولت موقت بروز کرد که فردي چون مهندس مهدي بازرگان که بامشی و خط امام(ره) بيگانه بود، در رأس دستگاه اجرايي کشور قرار گفت. درگام بعدي نوبت رئيس‌جمهور منتخب ملت بود که بني‌صدر با فريب افکار عمومی توانست بر کرسي رياست جمهوري تکيه زند. انتصاب منتظري به‌عنوان جانشين رهبري اشتباه ديگري بود که مجلس خبرگان رهبري مرتکب شد. همه اين انتخاب‌ها در حالي صورت مي‌گرفت که فرد منتخب از صلاحيت لازم براي جايگاه مدنظر برخوردار نبود و به همين دليل نظام و کشور را با مشکلات متعددي مواجه کرد. 

حضرت امام(ره) سال‌ها بعد در پيامي که به منشور روحانيت مشهور شد، با صراحت می‌فرمایند: «من امروز بعد از ده سال از پيروزي انقلاب اسلامي همچون گذشته اعتراف مي‏كنم كه بعض تصميمات اول انقلاب در سپردن پست‌ها و امور مهمه كشور به گروهي كه عقيده خالص و واقعي به اسلام ناب محمدي نداشته‏اند، اشتباهي بوده است كه تلخي آثار آن به‌راحتی از ميان نمي‏رود، گر چه در آن موقع هم من شخصاً مايل به روي كار آمدن آنان نبودم ولي با صلاحديد و تأييد دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم كه آنان به چيزي كمتر از انحراف انقلاب از تمامي اصولش و هر حركت به‌سوی امريكاي جهان خوار قناعت نمي‏كنند، درحالی‌که در كارهاي ديگر نيز جز حرف و ادعا هنري ندارند.»(29/11/67)

توصيه ايشان در مورد خط به قدرت رسيدن بی صلاحیت‌ها در وصيت‌نامه سياسي  الهي‌شان قابل‌توجه است: «وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس‌جمهور و چه نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و چه انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، درصحنه باشند و اشخاصي كه انتخاب مي‏كنند روي ضوابطي باشد كه اعتبار مي‏شود، مثلاً در انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، توجه كنند كه اگر مسامحه نمايند و خبرگان را روي موازين شرعی و قانون انتخاب نكنند، چه‌بسا كه خساراتي به اسلام و كشور وارد شود كه جبران‌پذیر نباشد. و در اين صورت همه در پيشگاه خداوند متعال‏ مسئول مي‏باشند.»

9- صيانت از آراي ملت

بدون شک، آنچه موجب تضمين حداقلي و البته قانوني صلاحيت‌هاست، شوراي نگهبان است که يکي از مهم‌ترين ارکان حافظ جمهوريت و اسلاميت نظام اسلامي به‌حساب مي‌آيد. فلسفه نظارت بر انتخابات، پيشگيري از رقابت ناسالم بين داوطلبان و نيز جلوگيري از تخلفات و خطاهاي برگزاركننده انتخابات و صيانت از آراي مردم است. هر جا كه تخلّف، تقلّب و خطاي مجري قانون، محتمل باشد، نظارت بر اجرا نيز موضوعيت پيدا مي‌كند.

فرآيند بررسي و احراز صلاحيت‌ها در قانون اساسي جمهوري اسلامي بر عهده شوراي نگهبان گذاشته‌شده است. اين شورا علاوه بر وظيفه نظارت بر تدوين قوانين در مجلس شوراي اسلامي، نظارت بر کليه انتخابات کشور را نيز بر عهده دارد و موظف است صلاحيت همه نامزدهايي را که جهت شرکت در هر انتخاباتي (به‌جز انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا ) در وزارت کشور ثبت نام مي‌کنند،‌ بررسي کرده و صاحبان صلاحيت را به مردم معرفي کند تا مردم از ميان آن‌ها بتوانند بهترين يا بهترين‌ها را برگزينند.

در اهميت اين نهاد همين بس که بنیان‌گذار جمهوري اسلامي ايران نه‌تنها تأکيد مي‌کنند که «با شوراي نگهبان صد درصد موافقم»، بلکه اعضاي آن را «حافظ مصالح اسلام و مسلمين» دانسته و نسبت به کساني که بي‌پروا به فقهاي شورا مي‌تازند، مي‌فرمايند: «من به اين آقايان هشدار مي‏‌دهم که تضعيف و توهين به فقهاي شوراي نگهبان امري خطرناک براي کشور و اسلام است.»(25/2/63)

حضرت امام خميني(ره) در ۱۸ خرداد سال ۱۳۶۰ و در بحبوحه آشوب‌آفريني‌هاي بني‌صدر و حاميانش، کساني را که از قانون يا مصوبات مجلس که به تأييد شوراي نگهبان رسيده است، تمکين نمي‌کنند، «مخالفت با اسلام» مي‌دانند. ايشان سال‌هاي بعد در سخنراني‌اي به برخي مخالف‌ها با نظر شوراي نگهبان مي‌فرمايند: 

« معلوم نيست در صدر مشروطيت در دوره اول با فقهاي ناظر به قوانين اين نحو عمل شده باشد. در آن زمان به‌تدریج فقها را از مجلس بيرون راندند و به سر اين ملت آن آوردند که ديديم. من به اين آقايان هشدار مي‏‌دهم که تضعيف و توهين به فقهاي شوراي نگهبان امري خطرناک براي کشور و اسلام است. هميشه انحرافات به‌تدریج در يک رژيم وارد مي‏‌شود و در آخر، رژيمي را ساقط مي‌‏نمايد. لازم است همه به‌طور اکيد به مصالح اسلام و مسلمين توجه کنيم و به قوانين، هرچند مخالف نظر و سليقه شخصي‏مان باشد، احترام بگذاريم و به اين جمهوري نوپا که مورد هجوم قدرت‌‏ها و ابرقدرت‌‏هاست، وفادار باشيم.

در خاتمه بايد بگويم که حضرات آقايان فقهاي شوراي نگهبان را با آشنايي و شناخت تعيين کردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم مي‏‌دانم و اميد آن دارم که اين نحو امور تکرار نشود و به شوراي نگهبان تذکر مي‌‏دهم که در کار خود استوار باشيد و با قاطعيت و دقت عمل فرماييد و به خداي متعال اتکا کنيد. از خداوند تعالي عنايت و رحمت براي ملت عزيز را خواستارم.»(25/2/63)

بنیان‌گذار جمهوري اسلامي ايران که ادامه اين خدمت بزرگ (شوراي نگهبان) را به اسلام و جمهوري اسلامي امري ضروري می‌دانند، در ديدار فقها و حقوقدانان شوراي نگهبان، تأکيد مي‌کنند: «شوراي نگهبان بدون ملاحظه از هیچ‌کس فقط و فقط خدا را در نظر بگيرند» (20/9/62)

مهم‌ترین ویژگی‌های  شخصیتی رئیس‌جمهور برگرفته از کلام امام خمینی(ره)

1- صالح و دین‌دار: یک رئیس‌جمهور باید «صد در صد مسلمان و معتقد به احکام اسلامی و معتقد به اجرای احکام اسلام و مخالف با مکتب‏های انحرافی و معتقد به جمهوری اسلامی باشد».(صحیفه امام، جلد 12، صفحه 277). علت چنین شرطی این است که با این مقدمه، بسیاری از مشکلات یا پیش نمی‏آید یا اگر پیش بیاید، نماینده درصدد رفع آن برمی‏آید: «اگر شایسته و متعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشد، بسیاری از مشکلات پیش نمی‏آید و مشکلاتی اگر باشد، رفع می‏شود».(صحیفه امام، جلد 21، صفحه 422).

2- مدیریت و توانمندی در اجرای امور: ضرورت داشتن ویژگی مدیر و مدبر بودن رئیس‌جمهور بدان جهت است که رئیس‌جمهور عهده‌دار مدیریت عالی اجرایی است و به‌تبع این عنوان در انجام وظایف خود فرآیندی را دنبال می‌کند که شامل اجرایی چون برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، نظارت و کنترل، انگیزش، ارتباطات، هدایت و تصمیم‌گیری است درواقع جایگاهی است که مرکز ثقل اندیشه‌ها، طرح‌ها و پیشنهادهاست و در حقیقت آخرین مرجع برای تجزیه‌وتحلیل، جمع‌بندی و اتخاذ تصمیم برای عمل است.امام راحل دراین‌باره فرمودند: « اگر به‌واسطه سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل شما به اسلام و مسلمین ضرری و خللی واقع شود و خود می‌دانید و به تصدی ادامه می‌دهید، مرتکب گناه عظیمی و کبیره مهلکی شده‌اید که عذاب بزرگ دامن‌گیرتان خواهد شد. هرکس خود را مدیر و مدبّر و خدمتگزار برای خلق خدا می‌داند کناره‌گیری او در این زمان پشت به خلق و خدای خلق است، مگر آنکه خدمتگزاری بهتر یا هم‌طراز او جایگزین او معرفی شود.» ( صحیفه امام، جلد 19، صفحه157).

3- اخلاص در عمل: مراد از اخلاص آن است که کارها به انگیزه الهی و برای رضای خداوند باشد. ازنظر رهبری انقلاب اسلامی، کار یک مسئول باید نه‌فقط رضای مردم، بلکه کسب رضای خداوند باشد. کار مسئول امور و صاحب‌منصب در نظام اسلامی، فقط مواجهه با مردم نیست، اگر باخدا متصل نباشد، کار برای مردم و خدمت به آن‌ها، یعنی همان مسئولیت اصلی‏ای که دارد، معطّل خواهد ماند. حضرت امام خمینی در مورد اخلاص در عمل می‌فرمایند: «آن چیزی که حجم عمل را زیاد می‌کند، و لو حجم مادی‌اش کم است، آن «للَّه» بودن و اخلاص است. یک عمل ممکن است به‌حسب حجم مادی‌اش بسیار کم باشد، لکن به‌حسب معنا از همه اعمال، یا از اکثر اعمال، حجم معنوی‌اش زیادتر باشد( صحیفه امام، جلد 10، صفحه 242). 

4- جدایی از جریان نفاق: بر طبق اندیشه رهبران ما، یک رئیس‌جمهور واقعاً باید به اسلام معتقد باشند؛ نه‌فقط در ظاهر به آن اظهار نمایند. امام خمینی دراین‌باره می‏فرماید: «همه‌چیز ما باید روی موازین اسلامی باشد. افرادی که تعیین می‏شوند، باید کسانی باشند که به درد اسلام و جمهوری اسلامی بخورند و عقیده‏شان هم این باشد که اسلام خوب است، نه‌فقط اظهار کنند، ولی عقیده نداشته باشند، کما اینکه در اول انقلاب، خیلی‏ها اظهار اسلام می‏کردند». (صحیفه امام، جلد 18، صفحه 243).

5- ساده زیستی و دوری از اشرافی گری: یکی دیگر از اموری که همواره حضرت امام(ره) موردتوجه قرار داده و احساس نگرانی و خطر کرده‌اند، رسوخ روحیه رفاه‌طلبی در مسئولین است. روحیه رفاه‌طلبی و راحت‌طلبی به‌صورت اصولی و محوری بر تصمیمات انسان تأثیر دارد و او را وارد صحنه دیگری از حیات سیاسی و اجتماعی می‌کند. امام خمینی دراین‌باره فرمودند: «از اهم مسائلی که باید تذکر بدهم، مسئله‌ای است که به همه روحانیت و دست‌اندرکاران کشور مربوط می‌شود، و همیشه نگران آن هستم که مبادا این مردمی که همه‌چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منّت گذاشتند، به‌واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند، زیرا آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به‌واسطه آن دنبال ما و شما آمده‌اند و اسلام را ترویج نموده و جمهوری اسلامی را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای‌نخواسته، مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده‌اند، عمارت درست کرده‌اند و رفت‌وآمدهایشان مناسب شأن روحانیت نیست، و آن چیزی را که نسبت به روحانیت در دلشان بوده است از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.» ( صحیفه امام، جلد 19، صفحه 317).

6- حسن سابقه: حسن سابقه یکی دیگر از معیارهایی است که باید انتخاب نماینده اصلح مدنظر قرار داده و ملاحظه گردد که آیا سابقه و عملکرد خوب و انقلابی درگذشته و همچنین از سابقه مثبت و خوب در حمایت از انقلاب و دستاوردهای آن برخوردار بوده است. در این خصوص امام عظیم الشان می‌فرمایند: « مردم با بصیرت و درایت و تحقیق کاندیداها را شناسایی کرده و به سوابق و روحیات و خصوصیات دینی و سیاسی نامزدهای انتخابات توجه نمایند.»( صحیفه امام، جلد 21، صفحه 13).

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

با استناد به مجموعه بیانات و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) می‌توان گفت، شرکت مردم در انتخابات در نظام اسلامی، علاوه بر اینکه حق مردم از جهت مشارکت در تعیین سرنوشت خویش است، تکلیفی الهی نیز محسوب می‌شود. از سوی دیگر، ادای تکلیف الهی، به هر نحو ممکن و با هر کیفیت، مقبولیت لازم را در پیشگاه الهی ندارد، بلکه انسان موظف است در راستای عمل به تکالیف الهی خویش، به بهترین نحو ممکن عمل نماید تا در پیشگاه الهی سربلند و مأجور باشد. بر این اساس، علاوه بر لزوم حضور حداکثری و آگاهانه مردم در انتخابات زودهنگام هشتم تیرماه ریاست جمهوری، ضرورت دارد مردم به بهترین انتخاب و گزینش بر اساس مبانی انتخابات و شاخص‌های اصلح گزینی از بین کاندیداهای ریاست جمهوری مبادرت نمایند. دراین‌بین توجه و بازخوانی اندیشه‌های سیاسی امامین انقلاب در مورد نقش حیاتی مردم در ساخت، پیشرفت و تعالی ایران اسلامی و همچنین معیارها و ملاک‌های اصلح گزینی ضرورتی انکارناپذیر برای آحاد جامعه است. ازاین‌رو در ذیل به مهم‌ترین شاخص‌ها و عناصر تعیین‌کننده در احصا و انتخاب نامزد ریاست جمهوری مطلوب و اصلح اشاره می‌شود:

1- اصلح کسی است که در تقید به دین بهتر و جلوتر باشد.

 2- به استقلال کشور اصرار بیشتری داشته باشد.

 3- معتقد به مبارزه جدی با فساد باشد.

 4- منافع ملی را بر منافع خود و تعصبات جناحی ترجیح دهد.

5-  در هنگام تعارض بین منافع شخصی و جناحی با منافع ملی بر اساس الزامات و بایسته‌های عزت، آسایش و پیشرفت کشور عمل نماید.

 6-  باایمان، شجاع، مؤمن، کارآمد، وظیفه‌شناس، پرانگیزه و انقلابی باشد.

 7- وفادار به مردم، به انقلاب، به کشور و به اسلام باشد.

 8- در مقابل دشمن سرسخت و احساس ضعف نداشته باشد.

9- چشم و دل سیر و به دنبال مال‌ومنال و امکانات نباشد.

 10- دارای روحیه جهادی و به معنای واقعی کلمه طرفدار عدالت در ابعاد اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی  باشد.

11- مدبرانه عمل نماید و دارای توان اجرایی باشد و درراه خدمت به مردم شب و روز نشناسد.

 12- معتقد به توانمندی‌ها و ظرفیت‌های داخل کشور در حل مسائل و مشکلات باشد.

 13- معتقد به جوانان و از ظرفیت‌های آن‌ها در حل مسائل کشور بهره جوید.

  14- نترس و شجاع باشد چراکه هیچ کاری با ترس و خوف پیش نمی‌رود و درعین‌حال مدیر و مدبر باشد و مدبرانه عمل نماید.


 


[1]. مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، تهران: صدرا، 1379، ص 21.

[2]. غلامعلي رجايي، برداشت‌هايي از سيره امام خميني (س)، ج 1، همان، ص 117.